یافتن پست: #خوش

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
🛑احساس خوب یعنی
✔ اشکال نداره دفعه بعد بهتر انجامش میدم
✔ یعنی باورهای خوب...
✔ یعنی توکل به خدا ..‌.
✔ یعنی سپاسگزاری…


Tasnim
Tasnim
خدایا
علاوه بر اینکه ما رو از شر حسودان و آدمهای تنگ نظر حفط میکنی، حماقت فکر کردن به حرفهای چرندشون رو هم از ما بگیر.

واقعا نمیدونم چرا وقتی یکی تنگ نظری و حسادتش رو بهم ابراز میکنه ناراحت میشم و ذهنم مشغول میشه.


حسام
حسام
لهنتی ها اگه دوره ها را به موقع آپلود کنند من دیگه اینقدر اینجا پلاس نمی شم علی رغم این که تجربه خوبی بود برای آشنایی با ساینایی های عزیز

خانوم میم
خانوم میم
کسانی که به این عالیجناب (آلوچه عزیزم) می گن گوجه سبز ، لایک کنن تا بلاکشون کنم:|

حسام
حسام
@hadi
در حد یه پیشنهاد بررسی کنید

مهاجر
مهاجر
اشعار زیبای منو دارید ایگنور میکنید دیگه نمیذارم بی ادبا:هعی

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
از مخاطبام پرسیدم.
چه رفتاری از تراپیستت دیدی که دیگه پیشش نرفتی؟!
نوشته بود
ورود مستقیم به تصمیماتم داشت، مدام می‌گفت این کارو بکن، اون کارو نکن
+تراپیست نباید جای تو تصمیم بگیره
من کاملا حس بدبخت بودن داشتم بعد یهو بهم گفت تو واقعا زندگی خوبی داری و داری عشق و حال می‌کنی
+تراپیست نباید دردهای شما رو بی‌ارزش بدونه
می‌گفت
همكار تراپيستم، تراپيست همسرم بود و از من حرف می‌كشيد و به همكارش می‌گفت، اونم به همسرم. يه بار همسرم يه چيزى از كودكيم گفت برگام ريخت گفت تراپيستم گفته. همونجا قطع همكارى كردم
+واقعیت اینه تا جای ممکن سعی کنید از تراپیست آشنا پرهیز کنید، این رفتار بسیار غیر‌حرفه‌ایه
مدام به ساعتش نگاه می‌کرد، می‌دونی همین خیلی حس نا‌امنی به مراجع میده
می‌خواست به بهونه درمان لمس و بغلم کنه
+تراپیست حق نداره به هیچ عنوان شما رو تاچ یا بغل کنه
همیشه نوبتم می‌ذاشت آخر نفر
اونم چرا، چون که فهمیده بود تا یه جاهایی هم مسیریم تا من برسونمش و تا اینجای قضیه مشکلی ندارم حقیقتا مشکل اصلی من از اونجا شروع می‌شد که تو مسیر می‌گفت مثلا صبر کن ببینم فلان میوه رو کیلو چند میده

مهاجر
مهاجر

فرشتگان و خدا محو چشم رنگینت
مدام ، اهل نظر می کنند تحسینت

خدا سوار ِ پرِ جبرئیل کردَت و بعد
رساند از دلِ هفت آسمان به پایینت

تو قبلِ قصه‌ی خلقت درون من بودی
منم نواده‌ای از عاشقان دیرینت

ببخش، رشته‌ی تسبیح اگر گسست از هم
نشسته‌ام به تماشای ساق سیمینت

*غزل سَنیلهَ مَنهَ معنی تاپْدی گوءز بَبَییم
فدای قند لبان و زبان شیرینت

به چشمهای تَرَت خیره می‌شوم ای ماه
شراب می‌چکد از خوشه‌های پروینت

اگرچه حاصلمان ما نشد ملالی نیست
من  و تو یک‌ نفریم ، از نگاه ِ آیینه‌ت

به پای عشق تو بی‌شک شهید خواهم شد
همان شبی که بخوانی مرا به بالینت

*غزل با تو برایم معنا پیدا کرد نور چشمانم !

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد
نم نمک "شاپرکی" خوشگل و زیبا بشوی...

گاهی انگارضروری ست بِگندی درخود
تا مبدل به" شرابی" خوش و گیرا بشوی...

گاهی ازحمله ی یک گربه،قفس میشکند
تا تو پرواز کنی،راهی صحرا بشوی...

گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست
باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی...

گاهی ازچاه قرارست به زندان بروی
آخرقصه هم
آغوش زلیخا بشوی...




حسام
حسام
نذارید حوالتون کنم به @elham .... امروز هر چی می تونید برا رفع گرفتاری من دعا کنید 🙏 ان شالله که یه مستوجب الدعوه بینتون باشه... وگر نه باید فردا هم دعا کنیم الخ...در ضمن نذرهاتونو بگید من یادداشت کنم.... غبار امام زاده ای و تبرکی هم دارید برسونید دستم ممنون میشم. ممنون همه شما هستم
@elham اگه لیستی از مخاطبان داری بزار تو دیدگاه همه این پست را ببینن. خدا خیرت بده

مهاجر
مهاجر
میخوام از اینستا خارج شم
بیایید بهم انگیزه بدید که ازش خارج شم :هعی

رها
رها



-ما رِند و خراباتی و دیوانه و مستیم🍷پوشیده چه گوییم ،همینیم که هستیم 🍷

مهاجر
مهاجر
آدم تو این مواقع هستش که آدمارو میشناسه
برخی افراد دانشجویی که میشناختم اصلا اهل کتاب و خرید کتابم نیستن گفتم بن تون حیفه بذارید من حداقل خرید کنم هرکدوم به بهانه ای ندادن
خب به کتف راست و چپم
اگه بن شما چندرقاض هستش که اونم باید خودتونم پول بدید من خودم بن صد در صدی داشتم که بدون هزار تومن هزینه ۸۴۰ تومن کتاب خریدم
فقط میخواستم اونارم اضافه چندتا بخرم

donya
donya 👩‍👧‍👦
امروز ی تیشرت قرمز هدیه گرفتم
پوشیدم یهو مامانم گفت: سیاه گر سرخ پوشد خر بخندد
خودش و بابام زدن زیر خنده :/

الان نمیدونم ب من توهین شد یا ب خودشون :))))

حسام
حسام
اگه قول می دین این پست حساب نشه..پس سلام علیکم ... و صبحتون به خیر 🌻🍀🌾

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو