EDRIS
عاشق نباشه آدم، حتی خدا غریبه ست
از لحظه های حوا؛ حوا میمونه و بس
سکوت شب
بغض
دستِ منو بگیر، حالم جهنمه
از حسِ هر شبم، هر چی بگم کمه
بُغضم غرورمو یاری نمیکنه
این گریهها منو، کاری نمیکنه
هر شب دلم دریایِ آتیشه
از این بدتر مگه میشه
حالِ هیشکی تو دنیا
بدتر از حالِ من نیست
دردی رو زمین بدتر از همین
درد تنها شدن نیست
تو که تو همیشه خاطرههامی
تو که چه نباشی چه باشی باهامی
همهی وجودِ من آرومه با تو
واسهی یه لحظه عذابمو کم کن
اگه هنوز عاشقمی کمکم کن
نمیگیره هیچکس تو قلبم، جاتو
احسان خواجه امیری
wolf
بــیزارم از تمام سه نقطـــه های ناپدید
این حرف هــای گــم از انحنای دید
بیــــزارم از خــــودم ، دلم ، خیــال تو
قلبـــی که با وجــود تو در سینه ام تپید
بیــــزارم از لـب ســرخ وچشم مست تو
چشمی که در وجود من این عشق راندید
بیـــزارم از تلـــف ســال هـای زنــدگی
عمــری که غـم فروخت و شادیم خرید
بیــــزارم از تمــام گذشتــه، تمام حال
بیــزارتــر مــن از ماضــی بعیـــــــد
بیزارم ازخودم، دلم، این سوال بی جواب
عشقــی چـرا چنین خــدا در مــن آفرید؟
بیزارم از عذاب گناه و اینبار قلب من
بایـد که داده شــود غســل در اســــید
احسان نصری
wolf
همه مستیم ولی کیست که عاشق باشد؟
با دل گم شده از خویش موافق باشد؟
بستر باغچه گرم است که مریم شدهایم
کیست در داخل مرداب ، شقایق باشد ؟
وقت شادی همه لبخند تو را میبوسند
خوشتر آن دوست که همشانهی هق هق باشد
فرصت آینه سنگ است بزن تا شاید
پشت آیینه خداوند حقایق باشد
عشق،دریای جنون است و خطر، میبایست
دل در این ورطهی پر حادثه قایق باشد
گوهرت را به کسی بخش که لایق باشد
نه که دل دل زدنت، آینهی دق باشد
هخا هاشمی
wolf
می شوی با من عجین، حتی از این هم بیش تر
می شوی حتی "خودم"، حتی ز "خود" هم، خویش تر
هرچه دنیا می تواند بعد از این زخمم زند
زخم دنیا "زهر عقرب"، خنده ات هم نیشتر
بعد از این تنها تو را، چشمم تماشا می کند
می شود چشمان من حتی از این درویش تر
من فقط افسوس این را می خورم، اینکه چرا
آشنا با من نبودی از زمانی پیش تر؟
عاشقی را ما به شکل دیگری معنا کنیم
"عقل" و "دل" همراه با هم، مصلحت اندیش تر
گرچه عشقی این چنین را بر نمی تابد جهان
من شنیدم: هرکه بامش بیش، برفش بیش تر
احسان نصری
نمیشه همیشه هم انگشت اتهام رو به دختر باشه که چرا اینکارو کرده
پیش میاد دیگه همه اشتباه میکنن
بله. انسان جایز اشتباه است . حرفی در ان نیست. ولی این آدم اشتباه کرد . یکی هم دخیل بود در این اشتباه. باید یکی دیگری بیاد سعی کند نگذارد این طرف نا امید به باز گشت باشه. وقتی طرف در خودش این حس زنده شه . گذاشته را می تونه تجربه اینده کند . و اینده خوبی در پیش بگیرد
بله درسته
از هم صحبتی شما خوشنود شدم. من با اجازه برم.یک ساعت دیگه بیام یا حق
ممنون همچنین
خواهش میکنم بفرمایید