یافتن پست: #هیزم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
اعلام حضور بعد از یک کار جانانه{-76-}{-74-}
بفرما دست چین و تازه


بهار نارنج
بهار نارنج


علف خرس کنار بخاری هیزمی{-11-}

حضرت@دوست
حضرت@دوست


حوری از کوفه به کوری ز عجم

دم همی داد و حریفی می‌جست

گفتم ای کور دم حور مخور

کو حریف تو به بوی زر توست

هان و هان تا ز خری دم نخوری

ور خوری این مثلش گوی نخست

که خری را به عروسی خواندند

خر بخندید و شد از قهقهه سست

گفت من رقص ندانم به سزا

مطربی نیز ندانم به درست

بهر حمالی خوانند مرا

کاب نیکو کشم و هیزم چست


(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده
شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد. برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.
متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد. مثل یک دزد راه می رود. مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ می کند. آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود.

اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. زنش آن را جا به جا کرده بود.

مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار می کند!

Mehrab
Mehrab
هر چی بیشتر ضربه بخوری
کم حرف تر میشی...

donya
donya 👩‍👧‍👦
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﻧﻮﺷﯿﺪﻥ ﺁﺏ ﭘﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﻭﻍ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ
ﺭﻭﺯ ﺑﺎﻋﺚ ﺳﻔﯿﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻕ ﺷﺪﻥ ﭘﻮﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﺷﺖ ﺷﺪﻥ ﭼﺸﻤﺎﻥ
ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟


ﮐﭙﯽ ﮐﻦ ﺑﺎﺑﺎ
ﮐﯽ ﺑﻪ ﮐﯿﻪ !؟

ﺑﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﻬﺎﻝ ﺑﮕﻴﺮﻥ !!:خخخ

حیران
حیران
دلم بوی خاک نَم خورده و آرامش نابِ قدم زدن تو جنگلای شمال رو می‌خواد! دلم صدایِ هیزم و چندتا سیب‌ زمینی که پوستشون، سیاه شده از آتیش رو می‌خواد! من دلم کمی دور بودن از هَمهَمه‌ های دنیا رو می‌خواد (:💚

حضرت@دوست
حضرت@دوست
باز میگم فیک یه سری صداشون در میاد
اعلام حضور شه


سید ایلیا
سید ایلیا
بی ارزش ترین نوعِ افتخار، افتخار به داشتن ویژگی هایی است که خود انسان در داشتنشان هیچ نقشی ندارد مثلِ چهره، قد، رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگی و خیلی چیزهای دیگر..‌.
از چیزهایی که خودتان به دست آورده اید حرف بزنید مثل انسانیت، شعور، مهربانی، گذشت، صداقت و ...
آدمی را آدمیت لازم است
عود را گر بو نباشد هیزم است...

سید ایلیا
سید ایلیا
در جایی که ماه پنهان است
بیرون از دروازه های شهر
گلها روی شانه هایت به خواب می روند
در انتهای شب
کنار شعله ای از هیزم
خورشید در چهره ات می تابد
و روز از نو متولد می شود
آسمان از وسعت سبز حضورتو رنگ می گیرد
اما روزهایی هست
غم در ذرات هوا ساکن است
و گیسوان درختان در هم تنیده!
جمعه که می شود؛
حجم هوا غم آلود است
و خورشید نای تابیدن ندارد!
مردم این را می دانند
ومن !

صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو