یافتن پست: #بـد

Bahar
Bahar
ما سـاده دلـیم بـﮧ دلـے کار نـداریـم

جز حضـرتـ ارباب خـریدار نـداریـم

با لطمـﮧ بـروے بـدن خود بنوشتـیـم مـا مست حـسـیـنـیـم بـﮧ کسـے کار نـداریـم …

حضرت@دوست
حضرت@دوست
رفتی اما یک نفس چشم انتظارت نیستم
تا ابـد هـم بــر نگـردی بی قــرارت نیستم


دانلود موزیک



wolf
wolf
مافیـای اعضـای بـدن شده ای ،
دل میبــری...!

0
0
‏مثل نـوری
که به سوی ابـدیت جاریست
قصـه‌ای با ‎تو شد آغــاز، که پایان نگرفت . . .

حضرت@دوست
حضرت@دوست
باران کـه ميبـارد دلـم بـرايت تنـگ تـر مي شـود
راه مي افـتم بـدون ِ چـتـر...
من بـغض مي کنـم، آسمـان گـريـه

Sepidar
Sepidar
"باران که میـــگرفت"

" چَتـــرش "

" گنبـدِ عمــارتی" میــشد

که "خــــوشـبختـی"

"حـوالـی اش "

جــانــانه" میبـــارید "

wolf
wolf
باشـد بـــرو بـعــد از تـــو هـم مـن می تـوانـم

سـرشـار از عـشـق و پــر از شـادی بـمـانــم،



این اشک ها از شـوق یک فصل جدیـد است

دارم تـــو را از چـشـم هـایــم می تــکــانــم



حـالا رهـایــم از تـــو می خـواهــم از امــروز

قــدر تـمــام لـحـظـه هـایــم را بـدانــم



بــیـــزار بــودم از بـه امــیــد تــو بــودن

ایـنـکـه تــو مجـبـورم کـنـی شـاعـر بـمـانـم



یـادت می آیـد حـرف شـیـریـنـم تــو بـودی

مـثـل شکـر حـل می شدی در استکانـم؟



دیـدی چـگـونـه روی لـب هایـم تـرک خورد

شعـری که می شد از تـه قـلـبـم بخوانـم؟



بـاشـد بــرو حـالا کـه احـسـاسـی نـداری

بـاشـد بـرو بـعـد از تــو هـم مـن می توانـم ...





شیرین خسروی

wolf
wolf
من پیر شدم ،دیر رسیدی،خبری نیست

مانند من آسیــمه سر و دربـدری نیست



بسیار برای تـو نـوشتم غم خود را

بسیار مرا نامه ،ولی نامه بری نیست



یک عمر قفس بست مسیر نفسم را

حالا که دری هست مرا بال و پری نیست



حالا کـه مقدر شده آرام بگیرم

سیلاب مرا بـرده و از مـن اثری نیست



بگذار که درها همگی بسته بـمانـنـد

وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست



بگذار تبر بـر کمر شاخه بکوبد

وقتی که بهار آمد و او را ثمری نیست



تلخ است مرا بودن و تلـخ است مرا عمر

در شهر به جز مرگ متـاع دگری نیست



ناصر حامدی

مونا یزدی
مونا یزدی
♥️●

عآشقـَت دور ازحَـرم
احـساس غربـت میڪنـد

باز،باعڪس حـرم
یڪ گوشہ خلـوت میڪنـد

باز،باحال بُڪاء
زانوےغم گیـرم بغل

باخـودم گـویم
ڪہ آیا،او اجـابَت میڪند؟



ے



مونا یزدی
مونا یزدی


•|فقط زِ درس الفـبـا
•|‌«ح،س،ی،ن»را بَلـدیم

•|هـزارشڪر کہ
•|سطح سـوادِمان این اسـت

ے


مونا یزدی
مونا یزدی



هرچہ پُل،پشت سرم هسـت
خرابَش بِنمـا♡

تابہ فڪرم نزنـد؛از
رَه توبـرگردم

نمڪ سفره ات یڪ عُمر
زمیـن گیرم ڪرد

مـن بہ قـربـانِ تـو،و
نانِ حلالَـت ارباب

ےسنگ_لَحدم_بنویسیدحسین



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
گاهی خدارا صدابــزن.
بی آنکه بخواهی از او گله کنی.
بی آنکه بگویی
چرا؟
ای کاش
و بی آنکه نداشتن هاو نبودن ها را
به اونسبت بـدهی.
گاهی خدارابه خاطر
خدابودنش صدابـزن.

مونا یزدی
مونا یزدی


مـن خرابَـم،حضرت ارباب
دستـم را بگیر

جان عباسَت
جواب گریہ هایـم رابده

اےعزیزفاطمہ
شش گوشہ ات دل میبرد

التماسَت میڪنم
ڪربُ بَلایم را بـده


ےدل_بِڪنم



مونا یزدی
مونا یزدی


•|نمڪ روضہ عجـب
•|بر،بَدنم میسـازد

•|دسـت من اسـم تورا
•|روےتَنم میسـازَد

‌‌•|مادرم قـول وفـاداد
•|ڪہ بعـدازمرگم

•|پیرهـن مشڪی من را
•|ڪفنم میسـازَد






صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو