یافتن پست: #معصوم

سکوت شب
سکوت شب
دختر، زودتر راه می رود
زودتر به تکلم می افتد
زودتر به سن تکلیف می رسد
اصلا انگار از همان اول، عجله دارد
انگار هیچ وقت برای خودش وقت ندارد
حتی بازی هایش، رنگ و بوی جان بخشیدن دارد
چنان معصومانه عروسکش را در آغوش می فشارد؛ گویی سال هاست طعم شیرین مادری را چشیده است.

دختر بودن یعنی همیشه عجله داشتن برای رساندن محبت به دستان دیگران
دختر که باشی مهربانی ات دست خودت نیست
خوب می شوی حتی با آنان که چندان با تو خوب نبوده اند
دل رحم می شوی؛ حتی در مقابل آنهایی که چندان رحمی به تو نداشته اند
دختر که باشی زود می رنجی، زود می بخشی، زود می گریی، زود می خندی
تو مامورِ احساس، روی زمین هستی!
بی تو و بازیگوشی هایت جهان می میرد دختر جان!

سکوت شب
سکوت شب
دختر یعنی لبخند در هجوم گریه ها، آرامش وقت بی قراری ها، عاشقانه ای هنگام غروب،
دختر یعنی تفسیر جمله ی “دوستت دارم” یعنی خدا هم زیباست، عجب نقاشی خوبی است
دختر یعنی دختر، مادر، معصومیت تا بی نهایت…

شــادی
شــادی
@voroojak
چرا فعالیت نمیکنییییییی؟{-199-}

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
یک فنجان یادت کافی ست
تا باران بند نیاید...
تا صبح
پشت پنجره بنشیند
و انگشتش را
جلوی دهانش بگیرد رو به گنجشک ها
که هیس!!
آرام بگیرید
اینجا ...
کسی تویِ فنجانش
ماه را دارد هنوز...:هعی



Masoome
Masoome
سلام وقت بخیر
کسی از فاطمه(فقط خدا)خبر داره عایا؟

wolf
wolf
بخیر می شود ....
این صبح های دلتنگی...
ببین که روشنم از...
یادِ خوبِ لبخندت . . .




wolf
wolf
جالب تر از زن ها هم مگر موجودی هست ؟!!!
زنی را تصور کن که در نهایتِ بچگی ، موهایش را بافته ؛
در نهایتِ دخترانگی ، برایِ خودش آواز می خوانَد ،
و در کمالِ زنانِگی ، آستین ها را بالا زده و در همان حالتِ بچگانه ی دخترانه ی آواز خوان ، خیلی شیک و زنانه به نظافتِ خانه ای مشغول است ...
زنی که با تمامِ ظرافت ، آرزوهایش را گوشه ی ذهنش مچاله کرده و برایِ فرزندش مادری می کند ...
زنی را تصور کن که یک دستش به آشپزی و لباس شستن است ،
و در دست دیگرش کتابی قَطور ...
و با همان نگاهِ دلبرانه ی همیشگی ، خط به خط ، حرف هایِ تازه ای می خواند تا حالِ لحظه هایِ تنهایی اش برایِ همیشه خوب باشد ...
جانِ من ؛
می شود چنین صحنه هایی را دید و برای فداکاریِ معصومانه شان ضَعف نکرد ؟!
انصافا جالب تر از این موجوداتِ دوست داشتنی هم مگر هست ؟!
تازه ... کجایش را دیده اید ؟!
بعضی هایشان با تمامِ این شرایط ، شاغل هم هستند ...
خدا این موجوداتِ دوست داشتنی و عجیب را به دنیایمان ببخشد ...
اگر نبودند ، نفس کشیدن چقدر سخت بود !
زن ها ؛؛؛
واقعا خوبند !!!


wolf
wolf
تمام فانوس هاے جهان را هم ڪه روشن ڪنی
شب ؛ شب است‌‌
مرا ببوس !
آدم دلش ڪه روشن باشد
تمام شبهاے تاریخ را هم طاقت می‌آورد ..!!





سکوت شب
سکوت شب
دختر، زودتر راه می رود
زودتر به تکلم می افتد
زودتر به سن تکلیف می رسد
اصلا انگار از همان اول، عجله دارد
انگار هیچ وقت برای خودش وقت ندارد
حتی بازی هایش، رنگ و بوی جان بخشیدن دارد
چنان معصومانه عروسکش را در آغوش می فشارد؛ گویی سال هاست طعم شیرین مادری را چشیده است.

دختر بودن یعنی همیشه عجله داشتن برای رساندن محبت به دستان دیگران
دختر که باشی مهربانی ات دست خودت نیست
خوب می شوی حتی با آنان که چندان با تو خوب نبوده اند
دل رحم می شوی؛ حتی در مقابل آنهایی که چندان رحمی به تو نداشته اند
دختر که باشی زود می رنجی، زود می بخشی، زود می گریی، زود می خندی
تو مامورِ احساس، روی زمین هستی!
بی تو و بازیگوشی هایت جهان می میرد دختر جان!

LOEY♡
LOEY♡
من عاشق دخترونگی هامم

عاشق این دنیای صورتیم

عاشق دغدغه های دخترونم

ست کردن تاپ و دامنام

گشتن تو صد تا مغازه و خرید از همون اولی

جیغ های بنفش از ته دل توی ترن شهر بازی

چیدن لاکای رنگ و وارنگم

بهم ریختننشون و باز دوباره چیدنشون

دور همی با دخترای فامیل

پچ پچ های در گوشیمونو و یهو بلند خندیدن

حرفهای دخترونه و فحش های پاستوریزه نثار مخاطب خاص کردن

کلکسیون ساختن از رژلبای رنگارنگم

سر گذاشتن روی شونه ی دوستمو های های گریه کردن

لوس شدنام واسه بابایی

قهر کردنام با مامان خانوم

گریه های از ته دل موقع آهنگ گوش دادن یا رمان خوندن

دفاع های با چنگ و دندونم از معصومیت و تنهایی

من دخترونگی هامو با هیچی عوض نمیکنم

نه با تماشای فوتبال از تو ورزشگاه

نه با آزاد بودنا و گشت زدنای نصفه شبا

نه با دغدغه های سیگار کشیدن تو پیاده روهای شهرم

نه با...هیچه, هیچی

دنیای دخترونم رو فقط یه دختر میتونه لمس کنه ^^

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ

نفس های مرا
مگذار پای زندگی کردن!
بدنیا آمدن
هرگز
دلیل زنده بودن نیست...:خسته



محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
سلام نواهای زیر که توسط زنان روستای کوچ در مجالس عزا ی زنانه خوانده می شود و تعدادی از این نواها گاهی در پشت کار قالیبافی ویا در هنگام دروی گندم ویا در شبهای زمستان در مراسم آتشانی به عنوان فراقی در دوری از مسافر به غربت رفته ویا سربازی که درشهری دور سربازاست ئغریب است و یا در دوری از یار ئدوست وخواهر وبرادر و-که از هم جدا شده اند- به عنوان فراق خوانده می شود وبیانگر درد وفراق وجدایی است واما برگردیم به مجلس نواخوانی زنانه :

بصد خواری بزرگ کردم درختی که درسایه ش نشینم گاه ووقتی سمال آمد درخت ازریشه برکند بسوزد این چنین طالع و بدختی.

2-ای چرخ فلک چرا چنینم کردی ؟ برسنگ زدی ونگین نگینم کردی

دراول عمر خود ندیدم خوبی در آخر عمر گوشه نشینم کردی.

3-غربت خراب ومو خراب غربت مو(من) گوشه نشین آفتاب غربت

شاالله که نیایه آب از غربت تا مو نکشم جور وجفا ازغربت .

4- در غریبی ناله کردم ، هیچ کس یادم نکرد در قفس جان دادم وصیاد ، آزادم نکرد

همتی می خواستم ازگردش چرخ فلک چرخ بی همت خرابم کرد وآزادم نکرد.

5-آنجا که غریب ناله ی زار کند

سکوت شب
سکوت شب
من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سُر نخوری
که گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم
عاشق تــوام !

ali
ali
از شهيدبابايى پرسيدند: عباس جـان چه خبر؟ چه كار ميکنى؟ گفت: به نگهبانى دل مشغوليم که غيرازخدا كسی وارد نشود. نگهبان دلت باش

ali
ali
شست همه کوچه خیابان‌ها را



پس چرا مانده غمت بر دل بارانی من؟







صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو