یافتن پست: #بانوی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
* بین گیسوی تو هم گل های شب بو لازم است؟/ توی دستان تو هم آیا النگو لازم است؟/ تا شود توصیف چشم و گونه و لب های تو/ باغی از بادام و سیب و آلبالو لازم است/ چشم زن های عرب هم مثل چشمان تو نیست/ در رقابت با نگاهت چشم آهو لازم است/ شاعرک ها چشمشان لال است از توصیف تو/ بهر تو صد منزوی مرد غزلگو لازم است/ تُرش رویی هم بکن شیرین عسل بانوی من/ گاه گاهی قاطی فالوده لیمو لازم است/

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دخترِ همسایه در ظاهر حلیم آورده بود/ باطناً یک کاسه شیطانِ رجیم آورده بود/ زندگی جبر جهنّم بود تا در باز شد/ آه گویا عطرِ جنّت را نسیم آورده بود/ دست و پا گم کرد تا آن دست و پا را دید دل/ ظاهرش مصراع نابی از کلیم آورده بود/ زیر چادر توری اش اموال دیروز مرا/ لُعبَتِ همسایه با یادِ قدیم آورده بود/ مهربانی بود سوغاتش برای مهربان/ زیره بر کرمانیِ در قم مُقیم آورده بود!/ همسر دوران خوب کودکی آن شوخِ شنگ/ تحفه را با لحنِ بانویی فهیم آورده بود/ بین شیطان من و من ریخت آتش بس به هم/ طبلِ جنگش را در اوضاعی وخیم آورده بود/ نذر دارد یا نظر اللّهُ اَعلم هر چه هست/ بار کج را از صراط المستقیم آورده بود!/

حضرت@دوست
حضرت@دوست
من را به گناهِ بی گناهی کُشتی........
بانوی شکار، اشتباهی کُشتی..................

این روز ها افکارم درهم پیچیده میدونید
بي تو آسمان زيبا نيست و راه رفتن ابرها به راه رفتن مردگاني مي ماند كه از خوابي دير برخاسته اند. بي تو كتابها بسته مي مانند و قلمها ناي نوشتن ندارند. بي تو هيچ جاده اي به طرف افقهاي روشن نمي رود و هيچ جنگلي به فكرسبز شدن و باليدن نمي افتد و هيچ پرنده اي بالهايش را براي پرواز آرايش نمي كند.

نمي خواهم دراتاقي كه از بوي خورشيد تهي است نفس بكشم. نمي خواهم در محاصره ديوارها و پرده هاباشم. نمي خواهم شكل ستاره ها را از يادببرم. بي تو لبخند مفهوم ندارد و زندگي يك معماي حل ناشدني است. بي تو زمين يك توپ سرگردان است و دلم يك تكه يخ است. بي تو شعرهاي شرقي من بي معناست و گلهايي را كه در باغچه كاشته ام رنگ و بويي ندارند.

من نمي توانم ثانيه هاي سرد و ساكت را به طرف فردا هل بدهم و روي نزديكترين درخت قلبم را به يادگار حك کنم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
عسل بانوی شیرازی


عسل بانوی شیرازی چه خوب و ناز میخندی
صدایت میکنم بانو! به این الفاظ میخندی

نگفتم کم لبانت را بخور چون قند میگیری؟
سماجت کردی و حالا به این امراض میخندی!

_بیا اینجا،
_نمی آیم!

_ببین من را،
_نمی بینم!
به تو گفتم که نارنجم نشو لجباز، میخندی!

فدای خال هندویت که شاعر کرد حافظ را
من اینجا اشک میریزم تو درشیراز میخندی

شبیه مار می بافد برایت مادرت مویت
به اینکه من به ناچاری شدم مُرتاض میخندی

"مشیرالدوله" حاکم شد مرا بردند سربازی
کچل کردند موهایم، به این سر/باز میخندی

گرفته ای تو جانم را دوباره زنده گردانم
اگر چه خوب میدانم به این اعجاز میخندی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
عشق درگیرم نکن

التماست میکنم ، با عشق درگیرم نکن
من حریفش نیستم هم پنجه با شیرم نکن

تازگیها از تب تند جنون برخاستم
باز با دیوانگهایت زمینگیرم نکن

قهرمان آرزوهایت نبودم ، نیستم
بی سبب در ذهن خود اینطور تصویرم نکن

مرد رویایی تو من نیستم بانوی من
با نگاه دلفریبت باز زنجیرم نکن

شاعرم با یک نگاه مست عاشق میشوم
التماست میکنم با عشق درگیرم نکن


LOEY♡
LOEY♡
چنتا رمان قشنگ یذره چیزی معرفی کنین..مرسی:|:نارنجی

زهرا
زهرا
بچه ها شاید بیام مشهد:|

LOEY♡
LOEY♡
سلام...من عضو جدیدم{-165-}

LOEY♡
LOEY♡
سلامُن علیکُم:دی-سلام-

wolf
wolf
برگرد! تا وقتی نمی‌آیی نمی‌چسبد

بانوی من! پاییز، تنهایی نمی‌چسبد



وقتی نباشی پیش من، پاییز، جای خود...

هر چیز زیبا و تماشایی نمی‌چسبد



بر سرزمین غصبی دل، بعد تو، شاهم!

بر مُلک خالی، حکم‌فرمایی نمی‌چسبد



دار و ندارم بوده‌ای، هستی و خواهی بود

داروندارم! بی تو دارایی نمی‌چسبد



کم "هیت لک" نشنیده‌ام امّا "معاذالله" *

وقتی زلیخا نیست، رسوایی نمی‌چسبد



هر چند تلخی می‌کنی شیرین من! با من

بی قند لبخندت ولی چایی نمی‌چسبد



از تو فقط یک عکس پیشم مانده بانو جان!

می‌بوسمت امّا مقوایی نمی‌چسبد!



رضا احسان‌پور

LOEY♡
LOEY♡
گشنمههههههههههههههههههههه:گررریه-ناامید-:گگگ:گگگ

سید ایلیا
سید ایلیا
فردا عازم کربلام چند هفته ای نیستم.

فقط خدا
فقط خدا




چادری که باشی ...

باید حیا هم داشته باشی

باید حرمت چادرت را حفظ کنی

باید نشان دهی متفاوتی

باید مرتب و خوش پوش باشی

باید جدا کنی حریمت را

باید به جانت بسته باشد چادرت

کم نیست بانو....تو وارث میراث دختر پیغمبری

بانوی دوست داشتنی قدر خودت را بدان

و حفاظت کن از این میراث به بهترین نحو...

حلما
حلما
بیا و تمامى من باش
نیمه ها همیشه
گم میشوند ...!

فقط خدا
فقط خدا
{-95-}{-95-}{-95-}
بچه ها بیاین یه چالش بذاریم :خنده

{-91-}
یا مثلا
{-91-}
هر کسی که اتاقش نامرتبه (حتی یه کم)فرقی نمیکنه چ کمد لباس باشه چ کتابخونه چه میز کار و .... تا شب مرتبش کنه:D
من که شروع کردم:گگگ:خخخ
انگار اتاقم منفجر شده جای سوزن انداختن نیسش:|:وای

صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو