یافتن پست: #آزادی

wolf
wolf
آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
همچون گلوگاهِ پرنده ای
هیچ کجا
دیواری فروریخته بر جای نمی ماند ...



حضرت@دوست
حضرت@دوست
دعای نیمشب

خال یا در گوشه چشم است یا کنج لب است
از مکان ها دزد را دایم کمینگه مطلب است

گوشه گیران زود در دل ها تصرف می کنند
بیشتر دل می برد خالی که در کنج لب است

دست خالی برنمی گردد دعای نیمشب
چون شود معشوق نو خط، وقت عرض مطلب است

حسن خصم شوخ چشمان است و یار عاجزان
آفتاب ذره پرور میل چشم کوکب است

عالم دیگر به دست آور که در زیر فلک
گر هزاران سال می مانی همین روز و شب است

در حریم دل به زهد خشک نتوان راه برد
روی منزل را نبیند هر که چوبش مرکب است

از گرفتاری خلاصی نیست اهل عقل را
هست اگر آزادیی زیر فلک، در مکتب است


milad
milad
حق سکوت داریم
اما حق اعتراض نه !
حق موندن داریم
حق رفتن نه!
حق خرید داریم
اما قدرت خرید نه !
حق اختلاس دارن
اما ما نه !
حق مُردن داریم
اما حق زندگی نه!
به دختری که میره ورزشگاه میگن
قربانی آزادی
به دختری که میره کربلا میگن
راهی آزادگی
حق داری درمورد سیاست نظر بدی
اما در مورد دین نه !
چون دین و سیاست یکیه !!!!
حق نداری عاشق بشی
اما حق داری ندیده ازدواج کنی.....
اینجا جای حق و نا حقه که عوض شده
نه جای تاج و عمامه ....

Sare
Sare
ب عاقل حکم آزادی ب دیوونه قفس دادن...

شــادی
شــادی
گفتم تو شیرین منی
گفتا تو فرهادی مگر
گفتم خرابت میشوم گفتا تو آبادی مگر
گفتم ندادی دل به من
گفتا تو جان دادی مگر
گفتم زکویت میروم
گفتا تو آزادی مگر
گفتم فراموشم نکن
گفتا تو در یادی مگر
شاعر:مجتبی عدالتی

wolf
wolf
فقیر ؛
به دنبالِ شادی ثروتمند
ثروتمند ؛
به دنبال سادگی زندگی فقیر است
کودک ؛
به دنبال آزادی بزرگتر
بزرگتر ؛
به دنبال سادگی کودک
آنان که رفته اند ؛
در آرزوی بازگشت
آنان که مانده اند ؛
در آرزوی رفتن ...
خدایا ...
کدامین پل در کجای دنیا شکسته است؛
که هیچ کس ...
به مقصدش نمیرسد...؟!

LOEY♡
LOEY♡
مَرا اَز حَبسِ آغوشَـت چِه اِصراری بِه آزادی؟!{-1-}{-11-}
@wolf

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
مست ِعشقم ٬ مست ِشوقم
مست ِدوست
مست ِمعشوقى
كه عالم مست ِ اوست ^_^


پ.ن: دوستان اگه دوست داشتین بیاین زیر این پست مشاعره :سوت

wolf
wolf

بگذار زندگی راه خودش را برود

بگذار خیال کند که ما هنوز

برای گردش یک سال دیگر،

یک روز دیگر،

یک بوسه‌ی دیگر ،

به او وفادار خواهیم ماند ..

بگذار نداند که ما در پریشانی پرسش‌هایمان

بارها با مرگ خوابیده‌ام ..

ما برای زندگی ،

نه به هوا نیازمندیم

نه به عشق ،

نه به آزادی

ما برای ادامه ،

تنها

به دروغی محتاجیم که فریب‌مان بدهد

و آن‌قدر بزرگ باشد که دهان هر سوالی را ببندد...!



عزیز نسین

ali
ali
داشتم زندگینامه البرکامو رو میخوندم که خیلی اهل سفر بوده
یه مطلب جالب بود که خود کامو میگفت:
آزادی ما از سفرکردن هایمان معلوم می‌شود
کسی که دارایی اش را برای سفر خرج می‌کند
درواقع دارد آزادی ذخیره میکند
برای روزهای حسرت نخوردن...

حلما
حلما
آدم به امید دست یافتن به ثروت، عشق، یا آزادی خود را خسته و فرسوده میکند،
و وقتی که آن را به دست آورد از داشتنش لذت نمیبرد یا آنرا تباه میکند.
خوشبخت واقعی آن کسی است که بتواند به خود بگوید:
من میخواهم راه بروم نه به مقصد برسم.
و بدبخت کسی است که خود را مقید می سازد و می گوید:
من میخواهم به مقصد برسم
"رسیدن مردن است"

اوريانا فالاچى

حلما
حلما
دختر دار که شدم تمام دنیا رو از وجودش با خبر میکنم
هیچ وقت به هیچکس اجازه نمیدم که بگه ایشالا بچه دومت پسر باشه
دختر دار که شدم بهش یاد میدم
اگه گل خوش بویی دید که هوش از سرش پروند بچیندش
مانتوی سرخابی جلو باز به شدت جیغ رو بخره
رژ قرمز جلفی که زیباییش رو صدبرابر میکنه بزنه
بهش میگم همیشه بخند
اون قدر عمیق اون قدر بلند که حتی لنز دوربین هم به خنده هات حسادت کنه
بهش یاد میدم رو پای خودش وایسه
و هرکاری که دلش میخواد با رعایت "چهارچوب حیا" انجام بده
بهش میگم با دوستت به بهترین کافه ی شهر برو و خوش بگذرون
هیچ وقت بهش نمیگم حتما با داداشت برو بیرون
هیچ وقت واسه رسیدن به خواسته هاش از واژه ی "شوهر" استفاده نمیکنم
بهش یاد میدم مردونه دختر باشه،
که هر وقت دلش لرزید واسه مردونگی های یه مرد
واسه صدای کلفت و غرور مردونه و غیرتی که خرج دخترکم میشه اون موقع وقت ازدواجشه نه وقتی که بخواد مجردی بره مسافرت، نه وقتی بخواد لاک و رژ جیغ بزنه، نه وقتی که بخواد بلند بخنده و تو خیابون بستنی قیفی بخوره
نه وقتی که بخواد شاد باشه
دختردار که شدم هیچ وقت از ترس اجتماع و بخاطر امنیت خودش تو قفس بزرگش ن

حضرت@دوست
حضرت@دوست
نمی­دونم دلم دیوونه کیست

نمی­دونم دلم دیوونه کیست....کجا می­گردد و در خونه کیست...
نمی­دونم دل سرگشته مو...اسیر نرگس مستونه کیست...

یکی درد و درمون پسندد...یکی وصل و یکی هجرون پسندد
مو از درمونو درد و وصل و هجرون...پسندم آنچه را جانان پسندد...

نگارینا دل و جانم ته دانی...همه پیدا و پنهانم ته دانی...
نمی­دونم که این درد از که دیرم...همی دونم که درمونم ته دانی..

غم عشقت بیابون پرورم کرد...هوای بخت بی بال و پرم کرد..
به مو گفتی صبوری کن، صبوری..صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد.

دلم بی وصل تو شادی مبیناد..به غیر از محنت آزادی مبیناد..
خراب آباد دل به مقدم ته..الهی هرگز آبادی مبیناد..



دانلود موزیک



حلما
حلما
سقف آزادی رابطه مستقیم با قامت فکری مردمان دارد در جامعه ای که قامت تفکر و همت مردم کوتاه باشد سقف آزادی به همان نسبت کوتاه می شود ...
وقتی سقف کوتاه باشد آدم های بزرگ سرشان آنقدر
به سقف می خورد که حذف می شوند.
آدم های کوتوله اما راحت جولان میدهند ....
مردم عوام هم برای بقا آنقدر سرشان را خم می کنند
که کوتوله شوند و سقف ها پایین و پایین تر می آید
و مردم بیشتر و بیشتر قوز می کنند تا اینکه کمر خم می شود
و دیگر نمی توانند قد راست کنند

بیچارگان
فئودور داستایوفسکی

زهرا
زهرا
آدم به خاطر اين از خداحافظي ميترسه، كه نتونه دوباره سلام كنه. آدم از نتونستنه كه ميترسه، از اينكه با خودش ميگه اگه برگردم همونقدري عزيز هستم كه بودم؟

اگه با اين آسمون خداحافظي كنم قول ميده بازم وقتي برگشتم برام بارون بباره؟

آدم از نتونستنه كه غصه ميخوره، از اينكه دستش اينقدر باز نيست كه حال عزيزاشو خوب كنه، دستش اونقدر بلند نيست كه اشك از رو چشاشون پاك كنه.

آدم ميترسه از اينكه اين همه حسي كه تو دلشه و هيچكي نميدونه باهاش خاك بشن و برن، آدم از اينكه نتونه به آدما بگه چقدر دوستشون داره، چقدر واسشون ناراحته، چقدر قربون دلشون بره...

كه اينقدر توش درد و غصه دارن، چقدر دور سرشون بگرده كه اينقدر دلش تنگ شده، از اينكه نتونه اينا رو بگه ميترسه، از اينكه اينا رو نگفته خداحافظي كنه باهاشونه كه ميترسه.

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو