💢
#هر_شب_یک_حکایت
سرخ پوستان از رئيس جديد پرسیدند: آيا زمستان سختی در پيش است؟ رئيس جوان قبيله که نمیدانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد
سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد:
آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: اينطور به نظر می آید
پس رئيس دستور داد که بيشتر هيزم جمع کنند، و بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ زد: شما نظر قبلی تان را تأييد میکنيد؟ و پاسخ شنید: صد در صد
رئيس دستور داد که همه سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمع آوری هيزم بيشتر بکار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم؛ سردترين زمستان در تاريخ معاصر... رئيس پرسید: از کجا میدانيد؟
و پاسخ شنید: چون سرخ پوستها دارند دیوانه وار هيزم جمع میکنند!
💠بعضی وقتها ما خودمان مسبب وقايع اطرافمان هستيم.
کمتر هیزم جمع کنیم.
بزرگ شن درست میشن، منم بچه بودم عموم میگفت دونه دونه برنج میخوری الان خودشم میخورم با یه لیوان دوغ روشن
من خودمم بدغذا بودم الان میفهمم مامانم چه حالی داشت
البته اون به شخمشم نبودا هر چی دوس داشت میپخت و ما هم باید میخوردیم حالا کم یا زیاد
داداش منم خیلی بد غذاس ما هم محرومیم از غذاها
تیف