💢
#هر_شب_یک_حکایت
موتور کشتی بزرگی خراب شد.
مهندسان زیادی تلاش کردند تا مشکل را حل کنند
اما هیچکدام موفق نشدند!
سرانجام صاحبان کشتی تصمیم گرفتند مردی را که سالها تعمیر کار کشتی بود بیاورند...
وی با جعبه ابزار بزرگی آمد و بلافاصله مشغول بررسی دقیق موتور کشتی شد
دو نفر از صاحبان کشتی نیز مشغول تماشای کار او بودند
بعد از یک روز وارسی کامل و سپس خلوت کردن،
فردا صبح مرد از جعبه ابزارش آچار کوچکی بیرون آورد
و با آن به آرامی ضربه ای به قسمتی از موتور زد
بلافاصله موتور شروع به کار کرد و درست شد.
یک هفته بعد صورتحسابی ده هزار دلاری از آن مرد دریافت کردند. صاحب کشتی با عصبانیت فریاد زد: او واقعا هیچ کاری نکرد!
ده هزار دلار برای چه میخواهد بگیرد؟
بنابراین از آن مرد خواستند ریز صورتحساب را برایشان ارسال کند؟
مرد تعمیر کار نیز صورتحساب را اینطور برایشان فرستاد:
ضربه زدن با آچار: ۲دلار
تشخیص اینکه ضربه به کجا باید زده شود: ۹۹۹۸ دلار
و ذیل آن نیز نوشت: تلاش کردن مهم است اما دانستن اینکه کجا باید تغییر کند میتواند همه چیز را تغییر بدهد.
همه ما در حالت عادی ی شخصیت متعادل و خاصی داریم
اما آیا این شخصیت ما در مواجهه با مشکلات خاص زندگی هم حفظ میشه در ما؟؟
یا اینکه از کوره در میریم وتغییر کاربری میدیم؟؟
من خیلیارو زیر نظر دارم اینجا و گاهی وقتا از نوع حرکات و رفتاراشون متوجه ی سری از مشکلاتشون میشم و سعی میکنم ک تو پی ویشون باهاشون ارتباط داشته باشم و آرومشون کنم
ققط فکر کردم بیشتر بوده
ن اون دوتا فقط