یافتن پست: #انتقام

wolf
wolf
نمی دونم شاید یه روزی تصمیم بگیری که برگردی، بخوای دنبالم بگردی، خیلی دلت بخواد منو ببینی و با هم حرف بزنیم، دوست داشته باشی یه فرصت دیگه بهت بدم، شایداین بار تو باشی که بخوای خودتو به من ثابت کنی. آره هرچند دیر اما احتمال برگشتنت هست، احتمال اینکه منم قبول کنم ببینمت هست اما میدونی شاید تا اون زمان من دیگه بزرگ و عاقل شده باشم، شاید که از فشار این همه دلتنگی نسبت به همه چیز بی تفاوت بشم. شاید دیگه به اندازه ی الان که برات می نویسم دوست نداشته باشم، اصلا شاید بخوای من و تو ما بشیم اما من دیگه نخوام نه از روی تلافی و انتقام نه، فقط و فقط به خاطر اینکه بهترین روزای زندگیمو باتو سپری نکردم به جاش با یه مشت بغض، حسرت،انتظارو خاطره روزا رو به شب و شبارو به روز رسوندم طوری که قلبم ازسنگ شد. ویژگی سنگو میدونی چیه؟ بذار من بهت میگم.
سفت،سخت،بی روح،خشک وبی احساس. اینارو گفتم که بدونی من سنگ نبودم. منم دل داشتم، یه دل مهربون با کلی آرزو که میخواست قدم به قدم تا ته دنیا با تو باشه، آره عزیزم رفیق نیمه راه بودنت منو تبدیل به سنگ کرد.

مرتضی
مرتضی
گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش می کنیم …
گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش می کنیم …
گاهی خیلی چیزا رو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم …
گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش می کنیم …
گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش می دیم …
گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه می دیم …
و گاهی … گاهی … گاهی …
تمام عمر اشتباه می کنیم و نمی دونیم یا نمی خوایم بدونیم …
کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی …
گاهی های زندگیمون باشیم … [ لینک]




wolf
wolf
گاهی اوقات میشود چشم روی انتقام بست...
چشم روی دلشکستگی بست...
چشم روی بغض و کینه بست...
چشم بست وگذشت کرد و خوبی کرد...
نتیجه هرچه که باشد...دلنشین تر از نام تلخ انتقام است....!

سکوت شب
سکوت شب
بهترین انتقام اینه که هیچ اهمیتی ندی…

ali
ali
به جایِ کوچک کردنِ دیگران ؛
خودت بزرگ شو !
به جایِ آرزویِ شکست ، برایِ افرادِ موفق ؛
خودت هم تلاش کن و موفق شو !
و به جایِ نشستن و حسرت خوردن ؛
بلند شو و برایِ آرزوهایت بجنگ
فراموش نکن ؛
کسی که توهین می کند ؛ خودش را زیرِ سوال برده ،
کسی که تحقیر می کند ؛ خودش را خوار کرده ،
و کسی که می رنجاند ؛ دیر یا زود ، تاوان خواهد داد .
نه خرافاتی ام ، نه سطحی نگر !
اما لا به لایِ این سیلِ منطق و روشنفکری ؛
به چوبِ انتقامِ خدا بدجور اعتقاد دارم ،بدجور !

wolf
wolf
کامنت اول....

wolf
wolf
چگونه شرح دهم بت پرست یعنی چه؟

کسی که دل به تو یک عمر بست یعنی چه؟

برای لحظه ی اول که دیدمت ناگاه

نخورده تجربه کردم که مست یعنی چه

گذشتی و نگذشتم که خاطرت باشد

کسی که پای دلش مانده است یعنی چه

گلایه می کند از گریه ام خدا اما

زمین نخورده بفهمد شکست یعنی چه

تو را که ترک کنم تازه بعد می فهمی

که انتقام من و ضرب شصت یعنی چه ؟



الهام دیداریان


wolf
wolf
پشت روز روشنم، شام سیاهی دیگر است

آنچه آن را کوه خواندم، پرتگاهی دیگر است



شاید از اول نباید عاشق هم می شدیم

این درست اما جدایی اشتباهی دیگر است



در شب تلخ جدایی عشق را نفرین مکن

این قضاوت انتقام از بی گناهی دیگر است



روزگاری دل سپردن ها دلیل عشق بود

اینک اما دل بریدن ها گواهی دیگر است



درد دل کردن برای چشم ظاهربین خطاست

آنچه با آیینه خواهم گفت آهی دیگر است ...





فاضل نظری

: اشک: اشک: اشک: اشک: اشک

wolf
wolf
اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد،ﻗﻄﻌﺎً میمیرد...

ﭼﻪ در درﯾﺎ،ﭼﻪ در روﯾﺎ
چه در دروغ،ﭼﻪ درﮔﻨﺎﻩ

چه در جهل،چه درانکار
چه در حسد،چه دربخل

چه در کینه،چه در انتقام
مواظب باشیم غرق ﻧﺸﻮﻳﻢ

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
این كه حسین (ع) فریاد می‌زند:
آیا كسی هست كه مرا یاری كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟»
مگر نمی داند كه كسی نیست كه او را یاری كند و انتقام گیرد؟
این سؤال، ‌سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست.



زهرا
زهرا
شما ×لیسانس حالگیری × داری منم ×فوق تخصص انتقآم× گفتم در جریان باشی√

wolf
wolf
آدم هایِ بے معرفتے هستیم !
زود برایِ هم تڪرارے مے شویم ،
زود از هم خستـہ مے شویم ...
انگار "عاشق شدن" را یادمان ندادہ اند ،
پایِ حرف ماندن را ،
وفادارے را ؛ یادمان ندادہ اند ...
اولش برایِ بـہ دست
آوردنِ هم ، بـہ هر درے مے زنیم ،
بـہ هم ڪـہ رسیدیم ؛
مقایسـہ مے ڪنیم ،
دنبالِ عیب هایِ هم مے گردیم ،
و راحت از هم سیر مے شویم ...
انصافا ڪـہ آدم هایِ
بے ارادہ و سر درگمے هستیم ،
بـہ حرف و قول هایمان هیچ اعتبارے نیست ... !
ما یڪ مشت بازندہ ایم ،
ڪـہ انتقامِ نداشتـہ هایمان را ؛
از رابطـہ ها و آدم هایِ بے گناـہ مے گیریم ...

مخاطبش خودم

از تبار ملکوت
از تبار ملکوت
چـــــــــــــــــادر تو تلافی غروبی است…
که در آن روز به زور چادر ازسر زنان حرم پیامبر می کشیدند…
چادر تو میراث خون دلهای خیمه نشینان ظهر عاشوراست ..
و چادر سرکردنت به همین سادگی انتقام کربــــــــــــــــــلا ست….

هادی
هادی

گرچه او هرگز نمی گیرد ز حال ما خبر

درد او هر شب خبر گیرد ز سر تا پای ما

هادی
هادی
یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد


من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست
درد آن بود که از پا درمان من بیفتد


یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست
دردانه ام ز چشم گریان من بیفتد


ماهم به انتقام ظلمی که کرده با من
ترسم به درد عشق و هجران من بیفتد


از گوهر مرادم چشم امید بسته است
این اشک نیست کاندر دامان من بیفتد


من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان
گردون کجا به فکر سامان من بیفتد


خواهد شد از ندامت دیوانه شهریارا
گر آن پری به دستش دیوان من بیفتد

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو