مُهاجِر
شب قربان است و من قربان تو گشتم پری
بعدعمری یک شبی مهمان تو گشتم پری
امشبی با من بگوازسوزش دردفراق
تا بگویم تاابد حیران تو گشتم پری
گردش چشم تورا دیدم زخود بی خود شدم
من به قربان تو وُ چشمان تو گشتم پری
لب گشودی و سخن گفتی و من مستم چنان
منهمان محو لب و دندان تو گشتم پری
گرچه باشد عشق تو زندان بگویم هرزمان
من اسیر و حبس در زندان تو گشتم پری
مهاجر همدانی
سروده شده در تاریخ ۱۴۰۳/۰۳/۲۸ساعت ۰۱:۴۵
زهرا !
ببین من از خودم میترسم اصن!
اخر شبا واقعنی یه آدم دیگه میشم.
بعضی شبا لطیف میشم ، میرم اشعار عاشقانه میخوندم زندوکیلی گوش میدم و حمدثنای پروردگار به جا میارم
بعضی شبام مثه امشب گرگینه میشم ! طمع میکنم بنده های پروردگارم رو تکه پاره کنم ...
هادی
مورد داشتیم تو همین ساینا طرف شب عید قربان اومده بود میگفت که این مسخره بازیا چیه شما از داعش بدترین چرا حیوانات بی گناه رو میکشید به اسم دین و ...
یکی از دوستان کامنت زد براش یعنی تو وجترین هستی؟ گفت نه فروشگاه ها پر سوسیس کالباس انواع گوشته چرا باید حتما تو عیدتون یه حیوون بی گناه رو بکشید
زهرا !
محبت کردن به کسی که لایق نیست
ستم کردن به خود است.
امیرالمومنین(علیه السلام)
بزرگ بنویسید قابش کنید بزنید تو خونتون روزی هزار بااااااار هم بخونید و با خودتون تکرارش کنید تا مثه من بعدسالها محبت به چیز خوردن نیوفتین!
Ok?
هادی
میدونید فردا تولد هدیه مبارکه؟
هادی
امسال فعالین حقوق حیوانات سرگرم سگان عید قربان یادشون رفته یکم بخندیم
♡✓
خدایا من بسوى تو اشتیاق دارم و به پروردگارى توگواهى دهم...
خدا قوت