یافتن پست: #تُ

بهار نارنج
بهار نارنج
:هعی

حضرت@دوست
حضرت@دوست


مستی و مستم امشب دیوانگی تکرار کن

خدا برای قلبم لیلی و تُ اجبار کن

حضرت@دوست
حضرت@دوست
اسْمَعْ افْهَمْ يَا فُلانَ ابْنَ فُلانٍ{-73-}

وقتی کسی -کسی را دوست ندارد رهایش میکند .
به زور نمیشه خودشرا تو پاچه طرف بکند .........
مثل مرده ای میماند که یک عمر از اولیاء خدا دور بوده وقت خاک کردن صورتکفن را باز میکند
تکانش میدهندمیگند {-68-}اسْمَعْ افْهَمْ يَا فُلانَ ابْنَ فُلانٍ..آیا بر آن پیمانی که از ما بر پایه آن جدا شدی می‌باشی؟ {-76-}
عشق ترک شده مثل آدم مرده وتلقین در گوش می ماند

...
...
خواهر زاده عزیزم :
مروارید نگاه تو با انواع جملات
مرا به صدف شدن وا می دارد
و ماهی های تُنگ احساسم را
رهاترین پرنده ی جهان می کند
آندم که با لبان کوچکت به شوق می خوانی ام
عــــــــزیـــــــــزکــــــــــــــــــــــــــــــم
صدای زندگی جیغ های توست
که هر دم بیدار می کند
بخت خفته ی
زمانه را

mohamad
mohamad
‏تصورم از بهشت رسیدن به ادمیه که نشد تو زندگی کنونی بهش برسم

شامی
شامی
ما بد نبودیم بلد بودیم دنیا ما رو نمیخورد
ما تُنگ بودیم اگه دریا بودیم که ماهیمون نمیمرد
ما ساده بودیم نبودیم که روحمون نمیبرد
ببره بچرخونه بعد بیای بگی مرد...


WeT
WeT
هوا مه بودُ ، سرتُ أ شیشه بیرون بکنیُ یه آهنگ آرومم پلی کنی ،،،،

WeT
WeT
حس میکنم اوضاع اینجا دس کمی از حال و‌هوای بیرون نداره 😐😐😐


آروم باشینُ باهم مهربون باشین 🙂🍃

یاس
یاس
غدا میخوری معده ات درد میگیره
قرص میخوری
خوب میشه
یه یاعت بعدش مجدد ضعف میشی😐
منافق ترین عضو بدن معده س
معلوم نیس باس پر باشه یا خالی 😩

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ای دوست

اما تو بگو دوستی ما به چه قیمت؟
امروز به این قیمت، فردا به چه قیمت؟

ای خیره به دلتنگی محبوس در این تُنگ
این حسرت دریاست تماشا به چه قیمت؟

یک عمر جدایی به هوای نفسی وصل
گیرم که جوان گشت زلیخا، به چه قیمت؟

از مضحکه ی دشمن تا سرزنش دوست
تاوان تو را می دهم اما به چه قیمت؟

مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بود
دیدیم، ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟




fatme
fatme
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ

سست نشوید، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید.(:

fatme
fatme
برای سوخته دل ، بستر ومزار یکیست
تمشک ترش لب و تُنگ زهرمار یکیست

سارا
سارا
⠀‌
"تُو" دَقیقاً هَمان یِکنَفری هَستی
کِه دِلم میخواهَد پا به پایَش پیر شَوم...

تُو هَمان یاری هَستی که شَهریار میگویَد
"بِدونِ وجودَش شَهر ارزشِ دیدَن
را هَم ندارد ....

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو