💢
#هر_شب_یک_حکایت
زنی زیبا که صاحب فرزند نمی شد پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
زن میگوید خدا رحیم است و میرود.
سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است.زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش می بیند.
با تعجب از خدا می پرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد او که بدون فرزند خلق شده بود!!!؟
وحی میرسد:هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.
⭕با دعا سرنوشت تغییر میکند...⭕
👈از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...
✅اين نوشته رو خيلی دوست دارم
✍️ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد.
پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن.
هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست
زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.
ايکاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا...
رحمت خدا ممکن است کمی تاخیر داشته باشد اما حتمی است.
اره مخصوصا داخلشون
احسنت
اره واقعا
وقتی هنوز داعش اولاش بود و دور تا دور عراق حضور داشتن و شهید سلیمانی اوایل کار نبرد با داعش بود
قسمت شد بریم کربلا
همه خیابونا عکس رهبر بودد
حکومت نظامی خاصی خصوصا در شهرهای مقدس حاکم بود و با حساسیت تمام می گشتن
ولی جلو ما ایرانیا فقط لبخند و تعطیم بود و باسلام علیک یا علی بن موسی الرضا بدرقه میشدیم
کسی باور نمی کرد روزی از همین ارتش عراق با ما جنگیده باشه
اونجا هیبت و عظمت خون شهدا و حق بودن مسیر امام با همه وجود لمس میشد