یافتن پست: #هود

یاس
یاس
طاعات و عبادات قبول
پوزش که تدبر جز دوم رو با تاخیر گذاشتم
واگذار کرده بودیم به یه نفر
@hadi
{-195-}
پیرو پست


یاس
یاس
پیرو این پست
تدبری گذرا به آیات این جز داریم ان شاالله مورد رضایت حضرت حق باشه 🌷


ˢʰᵃᵖᵃʳᵃᵏ
ˢʰᵃᵖᵃʳᵃᵏ
تصویری نیمکره فعال 🤩

کدام تصویر را ابتدا دیدید ؟

سر ببر یا میمون آویزان ؟


wolf
wolf
مرا بازیچه ی خود ساخت چون موسی که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را…

نسیم مست وقتی بوی گُل می داد حس کردم
که این دیوانه پرپر می کند یک روز گل ها را…

"خیانت قصه ی تلخی است اما از که می نالم؟
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را …

خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
چه آسان ننگ می خوانند نیرنگ زلیخا را…

کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را…

نمی دانم چه نفرینی گریبانگیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش آهوهای صحرا را…

چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده تر کردی معما را …



wolf
wolf
در بهترین حالتِ ممکن خواهی بود ؛
وقتی که با خودت کنار آمده باشی ...
با خودت که کنار بیایی ؛ دلیلی برای آشفتگی و خشم ، نمی یابی ، تفاوت ها را درک می کنی ، نظرهای مخالف را می شنوی ، از بی منطق بودن ها متعجب می شوی اما خم به ابرو نمی آوری و سعی نمی کنی همه چیز و همه کس را تغییر دهی ، چون به نظم ، آرامش و انسجام درونی رسیده ای ...

حسن  مصطفایی دهنوی
حسن مصطفایی دهنوی
« گلرخان »
اي يار اگر تو گُلرخ1 خود را بـبيني اش
لذت بري چو روبروي آن بـشيني اش
با گلرخان تو دست وفا در ميان گذار
شايد ديگر تو گلرخ خود را نـبيني اش
بلبل به شاخ گل،همه جا چهچه2 مي زند
در پاي گل به سر بري،بِـه كه چيني اش
در پاي سرو و شاخه ي گل،رهگذر مباش
باغ گلي بجو ، كه در آنجا نـشيني اش
تعريف يار بيهوده بـشنيدن از رقيب3
كي مثل آن بُوَد كه به چشمت بـبيني اش
آواز دور و صوت و صداهاي بي شمار
خرمن اگر بُوَد ،تو كني خوشه چيني اش
ياري بجو كه دست تو بر گيرد آن بدست
يار تو نيست ، آنكه نـشايد بـبيني اش
آمد به گوش من خبري اي برادران
نَبْود برادر آنكه وفا زآن نـبيني اش
جانا برادري كه به تو دشمني كند
در زير خاك بِـه بُوَد آن تا نـبيني اش
جهل و غرور پير و جوان مي كُشد مرا
از هر كه معرفت طلبي ، زآن نـبيني اش
زنهاي اين زمانه ندارند حيا و شرم4

حسن  مصطفایی دهنوی
حسن مصطفایی دهنوی
« حد وصال » صفحه 33
علي(ع) اعلا زِ مُلك بي زوال است
تمام فعل و كار آن ، حلال است
علي(ع) عاليتريـن مردمـان بود
تبهكاري زِ علم آن ، محال است
علي(ع) علمش به دنيا كم نظير است
علي(ع) دانا به علم ذوالجلال1 است
علي(ع) بيهوده حرفي را نمي گفت :
فقط حرفش ، زِ دشمن پايمال است
علي(ع) هر خصلتش نيك و نكو بود
علي(ع) آن آدم نيكو خصال است
علي(ع) ازعلم و دانايي است خوشبخت
همان در عاقبت ، فرخنده فال است
هرآنكس برعلي(ع) در كينه جويي است
به جان شيعيان ، مثل وبال2 است
علي(ع) را گفتنـش شيـر خداونـد
برآن هركس بجنگد،چون شغال است
به علم آن علي(ع) هر كس بـجنگد
سيه رويـَش قيامت ،چون زغال است
علي(ع) بعد از هزاران سال علمـش
به جنگ گمرهان ، گرم جدال است
علي(ع) در رستخيـز از بهـر مردم
يقين باشد كه در حد وصال است
علي(ع) نزد پيامبر(ص) تا اذان گفت:
بِه

fatme
fatme
خر ما از کرگی دم نداشت
مگه نه!؟
@hadi

reihane
reihane
زندگی، وزن نگاهی است که
در خاطره‌ها می‌ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را
خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با امید است...


سهراب سپهری

حضرت@دوست
حضرت@دوست
هوای بودند می توان در سر پروراند ؟وچه بیهوده خالی


Aguillaa
Aguillaa
دوس دارم وقتی میای میپوشی تو هودیمو :دی
میای جلو برام تکون میدی بودیتو:دی
چقد خوب چقد خوبی تو نمیتونم تحمل کنم دوریتو
جوری منو کشتی انگار قتل عمد بود :دی

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو