گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکند
در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند
شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند
عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم
لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند
هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی
درخیالش زیر گوشش پرده خوانی میکند
عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
داده بر دست ِ دل و ،با او تبانی میکند
گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان
همچو او رفته ز دست و ، لنَتَرانی میکند
گفتمش رسوا مکن ما را بدین شهرو دیار
دیدمش رسوا مرا ، سطحِ جهانی میکند
بلبلی را دیده دل اندر شبی نیلوفری
دست وپایش کرده گم، شیرین زبانی میکند
با صدای خودم ....
هم اونارو دوست
هم تورو دوسِت فقط اون دیگی خیلیش بزرگتره مثلا خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
قوی کسی است که,
نه منتظر میماند کسی خوشبختش کند،
و نه اجازه میدهد کسی بدبختش کند!!
هر گاه زندگی را جهنم دیدی,
سعی کن پخته از آن بیرون آیی...
سوختن را همه بلدند!!
زندگی هیچ نمیگوید, نشانت میدهد!!
با زندگی قهر نکن... دنیا منت هیچکس را نمیکشد...
🌸یکی رفت و،
🌷یکی موند و،
🌸یکی از غصه هاش خوندو
🌷یکی برد و،
🌸یکی باخت و،
🌷یکی با قسمتش ساختو
🌸یکی رنجید،
🌷""یکی بخشید""
🌸یکی از آبروش ترسید
🌷یکی بد شد،
🌸یکی رد شد،
🌷یکی پابند مقصد شد
🌸تو اما باش،
🌷"""خدا اینجاست..."""🌷
با خود عهد بستم که به چشمانم بیاموزم،
فقط زیبائی های زندگی ارزش دیدن دارد،
و با خود تکرار می کنم که یادم باشد،
هر آن ممکن است شبی فرا رسد،
و آنچنان آرام گیرم که دیدار صبحی دیگر برایم ممکن نگردد،
پس هرگز به امید فردا "محبت هایم را ذخیره نکنم "،
و این عهد به من جسارت می دهد که به عزیزترین هایم ساده بگویم :
خوشحالم که هستید و هستم...
تو که گرمای تب دستامی
تو که درمون همه دردامی
تو به خوبیِ شب دیداری
تو پرستار دل بیماری
تو به خوبیِ شب دیداری
تو پرستار دل بیماری
مگه گل قرمز به من هدیه ندادی که دادی
توام یه شبا دلت ریخت
به من تکیه ندادی که دادی
مگه نفساتو به من هدیه ندادی؟
چرا پس فرصت گریه ندادی؟
@all
ن فحش ندادم
موز دارم فقط
خدا بخیر کنه