هادی
یه چیزی بگم
من تا حالا محافظ رئیسی رو ندیده بودم! از وقتی شهید شده دارم میبینم توی همه ی صحنه هایی که رئیسی رو دیدم اونم بوده ولی من ندیدمش!
شما هم؟
Shamim
ورق بزن
خاطرات خاک گرفته ات را …
شاید غبارش به سرفه بیندازد احساست را …
g.h.o.l.a.m.a.l.i
دیدم پاهاشو داره با سیم مفتولی میبنده به پایههای دوشکا.. گفتم داری چیکار میکنی؟
گفت: «عراقیها پاتک زدن، میترسم شیطون گولم بزنه فرار کنم از پای دوشکا... میخوام تا آخرین نفس شلیک کنم!!»
راست یه خمپاره اومد، منفجرش کرد... شهید تیکهتیکه شد، ولی پای حرفش واستاد!!
بچهها، پاهاتون رو محکم بستید به ایمانتون؟!
پای ایمانتون وامیایستی؟
بچهها، یجوری پاهاتون رو محکم ببندید به میز ارادههاتون که یه وقت شیطون گولتون نزنه، از درس خوندن شما رو بندازه!!
هادی
چهل و چند ساله با مصر هیچ ارتباطی نداریم در این چهل و چند سال وقتی حسنی مبارک سقوط کرد و محمدمرسی اومد خیلی کوتاه با محمدمرسی دوره احمدی نژاد ارتباط گرفتیم که اونم ترکیه اومد و خراب شد! بعد از چهل و چند سال وزیر امور خارجشونو فرستادن برای ادای احترام واسه رئیس جمهور شهیدمون
اتفاقات عجیبی می افته
Shamim
♥️🍃
به اندازه تک تک گلبرگ های
دنیاشادمانی
برایتان آرزومیکنم
میدانم که این شادمانی
قرین ِ سلامتی ست
پس میگویم حالِ خوب
نصیبِ دلهای مهربانتان
Shamim
چطوری میشه دیدگاهها شکلک فرستاد من نمی تونم