مامانم خدا خیرش بده
کافی اتفاق بدی تو ناکجا اباد بیفته به من خبر میده
الانم
گفت پسر خاله ام مهاجرت کرده المان
من نمی دونم پسری که تو ایران نتونست دیپلم بگیره و سطح سوادش اول دبیرستان ردی هس
چی از زبان المانی می دونه که رفته
تک پسر بود
خاله ام براسون هم پدر بوده هم مادر
الان ده بیست روز بیمارستان بستری شده و اعصابش ریخته بهم
حتی به روز دقیقه و ثانیه رفتن پسرش می شمره
چطور بعصی بچه به خاطر انچه فکر می کنن اینده شون
دل پدر مادرشون تیکه تیکه می کنن
نکنید
به خدا عاقبت بخیری نداره این کارا