یافتن پست: #ترس
aliaga
مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود میگفت در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود. هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت مرد توجه نمی‌کرد تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد. ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود و مسافران از خطر غرق شدن برهند. آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی یکی به دریا می‌انداخت. در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مبر تا خیک خیک نریزی».
حضرت@دوست
برای تو نوشتم که خاصی
بهانه ی من باش برای محبت هایت، عذرم مکن، ای خالی از مشغله ی دلم، عطا کن که شنیدن نصیحت تو به سود من باشد و دل نپذیرد، راز عاطفه را پنهان کردم ترس از غم توست، پس اشکهایم را به شوق عشقت پذیراشو
بهانه ی من باش برای محبت هایت، عذرم مکن، ای خالی از مشغله ی دلم، عطا کن که شنیدن نصیحت تو به سود من باشد و دل نپذیرد، راز عاطفه را پنهان کردم ترس از غم توست، پس اشکهایم را به شوق عشقت پذیراشو
یاس
خواستم نگم
ولی به قول دوستم
وطیفه اخلاقی بگم
اولش @hadi
بیشترین شناخت به من و پدرم داره و میدونه بابام چطور ادمی بوده
سرمایه دار ال بل نبود ولی قد حاج فلانی کله گند شهر معروف بود به مستجاب الدعوه بودن کسی مریضی داشت پدر میبرد براش قربانی دبح کنه
اواخر که نمیتونست و ترس حرام شدن بود نمیرفتن
باز چاقو میاوردن در خونه و از بابام میخواستن دعا بکنه
و حرف هایی که در مورد من اینده ام بهم می گفت رویاهای صادقه شون
و اما
دیروز که رفتم رای
من همیشه رای مجلس و شورا سفید مینداختم
دیروز یادم افتاد بابام همیشه اول صبح اول رای میداد
بعد برمیگشت سر راه نون میگرفت
می اومد ما رو هم بیدار میکرد صبحونه بخوریم بریم رای
به نیابت پدرم
و سلامتی مامانم قدم هام و رای رو نذر کردم
و الان یادم افتاد چرا دیشب بابا مهمون من بود
این رای دادن کار کوچیکی نبود
و به دست بابام رسید
ان شاالله
برام برا چندمین بار اثبات شد ؛
جدای از تمام کاستی ها و مشکلات و فسادها
این انقلاب صاحب داره پاش خون های مقدسی ریخته شده
دشمن شادش نکنیم
ولی به قول دوستم
وطیفه اخلاقی بگم
اولش @hadi
بیشترین شناخت به من و پدرم داره و میدونه بابام چطور ادمی بوده
سرمایه دار ال بل نبود ولی قد حاج فلانی کله گند شهر معروف بود به مستجاب الدعوه بودن کسی مریضی داشت پدر میبرد براش قربانی دبح کنه
اواخر که نمیتونست و ترس حرام شدن بود نمیرفتن
باز چاقو میاوردن در خونه و از بابام میخواستن دعا بکنه
و حرف هایی که در مورد من اینده ام بهم می گفت رویاهای صادقه شون
و اما
دیروز که رفتم رای
من همیشه رای مجلس و شورا سفید مینداختم
دیروز یادم افتاد بابام همیشه اول صبح اول رای میداد
بعد برمیگشت سر راه نون میگرفت
می اومد ما رو هم بیدار میکرد صبحونه بخوریم بریم رای
به نیابت پدرم
و سلامتی مامانم قدم هام و رای رو نذر کردم
و الان یادم افتاد چرا دیشب بابا مهمون من بود
این رای دادن کار کوچیکی نبود
و به دست بابام رسید
ان شاالله
برام برا چندمین بار اثبات شد ؛
جدای از تمام کاستی ها و مشکلات و فسادها
این انقلاب صاحب داره پاش خون های مقدسی ریخته شده
دشمن شادش نکنیم
Tasnim
🗳 طبق آمارهای غیر رسمی از شمارش آرا، مردم هدفمند رای داده اند:
🗳عنابستانی که سیلی زدنش به یک سرباز حاشیه ساز شد، دیگر به مجلس راه پیدا نکرده است.
🗳در قم جوانی که در هیچ لیست و ائتلافی نبوده و البته منتقد خانه های آپارتمانی است بعنوان نفر دوم وارد مجلس شده است. از او بعنوان پدیده انتخاباتی یاد شده است.
🗳مردم به یار روحانی یعنی نوبخت، نه گفتند.
🗳باهنر هم که امسال می خواست از کرمان به مجلس ورود کند با نه محکم مردم کرمان روبرو شد.
🗳 ابراهیم رئیسی حالا غیر از صندلی ریاست جمهوری، یه صندلی هم تو مجلس خبرگان رهبری داره.
🗳 مردم مازندران به آیت الله صادق آملی لاریجانی برای خبرگان، نه گفتند
و ...
🗳عنابستانی که سیلی زدنش به یک سرباز حاشیه ساز شد، دیگر به مجلس راه پیدا نکرده است.
🗳در قم جوانی که در هیچ لیست و ائتلافی نبوده و البته منتقد خانه های آپارتمانی است بعنوان نفر دوم وارد مجلس شده است. از او بعنوان پدیده انتخاباتی یاد شده است.
🗳مردم به یار روحانی یعنی نوبخت، نه گفتند.
🗳باهنر هم که امسال می خواست از کرمان به مجلس ورود کند با نه محکم مردم کرمان روبرو شد.
🗳 ابراهیم رئیسی حالا غیر از صندلی ریاست جمهوری، یه صندلی هم تو مجلس خبرگان رهبری داره.
🗳 مردم مازندران به آیت الله صادق آملی لاریجانی برای خبرگان، نه گفتند
و ...
چرا نتایج نمیاد 
.gif ":بگیر"){kind=icon}
ببشخید دوتا کلیپ داشتم نشد اینجا بزارم 🥺
هادی
چنتا نکته بگم درمورد عکس از خودتون
1- سعی کنید به این هوش مصنوعی ها زیاد عکس مکس ندین ترسناکن معلوم نیس تهش با عکسه چیکار میکنن
2- سعی کنید وقتی از چهره عکس میگیرین مستقیم از جلو نگیرین یا اگه گرفتین کیفیتشو پایین بیارین زیاد چشماتونو اجزا مشخص نباشه
3- سعی کنید وقتی عکس یه چیزی رو تو دستتون میگیرین جوری نگیرین که اثر انگشتتون بی افته تو عکس
4- همیشه به پس زمینه عکس هاتون و علائم خاص دقت کنید مثلا ممکنه جلوی مغازه باباتون عکس بگیرین شماره موبایلش بی افته تو عکس
5- عکس هاتون رو توی آپلود سنتر هایی که دکمه حذف ندارن آپلود نکنید! بهترین کار آپلود تو ساینا هست که بعدش با پاک کردن پیام پاک میشه
6- توی شبکه های اجتماعی وقتی عکس میذارین حداکثر تا 48 ساعت ایندکس میشه و تو نتایج جستجوی تصاویر میره و با توجه به تکنولوژی های جدید یه نفر با داشتن یه عکس از شما میتونه همه ی اکانت هاتون که عکستون رو روش گذاشتین رو پیدا کنه!
باز یادم افتاد میگم بعدا فعلا همینارو داشته باشین
#امنیت_در_فجازی
1- سعی کنید به این هوش مصنوعی ها زیاد عکس مکس ندین ترسناکن معلوم نیس تهش با عکسه چیکار میکنن
2- سعی کنید وقتی از چهره عکس میگیرین مستقیم از جلو نگیرین یا اگه گرفتین کیفیتشو پایین بیارین زیاد چشماتونو اجزا مشخص نباشه
3- سعی کنید وقتی عکس یه چیزی رو تو دستتون میگیرین جوری نگیرین که اثر انگشتتون بی افته تو عکس
4- همیشه به پس زمینه عکس هاتون و علائم خاص دقت کنید مثلا ممکنه جلوی مغازه باباتون عکس بگیرین شماره موبایلش بی افته تو عکس
5- عکس هاتون رو توی آپلود سنتر هایی که دکمه حذف ندارن آپلود نکنید! بهترین کار آپلود تو ساینا هست که بعدش با پاک کردن پیام پاک میشه
6- توی شبکه های اجتماعی وقتی عکس میذارین حداکثر تا 48 ساعت ایندکس میشه و تو نتایج جستجوی تصاویر میره و با توجه به تکنولوژی های جدید یه نفر با داشتن یه عکس از شما میتونه همه ی اکانت هاتون که عکستون رو روش گذاشتین رو پیدا کنه!
باز یادم افتاد میگم بعدا فعلا همینارو داشته باشین
#امنیت_در_فجازی
.gif ":وت"){kind=icon}
.gif ":ادریس"){kind=icon}
.gif ":آخی"){kind=icon}
.gif ":هق"){kind=icon}
حضرت@دوست
وای کاش میدونستم
لو أنّي أعرف أن الحب خطير جدًا ما أحببت، لو أنّي أعرف أن البحر عميق جداً ما أبحرت، لو أنّي أعرف خاتمتي ما كنت بدأت.
لو أنّي أعرف أن الحب خطير جدًا ما أحببت، لو أنّي أعرف أن البحر عميق جداً ما أبحرت، لو أنّي أعرف خاتمتي ما كنت بدأت.
Hana
اینقدر ک تو تاکسی نشستنی به پاهای راننده نگاه میکنم میترسم اخرش یکیشون فکر کنه خبریه 
دست خودم نیست میخوام ببینم کی کلاچ و تا ته میگیرن🙂😂
دست خودم نیست میخوام ببینم کی کلاچ و تا ته میگیرن🙂😂
