یافتن پست: #شعله

حضرت@دوست
حضرت@دوست

ما نقد عافیت به می ناب داده ایم
خار و خس وجود به سیلاب داده ایم

رخسار یار گونه آتش از آن گرفت
کاین لاله را ز خون جگر آب داده ایم

آن شعله ایم کز نفس گرم سینه سوز
گرمی به آفتاب جهانتاب داده ایم

در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت
جان در هوای گوهر نایاب داده ایم

کامی نبرده ایم از آن سیمتن رهی
از دور بوسه بر رخ مهتاب داده ایم



دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست

لاله دیدم روی زیبا توام آمد بیاد
شعله دیدم سرکشی های توام آمد بیاد

سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند
روی و موی مجلس آرای توام آمد بیاد

بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم
لرزش زلف سمنسای توام آمد بیاد

در چمن پروانه ای آمد ولی ننشسته رفت
با حریفان قهر بیجای تو ام آمد بیاد

از بر صید افکنی آهوی سرمستی رمید
اجتناب رغبت افزای توام آمد بیاد

پای سروی جویباری زاری از حد برده بود
هایهای گریه در پای توام آمد بیاد

شهر پرهنگامه از دیوانه ای دیدم رهی
از تو و دیوانگی های توام آمد بیاد



حضرت@دوست
حضرت@دوست

مرغ خونین ترانه را مانم
صید بی آب و دانه را مانم

آتشینم ولیک بی اثرم
ناله عاشقانه را مانم

نه سرانجامی و نه آرامی
مرغ بی آشیانه را مانم

هدف تیر فتنه ام همه عمر
پای بر جا نشانه را مانم

با کسم در زمانه الفت نیست
که نه اهل زمانه را مانم

خاکساری بلند قدرم کرد
خاک آن آستانه را مانم

بگذرم زین کبود خیمه رهی
تیر آه شبانه را مانم



دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست

دل، چو در دام عشق منظور است
دیده را جرم نیست، معذور است

ناظرم در رخت به دیدهٔ دل
گرچه از چشم ظاهرم دور است

از شراب الست روز وصال
دل مستم هنوز مخمور است

دست ازین عاشقی نمی‌دارد
دایم از یار اگرچه مهجور است

حال آشفته بر رخش فاش است

شعله و نار پرتو نور است



دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست
❤یا مقلب القلوب ❤
ای جمال تو مرا شمع شب افروز امشب
شمع گو مشعله داری ز تو آموز امشب

شمع را تاب تو چون نیست از آن می سوزد
گو چو پروانه درین سوز همی سوز امشب

امشب از شمع رخت مجلس ما روشن شد
شمع گو چهر دلفروز میفروز امشب

شبم از طلعت زیبای تو امشب روزست
کاش تا روز قیامت نشود روز امشب

پاره‌ای بردل صد پاره ما دوخت ز وصل
سوزن ناوک آن غمزه دلدوز امشب

لب لعل تو به کام دل من داد بداد
بر مراد دل از اینم شده پیروز امشب

شب اگر حادثه زاید چه عجب ابن حسام
به علی رغم جهان عیش بیندوز امشب

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ای جمال تو مرا

ای جمال تو مرا شمع شب افروز امشب
شمع گو مشعله داری ز تو آموز امشب

شمع را تاب تو چون نیست از آن می سوزد
گو چو پروانه درین سوز همی سوز امشب

امشب از شمع رخت مجلس ما روشن شد
شمع گو چهر دلفروز میفروز امشب

شبم از طلعت زیبای تو امشب روزست
کاش تا روز قیامت نشود روز امشب

پاره‌ای بردل صد پاره ما دوخت ز وصل
سوزن ناوک آن غمزه دلدوز امشب

لب لعل تو به کام دل من داد بداد
بر مراد دل از اینم شده پیروز امشب

شب اگر حادثه زاید چه عجب ابن حسام
به علی رغم جهان عیش بیندوز امشب


0
0
همیشه در خیالِ من
ز شعله گرم‌تر تویی،
چه گرم دوست دارمت !

حضرت@دوست
حضرت@دوست
خو شخوش ..
نامه گر سوخت ز تحریر فروغی نه عجب
که ز تفسیر غمت شعله در اقلام افتاد

wolf
wolf
از سوز و ساز و حسرت و از داغ دل پُرم

محزون تر از کمانچه ی کیهان کلهرم



داغم چنان که شعله ی فریاد و دودِ داد

پنهان نمی شود به قبای تظاهرم



آبم ولی به آتش خود نیستم جواب

نانم ولی به سفره ی خود، سخت آجرم



شعرم که جز به روز سرودن نمی‌رسم

بغضم که جز به درد شکستن نمی‌خورم



نفرین به من که خلق، مرا رشته‌های مهر

یک یک بریده اند، ولی من نمی برم



من مثل اشک، منتظر پلک هم زدن

مثل حباب منتظر یک تلنگرم !





مرتضی لطفی

wolf
wolf
شبیه آتشی در باد خاکستر نمی گیرم
اگر خاموش گردم شعله را از سر نمی گیرم

به من از خم شدن چیزی مگو چون آنچنان سختم
که شکل از ضربه های پتک آهنگر نمی گیرم

گرفتی هر چه را دادی، خیالی نیست اما من
دلی را که سپردم دست تو،دیگر نمی گیرم

من آن مرغم که بگشایی قفس را باز می ماند
به هر جا خو کنم دیگر، از آنجا پر نمی گیرم

به من گفتی که هر چیزی بهای در خوری دارد
بهای عشق من مرگ است از آن کمتر نمی گیرم

مرتضی جهانگیری

سکوت شب
سکوت شب
بین این همه ی شلوغی زندگی

بین این همه ی دلواپسی

بین این همه ی نگرانی

بین این همه ی روزمرگی

یادت نره زندگی کنی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
یارب سوزی که جسم و جان را سوزم

این کارگه سود و زیان را سوزم

یک شعله ی جانسوز که در آتش آن

خود را سوزم هر دو جهان را سوزم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
تاريخ هم در رساندن تو به من كوتاهي كرد ....
روزها همه مقصرند نه اصلا همه ساعتها بايد پاسخگو باشند چرا اينگونه به آرامي مي گذرند و شايد اين بيچاره ها با اين شتاب سرسام آور از دست من عاشق خسته شده اند بس كه به آنها نهيب زدم تا سريعتر بگذرند و فاصله من و محبوب را كوتاه نمايند و البته صد افسوس كه هرگز به نصايحم گوش ندادند و من همچنان در آتش انتظار تو شعله ورم اين سراي ناشكيب مرا كشت


دانلود موزیک



wolf
wolf
بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده ای
برای من فقط بگو خواب بدی که دیده ای

اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است
تکیه به شانه ام بده که مثل صخره محکم است


به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن
جام به جام من بزن جام مرا تو نوش کن

ترا به شعر می کشم چو واژه پیش می روی
مرگ فرا نمی رسد تو تازه خلق می شوی

تو در شب تولدت به شعله فوت می کنی
به چشم من که می رسی فقط سکوت می کنی

اگر کسی در دل توست بگو کنار می روم
:قلبگناه کن به جای تو بر سر دار می روم:قلب

شاعر: افشین مقدم

wolf
wolf
اگرچه دست و دلی سخت ناتوان دارم

تو را نمی دهم از دست ، تا توان دارم



سری به مستی نیلوفران صحرایی

دلی به روشنی باغ ارغوان دارم



اگرچه مرده ای ، ای عشق ! نعش نامت را

هنوز هم که هنوز است بر زبان دارم



چراغ یاد تو را در کجا بیاویزم

کز این کبود نفس گیر در امان دارم ؟



میان سینه من آتشی است چون فانوس

اگرچه خواستم این شعله را نهان دارم



عبدالجبار کاکایی

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو