مهاجر
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمیبینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمیبینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته میگردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمیبینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بیقیمت!
که غیر از مرگ، گردنبند ارزانی نمیبینم
زمین از دلبران خالیست یا من چشمودل سیرم؟
که میگردم ولی زلف پریشانی نمیبینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ میخواهد
که من میمیرم از این درد و درمانی نمیبینم
فاضل نظری
📕اقلیت
Tasnim
خواهشا وقتی تبریک عید میخوای بفرستی متنی که داری میفرستی رو اول بخون بعد بفرست آدم خوب
عاخه برادر عزیزم؟ من برادر عزیز تو ام؟
خانوم اِچ
تو این یسالی که گذشت تنها دردی که نکشیدم درد زایمان بود ....😑
یاس
وی از طهر بین دو کتف و دست چپش درد می کند و هر لحظه بیشتر می شود
احتیاطا
رحم الله من یقرا فاتحه مع الصلوات🚶♀️
خانوم میم
این سنگک اخه چقد آقاس
درد و بلاش بخوره تو سر بربری
مهاجر
درس امروز از عمو مهاجر:
-شعور سطح مختلفی دارد
بالاترین سطح شعور،
نادیده گرفتن بی شعورهاست..
مهاجر
دوستان من به نذر دارم میخوام به بچه های ساینا افطاری بدم
لطفا شماره کارت و مخصوصا شماره موبایلتونو برام کامنت کنید
باتشکر
마흐디에
چند وقتیه شبا نمیتونم بخوابم
خسته شدم دیگه