جانم❤
کاش روزی همه به این نتیجه برسند
شجاعانهترین کار دنیا این است که تنهایی به عمق مشکلات بروی و از منتِ هر کمکی شانه خالی کنی. اگر پیروز شوی؛ تو بدونِ نیاز به کسی بهترین هستی.
اگر بازندهی این حادثه بودی؛ تو آنقدر قدرتمندی که به تنهایی زهرِ باخت را به جانت خریدی!
جانم❤
آره تو میتونی ، توخیلی موفقی ،من ب قدرتت افتخار می کنم جآنم❤
?
یک نفر باید باشد که
بدون ترسِ ِ هیچگونه قضاوتی برایش همه چیز را تعریف کنی
تمام حرف هایی که دارد آرام آرام درونت می گندد را به زبان بیاوری
از آن حرف هایی که شب ها موقع خواب به بی رحمانه ترین شکل ممکن به سرت هجوم می آورند
و رسالتشان این است که خواب را از تو بگیرند
حرف هایی که وسط قهقهه هم اگر یادشان بیوفتی لال می شوی!
یک نفر که وقتی تو دهن باز کردی نگوید آره می دانم، اصلا یک نفر باشد که هیچ چیز نداند
یک نفر باشد در این دنیا که نصیحت را بلد نباشد...
یک نفر که وقتی برایش تعریف میکنی که کارم دارد به جاهای باریک می کشد،
پوزخند نزند، به شوخی نگیرد
جدی بگیرد، خیلی هم جدی بگیرد،
آنقدر که یک سیلی جانانه مهمانت کند و با تمام قدرت اش بزند زیر گوشت
یک نفر که تجربه ی هیچ چیز را نداشته باشد،
مثل همه ی آنهایی که خود را علامه دهر می دانند نباشد!
وقتی که برایش تعریف میکنی دستپاچه شود، گوش بدهد،
برایت فتوای ابوموسی اشعری صادر نکند،
راه کار ندهد، فقط گوش کند ..
یک نفر که بداند این چیزهایی که تو تعریف میکنی جواب منطقی ندارد،
اصلا منطق در مقابل این حرف ها بیچاره است
خیلی از آدم ها میخواهند حرف بزنند صرفا
Saleh
شاعری که سکوت کرده است،
نویسنده ای که قلم خود شکسته است،
مبارزی که دستکش هایش را آویخته است،
و مهندسی که دیگر میل خانه ساختنش نیست؛
همگی قدرتمند چون نهنگان آب های آزادند که
راه ساحل در پیش گرفته ئند...
مشدّد
وسط دعاهاتون بعد از تعجیل فرج و عاقبت بخیری همه لطفا برای شفای مریض ها هم دعا کنید
انسانها را دوست میداشت؛ اما از دور. به محض آنکه نزدیک میشدند تعادل دنیای درونش را به هم میزدند و او را با خود بیگانه میکردند. تنها دلش میخواست از دور تماشایشان کند و دربارهشان خیال ببافد.