یافتن پست: #گیرم

رها
رها
پریشب خواب دیدم یه گروهک توی ایران شکل گرفته ب رهبریه "ر ف س ن جانی"!!!!
بعد من قایمکی داشتم جلسه شون رو دید میزدم و با تعجب هی میگفتم واااااای اینا ک میگفتن این مرده این ک الان زنده س و چقدم پیر و چروکیده شده بود :/یهو یکی اسلحه‌گذاشت روی سرم گف حرکت کن :گگگ

رها
رها
امروز بعد از سالها یه دعوای حسابی کردم :/لعنت ب آدم زبون نفهم :/

aliaga
aliaga
@heyran0_06 سلام علیکم


تولدتون مبارک-گل-

aliaga
aliaga
دیسکم عود کرده زده ب پاهام {-190-}

خانوم میم
خانوم میم
دو ماه دیگه تولدمه
مثلا همه با هم جمع بشن کتاب آتش بدون دود رو برام بخرن :هعی

aliaga
aliaga
هَࢪکَسۍاَزغَمِ،پَناهِ‌خودبِه‌جایۍمۍبَرَد . .
مَن‌چوغَم‌ْبینَم‌رَوَم‌شادۍکُنٰان‌دَࢪکوۍِتو!(:❤️‍🩹"

صلَّی‌اللهُ‌عَلَیکَ‌یَااَبَاعَبدِالله✨🕊





تا اربعین هر پنج شنبه زیارت عاشورا بخونیم ...


هستین از امشب شروع کنیم؟؟؟

aliaga
aliaga
آدما بهم یاد دادن ڪہ رفیقتم میتونہ دشمنت باشہ
آدما بهم یاد دادن هیچڪس موندگار نیست
هیچڪس شبیہ حرفاش نیست
آدما بهم یاد دادن ڪہ خوب بودن راہ درست نیست.
آدما بهم یاد دادن بہ هیچڪس اعتماد نڪنم
بہ حرفاے قشنگ قشنگ هیچڪس بسندہ نڪنم
آدما بهم یاد دادن ڪہ در نهایت خودمم.
خودم تنها.
و در نهایت آدما بهم یاد دادن ڪہ
پشت اون نقاباے خوشگل و انسان نماشون
یہ هیولاے زشتہ ڪہ حتے نمیتونے فڪرشم بڪنے!

رها
رها


جلوه ای از محبت خداوند در وجود فندقم:اکلیلی
-حیاط رو شستم برداشته‌ این آبنباتا رو گذاشت تو مسیر مورچه ها که گشنه نمونن:اکلیلی

رها
رها
امروز تا این لحظه روزِ بدون استفاده از مُسَکِن بود :هورا

Tasnim
Tasnim
ویروسی که گرفتم شبیه آنفولانزاس تا سرماخوردگی و کرونا
صدام طوری شده که موقع حرف زدن هم خجالت میکشم حرف بزنم هم گلوم اذیت میشه
بدن درد و لرز و کیپ شدن بینی هم افتصاحه

donya
donya 👩‍👧‍👦
پسرداییم از مکه زنگ زده میگه برو‌خونمون دبه شرابمو تکون بده خراب نشه
فک‌کنم خود خدا هم‌نمیدونه‌ اینو چیکار کنه

مهاجر
مهاجر
چند روزی می شود ، مثل خزر توفانی ام
من فدای چشمهاتم ، دلبر گیلانی ام

سبز جنگل های گیلان ، سبز چشمان شماست
حافظ چشم توام ، مامور جنگلبانی ام

صد قصیده شرح چشمانت کنم بی فایده است
شاعر قرن ششم هستم ، خود خاقانی ام

ارمغانت شاخه ای زیتون منجیل است و من
امپراطور کبیر دوره ی ، یونانی ام

بی تو خورشیدی ندارد ، آسمان لحظه هام
من هوای رشت هستم ، دایما بارانی ام

نوجوانم کرده چشمت ، این خود نوستالوژی است
سخت بیتاب تب عشقی ، دبیرستانی ام

بی قرارم بی قرارم بی قرارم بی قرار
من تپش های تنی ، با روح سرگردانی ام

کور خواهم کرد چشمی ، را که دنبالت کند
با غرور و غیرتی ، در خون کردستانی ام

جشن می گیرم اگر، در خانه ام مهمان شوی
با خودت خورشید من شو ، در شب مهمانی ام

مهاجر
مهاجر
۱۹ فروردین زمان حک حرز شرف شمس هستش روی نگین انگشتری که آثار و فواید بسیاری داره از محافظ و رزق و روزی و دفع اجنه و ...
دوست داشتید میتونید تهیه کنید

رها
رها
دلم میخاد یه عالمه بستنی سنتی زعفرانی که یه عالمه مغز پسته روش باشه و کش بیاد بخورم:خسته

maryam
maryam
من عاشق امروزم... دیروز را که نمیتوانم جان دوباره ببخشم،
رفت که رفت... اما امید هست،
از دیروزم درس می گیرم،
تا امروزم را بسازم،
من عاشق امروزم... امروز، همین حالا، این لحظه،
نمیگذارم فردا نگرانم کند،
شاید هیچ وقت فردایی نداشته باشم،
من عاشق امروزم
بهترین هدیه خداوند...
باید امروزم را زندگی کنم...

صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو