یافتن پست: #دشمن

Mohammad Reza
Mohammad Reza
آلبوم صادق رو از دست ندین

رفقای رپ گوش کن

کار دشمن خیلی حرف توش بود



یاس
یاس
مراسم موفقیت امیز پرتاب موشک اخیر رو که دیدید؟؟
اینم هادیتون اونجا بوده
لهنتی بسیجی مارموز :دی
با اون نیش خرگوشی و غبغبش :ییی

aliaga
aliaga
همان گونه که پیری و ضعف، زمینه هجوم کسالت و بیماری‌های گوناگون می‌گردد، گاهی عیب و یا گناهی زمینه و انواع گناهان می‌شود:

۱- حسادت، انسان را به انواع گناهان مانند کارشکنی، تهمت، دروغ و سوء قصدها و... وادار می‌کند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«ان الحَسَد یَاکُل الاِیمانَ کَما تَاکُلُ النّار الحَطَب»
«همانگونه که آتش، هیزم را می‌بلعد، حسادت ایمان را می‌بلعد. »

انسان حسود به هر تلاشی که
رقیب خود را بشکند، دست می‌زند.

/ استاد قرائتی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
وشب.................الليل


يا لها من قصة جميلة

إنه يجعل المرء يفكر في أولئك الذين عزيز عليهم

محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز





وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد تابیده روی آینه ی آسمان هنوز

گرد غروب ریخته در پهن دشت رزم پایان گرفته جنبش خونین کار زار

آنجا که برق نیزه وفریاد حمله بود پیچیده بانگ شیهه ی اسبان بی سوار

پایان گرفته رزم وبه هر گوشه وکنار غلطیده روی بستر خون پیکری شهید

خاموش مانده صحنه وگویی زکشتگان خیزد هنوز نغمه ی پیروزی وامید

این دشت غم گرفته که بنشسته سوگوار امروز بوده پهنه ی آن جاودانه رزم

اینک دوسوی صحنه ، دو هنگامه دیدنیست یکسولهیب آتش ویکسو غریو بزم

این دشت خون گرفته که آرام خفته است امروز بوده شاهد رزم دلاوران

این دشت دیده است یکی صحنه ی شگفت این دشت دیده است یکی رزم بی امان

این دشت دیده است که مردان راه حق چون کوه دربرابر دشمن ستاده اند

این دشت دیده است که پروردگان دین جان برسر شرافت ومردی نهاده اند

این دشت دیده است که هفتاد تن غیور بگذشته اند از سر وسامان زندگی

بگذشته اند از

دیدگاه
1394/08/20 - 14:35 ·
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوز

محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز





وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد تابیده روی آینه ی آسمان هنوز

گرد غروب ریخته در پهن دشت رزم پایان گرفته جنبش خونین کار زار

آنجا که برق نیزه وفریاد حمله بود پیچیده بانگ شیهه ی اسبان بی سوار

پایان گرفته رزم وبه هر گوشه وکنار غلطیده روی بستر خون پیکری شهید

خاموش مانده صحنه وگویی زکشتگان خیزد هنوز نغمه ی پیروزی وامید

این دشت غم گرفته که بنشسته سوگوار امروز بوده پهنه ی آن جاودانه رزم

اینک دوسوی صحنه ، دو هنگامه دیدنیست یکسولهیب آتش ویکسو غریو بزم

این دشت خون گرفته که آرام خفته است امروز بوده شاهد رزم دلاوران

این دشت دیده است یکی صحنه ی شگفت این دشت دیده است یکی رزم بی امان

این دشت دیده است که مردان راه حق چون کوه دربرابر دشمن ستاده اند

این دشت دیده است که پروردگان دین جان برسر شرافت ومردی نهاده اند

این دشت دیده است که هفتاد تن غیور بگذشته اند از سر وسامان زندگی

بگذشته اند از

دیدگاه
1394/08/20 - 14:35 ·
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوز

حضرت@دوست
حضرت@دوست
نخستین بیعت کننده با امام عصر (عج) کیست؟
کتاب درنگستان : هزار نكته باريكتر ز مو اينجاست

دانلود کتاب با ذکر صلوات بر محمد آل محمد
[لینک]
شرح عنوان کتاب در دید گاه

aliaga
aliaga
بسم الله الرحمن الرحيم

السلام_و_شهادت

ای سراپا حسن حیّ ذوالمن
سوّمین ابن الرّضا دوّم حسن

ای هزاران آفتاب مشتری
یا اباالمهدی امام عسکری

اسوه ی تقوی خدایی بنده ای
همچو جان در جسم ایمان زنده ای

روزگارت شعله ها بر جان فکند
دشمن ات در برکه ی شیران فکند

ایستادی بین شیران در نماز
شیرها را جانبت روی نماز

الله الله گرد تو درّندگان
سر فرو بردند همچون بنده گان

ای دمت جان داده بر روح الامین
آسمان خفته در خاک زمین

سامره شد صحنه ی روز جزا
گشت تنها مهدیت صاحب عزا

ای به قربان تو و عمر کمت
قلب مهدی داغدار ماتمت

بی تو مهدی بی کس و یاور شده
طفل تنهای تو تنهاتر شده

آه از آن ساعت که سوز و گداز
خواند مهدی بر تن پاکت نماز

کرد تا جسم ضعیفت را نظر
بر کشید آهی جهان سوز از جگر

آسمان دیده اش انجم گریست
بین مردم مخفی از مردم گریست

دنیــــــــــــرا  ملکه عشق
دنیــــــــــــرا ملکه عشق
صبا از رخ بکش یک دم نقابش

که تا بینم رخ چون آفتابش

مگر بر حالم اندازد زمانی

نظر زان چشم مست نیم خوابش

دو ابروی کماندارش ببیند

که باشد با دلم پیوسته تابش

اسیر بند زنجیر خودم کرد

کمند بند زلف پر ز تابش

شدم در کوی او خوارای عزیزان

ندیدم نوبتی از هیچ بابش

اگر روزی به مهمان من آید

برآنم کز جگر سازم کبابش

در این عالم ندیدم هیچ عاقل

که چون من نیست شیدا و خرابش

خط زنگار گونش چون بخواندم

نبشتم من ز خون دل جوابش

ببیند در جهان چشمم که روزی

به رغم دشمنان بوسم رکابش

Bahar
Bahar
آرامش واقعاا مهم ترین چیزیه که با پول نمیشه خرید

Shahan
Shahan
نظرتون درمورد خودکشی چیه؟

حضرت@دوست
حضرت@دوست
پای شکسته

خطیبی روی منبر گفت: هر کی از خانمش راضی نیست، بلند بشه سرجاش بایستد، . همگی به غیر از یک نفر جمگی باپاایستادند، . با تعجب نگاه گفت: بهتره نیمه خالی لیوان رو نبینیم، خدا رو شکر یک نفر نشسته و است از همسرش راضیه. هنوز حرف حاج آقا تمام نشدهگرم صحبت بود که آن مرد با ناله فریاد برآورد، : اما حاج آقا! خانمم زده پامو شکسته؛ من رو ببخشید نتونستم بایستم پاشَم.{-91-}{-91-}

مآه
مآه
اینا ک تولد شان هست همشون یکی ان.یکی ها تولدتون مبارک
دست جیغ هورا

محمّد
محمّد
دوست دارید این چالشو انجام بدیم؟

پریا
پریا
سلام به دوستای عزیزم{-41-}
اینجا چرا اینجوری شده؟چرا هیچکس نیست؟{-36-}

صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو