یافتن پست: #بیدار

خانوم میم
خانوم میم
نمی خوام از خوب پاشم برم {-109-}

خانوم میم
خانوم میم
بیدارین که

شامی
شامی
یه آهنگهایی هست که گوش کردنشون سیرمونی نداره:D
مثل این:x


WeT
WeT
فردا صب زود ۵۰۰km باس برونم 😒😒😒

WeT
WeT
معمولا روزایی که قراره استراحت کنیم خیلی بیشتر از روزای عادی کار واس انجام دادن پیدا میشه 😒😒😒😒

aliaga
aliaga
عزت نفس از نظر شما چیست؟؟؟{-36-}

شوتن هکیبا
شوتن هکیبا
کسی از شما یا اطرافیانتون تا بحال بخاطر حواس پرتی پیش دکتری روانپزشکی چیزی رفته؟
(برخلاف مسخره بازیم این پستم جدیه و اعصابمو به هم ریخته.
دمنوش و ویکس هم نمیخوام ممنون.)

خانوم میم
خانوم میم
سلام
امروز از کله صبح بی اعصابم :|
بای

خانوم اِچ
خانوم اِچ
فقط اومدم بگم لعنت ب مسئول ایتا
بای

aliaga
aliaga
آنلاینا رو ببین جوون بابا...


چخبره؟؟؟؟

خانوم میم
خانوم میم
حاژی خوابم میاد ولی یه نی نی رو پام خوتبیده و نمی تونم بخوابم😂😂😐

هادی
هادی
شغل چوپانی
تو دهات های شهر ما شغل چوپانی به این صورت هست که هرسال بهار دسته جمعی، مردم جمع میشن جلوی مسجد دهات بعد اونجا درمورد اینکه کی رو به چوپانی بفرستن تصمیم میگیرن! این انتخاب چوپان یک فرآیند بسیار مهم و پیچیده ایه و هرکسی رو برای چوپانی نمیفرستن، معمولا شخصی جوان و با قدرت بدنی خوب و سرعت عمل بالا رو انتخاب میکنن و بهش پول خیلی زیادی هم میدن (به ازای هر گوسفند یه مبلغی میدن) و یه سری قوانین هم داره مثلا اینکه اگه چوپان همراه یا کمک نداشته باشه اهالی ده مجبورن نوبتی باهاش برن به چراگاه یا مثلا تو ده هرچی سگ قوی هست باید با چوپان بفرستن بره به چراگاه بعد مثلا اگه گرگ بزنه به گله و یه گوسفند رو بکشه چوپان باید یه نشونی از اون گوسفند تلف شده بیاره یه تیکه از پوست گوشت یا هرچی ...
کار چوپان هم به این شکل هست که صبح بیدار میشه میاد بیرون مردم گوسفند هاشونو از طویله خارج میکنن میفرستن دنبال چوپان گوسفند های ده جمع میشن دور چوپان و با چوپان میرن به چرا بعد عصر دوباره برمیگردن هر کدوم جدا میشن از گله و برمیگردن به صاحباشون :دی
امیدوارم این مطلب برای شما جالب بوده باشه، شما هم بگین!؟

شوتن هکیبا
شوتن هکیبا
من خوابیدنم رو میتونم کنترل کنم اما بیدار شدنم رو نه 😴🫃🏿

دنیــــــــــــرا  ملکه عشق
دنیــــــــــــرا ملکه عشق
جانم به لب رسید ز دست جفای دوست عمر عزیز شد به سر اندر وفای دوست گر دوست جان طلب کند از من فداش باد سر چون کشم من ای دل مسکین زرای دوست در قصد جان من اگر او را رضا بود خواهم به جان خویشتن اوّل رضای دوست من دوست خواهم از دو جهان و خیال او خود در جهان بگو چه بود ماورای دوست خواهم زبان خویش چو تیغ و سنان که تا گویم به صبح و شام چو بلبل ثنای دوست گر در بهشت و روضه مرا وعده ای دهند با دوست گر بود همه خواهم برای دوست گر بر دلست جای همه دلبران ولیک باشد میان مردمک دیده جای دوست سلطانی جهان اگرم نیست گو مباش خواهم به خاک کوی که باشم گدای دوست گرچه نکرد یاد من خسته از کرم خالی نشد زبان و دلم از دعای دوست گرچه جفا رو به من ای دل ز مدعی باید که نشنود به جهان ماجرای دوست

?
?
بچه ای ک از هفت صبح پامیشه چیکار باید کرد

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو