یافتن پست: #new

fatme
fatme

فیلم پی کی با بازیه امیر خان
فیلم هندی راجب خداهاییه ک تو دین های مختلف پرستش میشه
پیشنهاد میکنم ببینینش خیلی خیلی خیلی قشنگه


shahin
shahin
می شینم توو سواری
فردا میام به ساری
خرید می کنم یه گاری{-45-}{-65-}{-90-}{-115-}

@sara-a @shami

بهار نارنج
بهار نارنج
[لینک]
از اینا :D

fatme
fatme

آخی:|

عمه خانم
عمه خانم
{-95-}{-95-}
برای من برای تو برای شاهینمون{-75-}
برای دخل و خرج ساینا و مدیرمون{-204-}
برای کِ لیک های تبلیغات امروز{-141-}
برای ، کسری های دَ رامد دیروز{-184-}
به یک صدا به یک صدا (با ریتم سرود لاله درخون خفته)
کلیک میکنیم رو تبلیغات ما
به خاطره منِ خسته{-143-}
شاهینِ در ساینا نشسته{-178-}
قسم به هرکی دوست داری :عشق
یه لحظه ای که اینجایی
کلیک بکُُُن
رو تبلیغاااات
بذار خرجِِِ
ساینا در بیاد{-111-}



حضرت@دوست
حضرت@دوست
اقا این چه علامتی است کنار بعضی از آواتار گذاشتی{-73-}


حضرت@دوست
حضرت@دوست
غسل آیینه

برد در شب، تا نبیند بی‌نقاب
ماه نورانی‌تر از خود، آفتاب

برد در شب پیکری هم‌رنگ شب
بعد از آن شب، نام شب شد ننگ شب

شسته دست از جان، تن جانانه شست
شمع شد، خاکستر پروانه شست...

هم مدینه سینه‌ای بی غم نداشت
هم دلی بی اشک و خون، عالم نداشت

نیست در کس طاقت بشنیدنش
با علی یارب چه شد؟ با دیدنش

درد آن جان جهان، از تن شنید
راز غسل از زیر پیراهن شنید...

دستِ دستِ حق چو بر بازو رسید
آن‌چنان خم شد که تا زانو رسید


حضرت@دوست
حضرت@دوست
دست و بازو، گفت‌وگوها داشتند
بهر هم، باز آرزوها داشتند


حضرت@دوست
حضرت@دوست
دست، از بازوی بشکسته، خجل
بازو، از دستی که شد بسته، خجل


حضرت@دوست
حضرت@دوست
با زبان زخم، بازو، راز گفت
دست حق، شد گوش و آن نجوا شِنُفت...


حضرت@دوست
حضرت@دوست
گفت بازو، من که رفتم خون‌فشان
تو، یدالله، فوق ایدیهم، بمان



حضرت@دوست
حضرت@دوست
آیینه و آیینۀ کوچک

راز هستی در کفن پیچیده شد
لاله‌ای با یاسمین پوشیده شد

حضرت@دوست
حضرت@دوست
موج‌ها آغوش دریا یافتند
چون نسیمی، ‌سوی گل بشتافتند


حضرت@دوست
حضرت@دوست
پسر، سبقت گرفته از پدر
جانب مادر، روان بی پا و سر


صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو