سید ایلیا
الـهــی...!
حجم دلتنـگی هـایـم وسـیـع،
و پـر و بـالـم بـسـتـه ...
دلـم آرامــشِ آغـوشـت را مـیخـواهـد ...
ذره ای ...
لــحـظـه ای ...
مــرا در حــریــمِ آغــوشـت جـا کـن ...
کــه بـسـیــار مـحـتـاجِ تـسـکـیـنـم ...
یـاالـهـی_وربـــی_مـن_لــی_غـیـرکـ
سید ایلیا
🍃🍁 خـدایـا
از تو سپاسگزارم
که روز دیگری بر من عطا کردی
که میبینم خورشید بیدریغ میتابد
آسمان میبارد، درختان میوه میدهند
خلقت هستی در کل در خدمت آدمیزاد است
و تو بی هیچ انتظاری میبخشی و میدهی
🍃🍁خـدای خـوبـم
نیک میدانم اگر آدمی لطفی به کسی بکند
در انتظار دریافت است
اگر مهربانی کند چشمش به دنبال مهربانیست
هر زمان که توانستیم مثل کائنات
بیدریغ و بیانتظار باشیم
آن وقت است که در آرامش واقعی
به سر خواهیم برد
وقتی انتظار از دیگران را حذف کنیم
به سوی مؤفقیت پیش میرویم
و خلقت هستی پاسخ تمام اعمال خوب
ما را به بهترین نحو ممکن میدهد
پس کمک کن که از هیچکس
انتظار نداشته باشیم
🍃🍁 خـدای مهـربـانـم
به دلهایمان صفای صبح
به دیدگانمان توان دیدن زیبائیها
و به دستهایمان توان و قدرت
هدیه دادن عشق را عنایت فرما
نوری از آسمانهای الهی برای تابیدن
به اجابت آرزوهایتان میطلبم
الهی که بهترینها در بهترین زمان
برای شما حاصل شود
─┅─═इई🍂🍁🍂ईइ═─┅─
سید ایلیا
🍁خـدای عـزیـز و مهـربـان
مهربانیت همانند امواج دریا
پی در پی ساحل وجودم را
در بر میگیرد
و به دست قدرت تو
تمام تیرهای بلا شکسته میشود
تو هر زمان با من
و در کنار من بودهای
من در گهواره محبتت
چه آسوده آرام گرفتهام
🍃🍁 خـدایـا
احساسم در کلمات نمیگنجد
حس عجیبیسـت
تنهایی، غریبی
و دلتنگی بی پایانی
اما امید بہ لطف تو دارم
تو را همیشه کنارم
و مهربان یافتهام
🍃🍁 بـارالهـا
بگیر از من آن لحظههایی را که
مرا از تو دور میکند
🍃🍁 پـس ای خـدای مهـربـانـم
به ذکر نام زیبایت
و نیایش لحظههایت
وجود زمینیم را ملکوتی گردان
تا آنچه تو میخواهی باشم
و از آنچه من هستم رهـا شوم
که تو بینیاز و من غرق نیازم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
سید ایلیا
برو گریہ ڪن ..
التماسِ خـدا کن ...
بگو نمیتونـم از موقعیـتِ
گناه فرار کنـم اونقد خدا ڪریـمہ
ڪہ موقعیـتِ گناهو
فراری میده🌱
تو فقط میونِ گریـههات بگـو...
دیگه نا ندارم پاشم💔
بگو میـخوام گناه ـنکنمااا،
زورم نمیرسـه✋🏼
معجزه میڪـنه براټـ .
wolf
با حقیقتِ تـلـخِ نخواستنـت ...
جانـم را بگــیر ...
"اما بـا دروغ های پنهانت...
تسڪینم نـده..."
دروغـهایـت....
خفـاشـانے هـستـند
ڪه از سقـفِ دلــم
بر سطـحِ باورهـایم عمود شـده اند..
و بـا چـشمانِ خـیره ے خـود
مـرا میـترسـانـند ...
LOEY♡
راه کـه میروی عقـب میمــانـم …
نـه بــرای اینکــه نخواهـم با تو هم قــــدم باشـم …
میخواهـم پا جـــای پاهــایــت بگـــذارم …
میخواهـم رد پــایــت را هــیچ خــیابــانی در آغوش نکشـَـد …!!!