یافتن پست: #452

حضرت@دوست
حضرت@دوست
طرف هر شب نان پنیر خیار سق میزد . استوری میگذاشت بفرما جوج داره از دهان می افته


fatme
fatme

اوخی چشاشو

حضرت@دوست
حضرت@دوست
الهی شکر
بیا کم برو زیر آبی

حال میکنید دیگه

زیر آبی


حضرت@دوست
حضرت@دوست
گفتی ز ناز بیش
مرنجان مرا، برو!
آن گفتنت که بیش
مرنجانم آرزوست…


fatme
fatme
@Hb845250m
سلام خوش اومدین به ساینا
امیدوارم خوش باشین کنار ساینایی ها
:خوشامد

Ibrahim³¹³
Ibrahim³¹³
ما ملت امام حسینیم🖤


یاس
یاس
ببین
این داغ سرد شدنی نیست
خودت کاری کن{-109-}


حضرت@دوست
حضرت@دوست
برای تو
'حوّّا' که شدی،هر که برای تو، مرا کشت
'آدم نشده....حول و ولای تو مرا کشت

من خیر سرم، این همه زخم تو نکشتم
تا اینکه شبی حرف شفای تو مرا کشت

شرمنده از آن روز، که هر رهگذر عشق
با حیّ عَلیٰ، حیّ علای تو مرا کشت

هرکس گذرش خورده به جادوی نگاهت
فهمیده چرا شرم و حیای تو مرا کشت

آنجا که تویی بانی این شعر و غزل ها
حق داشت‌که تقطیع هجای‌تو مرا کشت

من سر به‌جنون داده ی لبخند تو بودم
سرمست خدایی که بجای تو مرا کشت

سرمست از آنم که اگر بسته به عشقم
آخر به شبی موی رهای تو مر اکشت


مسابقـہ سایــنا
مسابقـہ سایــنا
دوستان عزیز
یکی از شرکت کننده ها انصراف داد و تعداد زوج شد
به صورت قرعه کشی شرکت کننده ها رو به روی هم قرار میگیرند

×
×
×

هر شعر که بیشتر از حریفش لایک گرفته باشه به مرحله بعد میره.
مهلت رای گیری تا ۲۴ ساعت دیگه میباشد
موفق باشید 🌷

مسابقـہ سایــنا
مسابقـہ سایــنا
*نه دل ز وصال تو نشانی دارد *
*نه جان ز فراق تو امانی دارد *
*بیچاره تنم همه جهان داشت به تو *
*و اکنون به هزار حیله جانی دارد *
"انوری"

کد مسابقه :

حضرت@دوست
حضرت@دوست
صبر از منِ آشفته

دل می بَری و نمی دهی کام چرا؟

پنهان شدی از دیده ی ایام چرا؟

آتش به دلم نشاندی وسوزاندی

رفتی وَ رها شدم در این دام چرا؟

حیرانم و سرگشته وَ بی سامانم

صبر از منِ آشفته یِ بد نام چرا؟

پَر می زند و رها شود سرگردان

مرغِ دلِ بشکسته از این بام چرا؟

در مطبخ دل پخته شدم بی حاصل

در محضر آن یار شدم خام چرا؟

وصل تو تمنای شب و روزم شد

اما نرسد شب به سر انجام چرا؟

"احساس" ندارد دل همچون سنگت

آن وحشیِ سرگشته نشد رام چرا؟


صفحات: 15 16 17 18 19

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو