Ahmad
__
یارِ من ای یار
پیچیدهام در سطرهای قدری تنگتر ازآغوشمان
گرفتهام بغل به بغل بهانه
تا از تو بنویسم هنریتر از شعر!
بهبه
چه بوسههای فراتنی که پرسه میزنند دور لبهایم.
کشیدهام در کوچهها
ردِ پاها و اغمای حضور در موربِ انتظارها
آه
ای خیالِ من
قاصدکِ من
با پریهای ورپریده نپر!
برهنگی هراسانتر از نوریست لمیده در تاریکی
بقایایم را نسوزان
و چرب کن بلوغت را به انتظارِ فرداها
صبر میپذیرد تخیل این رویای هزارساله.
یار ای یار
به دندان بردهام مالیخولیای تنهایی را
هیچ لذتی در این کبود
بیشتر از با تو بودن نمیارزد.
"مب آهو"
donya 👩👧👦
رو بسته پودر لباسشویی دستی سافتلن نوشته لحظات رویایی با سافتلن!!
حالا سوال من اینجاس چنگ زدن به شورت و زیرپوش چرک آدم کجاش رویاییه؟😂😂😂
سارا
همیشه افراد ساکت را دوست داشتهام ،
هیچگاه نمیفهمی در حال رقصیدن
در رویای خویشند ،
و یا سنگینی بار هستی را
به دوش میکشند..
-جان گرین