g.h.o.l.a.m.a.l.i
دیگه با کسی ندارم حرفی که بزنم
به فکر اینم که شعری رقم بزنم
بریدم ز همه ، جدا خلوتی دارم
شعر میخوانم و دفتر ورق بزنم
خیال گل خشکیده لای دفتر دارم
غرق خیال بودم در خیال تو غلت بزنم
آه من دیوانه چقدر از تو خاطره دارم
آمدم یاد آن روز با تو خاطره رقم بزنم....
شعرش از خودم هس
g.h.o.l.a.m.a.l.i
خیالت هست با من و هر شب سر می زند
از سر شب تا خود سحر با من حرف می زند
می دانستی خیالت از خودت با وفا ترست
می آید هر شب در این خانه را در می زند
از خیالت یاد بگیر رسم با وفای را جانا
که با من هست و در هوای من پر می زند ....
شعرش از خودم هس
g.h.o.l.a.m.a.l.i
غرق تو بودم عمر رفت و حواسم نبود
حال بعد این همه وقت این جوابم نبود
از من عاشق گذشتی و رفتی چه سود
ب تو می گویم ای رفیق نیمه راه حسود
من عاشق این همه جور و جفا حق م نبود ....
شعرش از خودم هس
?
ماکادمیا خوشمزس پیشنهاد میدم امتحان کنید
مخصوصا شکوندنش با اون فلزش خیلی حال میده😂
aliaga
شیکمم درد میکنه فک کنم آپاندیس دارم
شب...
صدای شبیه به آژیر، که توو وجدم می پیچه...
اخطار...
من خوب می فهممش..
همیشه قبل از اتفاق افتادن ازش آگاه می شم...
حس می کنم ماه رو سینه ام و ستاره ها روی شونه هامئن
این سنگینیه طاقت فرسا مجابم میکنه که طالب زخمی شدن همه ی کسایی که زخمیم کردن شم...
اما خوب میدونم که انتقام زخمی عمیق تر بهم هدیه میده....
رفیق
راستش بابت یکایک زخم هایم من هم مقصرم...
من از خودم برایشان گذشتم
تکه هایم را آغشته به شهد قدرت و آرامش برایشان لقمه کردم
رفیق
هیچ کس قرار نیست بیاد دست روشونت بزاره و بگه:
« جان که تو خودت و برا ما فدا کردی و ما نتونستیم کار درست و انجام بدیم »
پروردگارم
آرامشی عطا فرما جهان را
ماهایی را که لایق آرامش نیستیم را سوا مکن
فراموشی بخش عمیق
تا هست و نیسته نیزه های که
دریدنمان و عامل زخمهایمانن در آن گم و گور شوند...
آمین.