born78
بی ادب باشم و هیئت بروم این بازیست
شهرت مجلس ارباب به(طَیِّب) سازیست
نوکری بر در این خانه مواجب دارد
ترک این خانه هم انگار عواقب دارد
نوکر حضرت ارباب! کمی دقت کن
بردن نام حسین سجده واجب دارد
born78
نوکران، در رمضان کرببلا می گیرند
من بی عرضه شکستم دل اربابم را...
صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِلله
اللّهم ارزُقْنا کربلا
سید ایلیا
دو تا ماشین روی پل، کنار هم شیشه به شیشه ایستادند: یکی او می گفت و یکی این.
بچه های عقب دو تا ماشین هم مثل هواداران دو تیم، راننده ی خودشان را تشویق می کردند.
او می گفت: «ما گدای شماییم.»
این جواب می داد: «ما کبوتر حرمتیم.» او می گفت: «ما رو بخر و آزاد کن.» این جواب می داد: «ما نوکرتیم داداش، دست بردار.»
باز هم این گفت: «سر ما رو بگذار لب باغچه ی خونتون ببر.»
و او پس از این که جواب داد:
«ما چاکرتیم دربست، مسافر تو راهی هم سوار نمی کنیم...»
پایش را روی پدال گاز فشار داد و راه افتاد.
سید ایلیا
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﻣﺮﺍ مستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ؛عاشقِ دربستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍلله
ﻣﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺎﺩرِ ﺧﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﺪ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ
ﮐﻪ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺳﺖ ﻣﺮﺍ دستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
ﭘﺪﺭﻡ ﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﺑﺎﺷﻢ
ﻧﻮﮐﺮﺵ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﭘﺎبستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
ﺑﻪ یلِ ﺍﻡ ﺑﻨﯿﻦ،ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺒﺎﺱ ﻗﺴﻢ
ﻫﺴﺖ،هستیِ ﻣﻦ ﺍﺯ هستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺣﻮﺭ ﻭ ﻣﻠﮏ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﻨﺖ نبُوَد
ﺟﻨﺖ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻨﺸﺴﺘﻪ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
نوکرم،نوکرِ دربستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
بأبی أنت واُمی و نفسی یا اباعبدالله....
سید ایلیا
دل می برد ز دست دو عالم لوای تو
آقای من تمام دو عالم فدای تو
من از ازل گدای در خانه ی توام
چشمم همیشه بوده به فضل و عطای تو
یک جلوه ای نما و جهان را به هم بریز
هستی آسمان و زمین مبتلای تو
" ما را محبت پسر حیدر آرزوست "
باشد تمام عالم و آدم گدای تو
ای آشنای لحظه ی دلتنگی ام حسین
بنما اشاره ای که شوم آشنای تو
بر درگه تو سجده ی عالم دمادم است
چون کعبه شعبه ای بود از کربلای تو
" دریا به چشم گریه کنان تو شبنم است "
جانم فدای وسعت بی انتهای تو
بر درگه تو نوکری ام فخر عالم است
باشد مدال خدمت من از برای تو
لطفا در گروه لبیک یا حسین عضو بشین:)
[لینک]
ممنون