یافتن پست: #آسمان
مآه
یادت باشه...
انسان هايي هستند
که ديوار بلندت را مي بينند
ولي به دنبال همان يک آجر لق ميان ديوارت هستند که ،
تو را فرو بريزند ...!
تا تو را انکار کنند ...!
تا از رويت رد شوند ...!
مراقب باش...
دست روزگار هلت ميدهد ؛
ولي قرار نيست تو بيفتي ،
اگر بي تاب نباشي و خودت را به آسمان گره زده باشي ،
اوج مي گيري ...
به همين سادگي ...
پس...
تو خوب باش ،
حتي اگر آدم هاي اطرافت خوب نيستند ،
تو خوب باش ،
حتي اگر همه از خوبي هايت سو استفاده کردند
تو خوب باش ،
حتي اگر جواب خوبي هايت را با بدي دادند ،
تو خوب باش...
انسان هايي هستند
که ديوار بلندت را مي بينند
ولي به دنبال همان يک آجر لق ميان ديوارت هستند که ،
تو را فرو بريزند ...!
تا تو را انکار کنند ...!
تا از رويت رد شوند ...!
مراقب باش...
دست روزگار هلت ميدهد ؛
ولي قرار نيست تو بيفتي ،
اگر بي تاب نباشي و خودت را به آسمان گره زده باشي ،
اوج مي گيري ...
به همين سادگي ...
پس...
تو خوب باش ،
حتي اگر آدم هاي اطرافت خوب نيستند ،
تو خوب باش ،
حتي اگر همه از خوبي هايت سو استفاده کردند
تو خوب باش ،
حتي اگر جواب خوبي هايت را با بدي دادند ،
تو خوب باش...
مهاجر
شرمیست در نگاه ِ من؛ اما هراس نه
کم‌صحبتم میان شما، کم حواس نه!
چیزی شنیده‌ام که مهم نیست رفتنت
درخواست میکنم نروی، التماس نه!
از بی‌ستارگیست دلم آسمانی است
من عابری«فلک»زده‌ام، آس و پاس نه
من می‌روم، تو باز می‌آیی، مسیر ِ ما
با هم موازی است ولیکن مماس نه
پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است ا
از عشق خسته می شوی اما خلاص نه...!
#کاظم_بهمنی
کم‌صحبتم میان شما، کم حواس نه!
چیزی شنیده‌ام که مهم نیست رفتنت
درخواست میکنم نروی، التماس نه!
از بی‌ستارگیست دلم آسمانی است
من عابری«فلک»زده‌ام، آس و پاس نه
من می‌روم، تو باز می‌آیی، مسیر ِ ما
با هم موازی است ولیکن مماس نه
پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است ا
از عشق خسته می شوی اما خلاص نه...!
#کاظم_بهمنی
مهاجر
-به لب پرتگاه رسیده‌ام اما هنوز نمی‌پرم،
دراز کشیده‌ام و به آسمان آبی خیره شده‌ام.
زیبا نیست؟!
دراز کشیده‌ام و به آسمان آبی خیره شده‌ام.
زیبا نیست؟!
ali
.
بخوان از چشم من امشب،
چه حسی با ٺو من دارم
بزن باران و خیسم ڪن،
نه... انڪَار آسمان خواب اسٺ......
مرا دریاب و باور ڪن،
ٺو در این لحظه ی زیبا
بمان امشب ڪنار من،
ڪه امشب شام مهٺاب اسٺ....
#بهاره_اسدی_کوکبی
بخوان از چشم من امشب،
چه حسی با ٺو من دارم
بزن باران و خیسم ڪن،
نه... انڪَار آسمان خواب اسٺ......
مرا دریاب و باور ڪن،
ٺو در این لحظه ی زیبا
بمان امشب ڪنار من،
ڪه امشب شام مهٺاب اسٺ....
#بهاره_اسدی_کوکبی
فقط اون دیگی خیلیش بزرگتره مثلا خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی 
😂
ali
ای همه سرگشتگان مهمان تو
آفتاب از آسمان پرسان تو
چشم بد از روی خوبت دور باد
ای هزاران جان فدای جان تو
❤️مولانا
آفتاب از آسمان پرسان تو
چشم بد از روی خوبت دور باد
ای هزاران جان فدای جان تو
❤️مولانا
مهاجر
حالا این زورم میگرفت یارو هنوز موهای صورتش درنیومده با زنش اومده بود حرم عشق و حال میکرد
اون موقع من بااین همه کمالات و جمالات و تحصیلات و خدمت رفته و گرم و سرد روزگار چشیده
باید با رفیق ریشوی خودم برم حرم
اون موقع من بااین همه کمالات و جمالات و تحصیلات و خدمت رفته و گرم و سرد روزگار چشیده
باید با رفیق ریشوی خودم برم حرم
قرآن و دعا
دعای زبان بند با ایات آسمانی
در کتاب سر المکتوم آمده است..
برای بستن زبان بد و زخم زبان از طرف افراد که باعث بر هم خوردن اسایش.فردی در زندگی میشه هر کس با توکل بر خدا و بنیت رفع گرفتاریاز طرف فردمورد نظر سه روز روزه بگیرد {سه شنبه..چهار شنبه پنج شنبه}و روز جمعه به اینطریق بستم زبان فلان بنت فلان را بحق آیات کریمه
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا ۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (33)سوره ارحمان
بعد نوشته را دردرون شیشه ای قرار دهد ودرب ان را ببند.ودر زمینی دفن کند
سپس صدقه داده شه
برای ابطال باید دعا از شیشه بیرون اورده شود در اب روان انداخته گردد
لازم به توضیح
برای کار های خلاف بکار برده نشود ..
لازمبه ذکر است
برای نوشتن آیات از قلم آب نخورده کاغذ بدون خط اگر{کاغذ کاهی} باشد بهتر نشد کاغذ.A4... وجوهر
نوشته ایات در روز باید باشه.بین ساعت 10 الی 2 بعد از ظهر . (اگر دعاواذکاردرغروب یا شب نوشته شود عکس عمل میکند)
در کتاب سر المکتوم آمده است..
برای بستن زبان بد و زخم زبان از طرف افراد که باعث بر هم خوردن اسایش.فردی در زندگی میشه هر کس با توکل بر خدا و بنیت رفع گرفتاریاز طرف فردمورد نظر سه روز روزه بگیرد {سه شنبه..چهار شنبه پنج شنبه}و روز جمعه به اینطریق بستم زبان فلان بنت فلان را بحق آیات کریمه
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا ۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (33)سوره ارحمان
بعد نوشته را دردرون شیشه ای قرار دهد ودرب ان را ببند.ودر زمینی دفن کند
سپس صدقه داده شه
برای ابطال باید دعا از شیشه بیرون اورده شود در اب روان انداخته گردد
لازم به توضیح
برای کار های خلاف بکار برده نشود ..
لازمبه ذکر است
برای نوشتن آیات از قلم آب نخورده کاغذ بدون خط اگر{کاغذ کاهی} باشد بهتر نشد کاغذ.A4... وجوهر
نوشته ایات در روز باید باشه.بین ساعت 10 الی 2 بعد از ظهر . (اگر دعاواذکاردرغروب یا شب نوشته شود عکس عمل میکند)
قرآن و دعا
دعای رفع هم و غم با آیات آسمانی
دعای رفع هم و غم بعد از نماز صبح 40 مرتبه سوره قدر به نیت رفع همو غم .هدیه برای سلامتی امام زمون
آثار برکات ان در عرض یک هفته مشخص میشه.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾
یا اگه فراموش کردید در نماز های یوم. بعد از حمد در رکعت اول یا دوم هر نماز سوره قدر را بخوانید .اثر عجیبی در رفع گرفتاری و هم و غم دارد
دعای رفع هم و غم بعد از نماز صبح 40 مرتبه سوره قدر به نیت رفع همو غم .هدیه برای سلامتی امام زمون
آثار برکات ان در عرض یک هفته مشخص میشه.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾
یا اگه فراموش کردید در نماز های یوم. بعد از حمد در رکعت اول یا دوم هر نماز سوره قدر را بخوانید .اثر عجیبی در رفع گرفتاری و هم و غم دارد
قرآن و دعا
باطل کلیه سحر وطلسم..با آیات آسمانی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ وَلا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾ مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾ إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾
دستور عمل در دیدگاه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ وَلا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾ مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾ إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾
دستور عمل در دیدگاه
مهاجر
چند روزی می شود ، مثل خزر توفانی ام
من فدای چشمهاتم ، دلبر گیلانی ام
سبز جنگل های گیلان ، سبز چشمان شماست
حافظ چشم توام ، مامور جنگلبانی ام
صد قصیده شرح چشمانت کنم بی فایده است
شاعر قرن ششم هستم ، خود خاقانی ام
ارمغانت شاخه ای زیتون منجیل است و من
امپراطور کبیر دوره ی ، یونانی ام
بی تو خورشیدی ندارد ، آسمان لحظه هام
من هوای رشت هستم ، دایما بارانی ام
نوجوانم کرده چشمت ، این خود نوستالوژی است
سخت بیتاب تب عشقی ، دبیرستانی ام
بی قرارم بی قرارم بی قرارم بی قرار
من تپش های تنی ، با روح سرگردانی ام
کور خواهم کرد چشمی ، را که دنبالت کند
با غرور و غیرتی ، در خون کردستانی ام
جشن می گیرم اگر، در خانه ام مهمان شوی
با خودت خورشید من شو ، در شب مهمانی ام
من فدای چشمهاتم ، دلبر گیلانی ام
سبز جنگل های گیلان ، سبز چشمان شماست
حافظ چشم توام ، مامور جنگلبانی ام
صد قصیده شرح چشمانت کنم بی فایده است
شاعر قرن ششم هستم ، خود خاقانی ام
ارمغانت شاخه ای زیتون منجیل است و من
امپراطور کبیر دوره ی ، یونانی ام
بی تو خورشیدی ندارد ، آسمان لحظه هام
من هوای رشت هستم ، دایما بارانی ام
نوجوانم کرده چشمت ، این خود نوستالوژی است
سخت بیتاب تب عشقی ، دبیرستانی ام
بی قرارم بی قرارم بی قرارم بی قرار
من تپش های تنی ، با روح سرگردانی ام
کور خواهم کرد چشمی ، را که دنبالت کند
با غرور و غیرتی ، در خون کردستانی ام
جشن می گیرم اگر، در خانه ام مهمان شوی
با خودت خورشید من شو ، در شب مهمانی ام
به زن داداش سپردم به حسابتون برسه بابت شیرین کاریتون
Aseman
تن میکنم آغوشت را آخ اگر بدانی که چقدر در آن راحتم! انگار حجمی از تو را برای تنم دوخته باشند تا سفت خودش‌را به من بچسباند تا نشکنم یا که تنها نمانم، عجیب به من می‌آید🫂
برمنکرش اووووف حیف که دیر عضو شده...