یافتن پست: #مست

حضرت@دوست
حضرت@دوست
یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت

أرسل نسمة مسائيه
تصل إلى روحك
كن كما رسمتك بخيالي
أكن لك أكثر مما رسمتني بخيالك
لا أعلم تفسيرا
حينما أكون معك تضيع كل تعابيري
وأنسى أبجديتي
فقط أبحر في خيالاتي
التي تأخذني حيث أنت
أشعر بك
حنينك


Aseman
Aseman
واااای هوای گرم خر است🥴😩😩😩خدایا مارو برگردون ب زمستونت🥴

مُهاجِر
مُهاجِر
از یـاد تـو بـرنـداشـتـم دسـت هـنـوز
دل هست به یاد نرگست مست هنوز

گر حال مرا حبیب پرسد گویید
بیمار غمت را نفسی هست هنوز




مُهاجِر
مُهاجِر
محبت تو اگر با من دروغی از سر ناچاری‌ست
دل از محبت من بردار، خیانت تو وفاداری‌ست

فدای سرخی لب‌هایت هرآنچه خون جگر خوردم
دلِ شکسته‌ی عاشق را چه احتیاج به دلداری‌ست

کسی حقیقت‌مستی را نشان نداد به ما، افسوس!
شراب‌خوردن ما بی‌هم فقط فرار ز هُشیاری‌ست

ز دل‌بریدن و دل‌بستن به یک طرف متمایل شو
که آنچه من ز تو می‌بینم نه‌اشتیاق نه‌بیزاری‌ست

چو کوه دید غرض دریاست؛ به رود اجازه رفتن داد
ز دوست دست‌کشیدن گاه غرور نیست، فداکاری‌ست



یاس
یاس
همه چیز خیلی گل و بلبل بود
تا اینکه
صاحبخونه هم گفت خونه میخوام بدم اجاره
تخلیه کن 😊

مُهاجِر
مُهاجِر


ALi
ALi
یا الله
حجابا رعایته؟ 😂

ماریا
ماریا
تا حالا چلو با نون خوردید؟ !
بخورید.خوشمزه است...

حضرت@دوست
حضرت@دوست
بقدومك أصبحت سماء قلبي نجمة مطرية
لأنك صحراء الحب



حـســـــــام
حـســـــــام
دنیا بد نیست، کم است!
دنیا رنج است اگر اسیرش باشی
و سود است اگر امیرش بشوی ...

کاملش در دیدگاه ...

마흐디에
마흐디에
ولی ازدواج خیلی چیز ترسناکیه ها
فکر کن بعد به جشن پرشور و شادی، قراره بری با یه مرد غربیه تو یه خونه زندگی کنی.
اونم تنهایی{-76-}.

مآه
مآه
تو سرگرمِ رقص بودى ،
من سرم گرمِ تو
تنت كمانچه ىِ غم بود.
در دستانِ من
سينه‌ات خيسِ اشك
تو دل بُرده بودى
من را اما جا گذاشته بودى
جايى ميانِ يك بغض...
صداىِ كمانچه ميانه‌ىِ رقص تو
و دست‌هاى من
به عمقِ زلالِ رودخانه‌اى مى‌ماند
كه مى‌شود سرخ سنگ هاىِ صيقلى‌اش را شمرد
و
زلال شد...
كاش اين بغض امان‌ام دهد
به آرامش
به يك نفس عميق
به يك فرياد
به يك دوستت دارم با صداى بلند.
من سرم گرمِ تو بود
مست ِ شنا بر حرير دامنت
غرق شده
در آبى رودخانه‌ىِ صدات
حالا
تنها سرخ سنگِ صيقلى‌ام بر كناره‌ىِ رود
با دست هات بردار مرا
كه بَر دارم
و پرتاب ام كن تا دورها و دورها...
تا جايى كه يادمان نيايد
يك روز چشم هامان بى قرار شد
و
يك صبح قرار گذاشتيم
و
براىِ يك عُمر در ميانه هاىِ آغوش و باد
عاشق شديم
تو نوشتى دست‌هايم را بگير
اصلا براىِ تو
و من براىِ هميشه سرم گرم تو شد.

ماریا
ماریا
@Ali_s
سلام
خوبین؟ !
از این طرفا؟ !

مُهاجِر
مُهاجِر
عمرم به آخر آمد عشقم هنوز باقی
وز می چنان نه مستم کز عشق روی ساقی

یا غایَةَ الأَمانی قَلْبی لَدَیْکَ فانٍ
شَخْصی کَما تَرانی مِنْ غایَةِ اشْتیاقی

ای دردمند مفتون بر خد و خال موزون
قدر وصالش اکنون دانی که در فراقی

یا سَعْدُ کَیْفَ صِرْنا فی بَلدَةٍ؟ هَجَرْنا
مِن بَعْدِ ما سَهِرْنا وَ الاَیْدی فِی العَناقِ

بعد از عراق جایی خوش نایدم هوایی
مطرب بزن نوایی زان پرده عراقی

خانَ الزَّمانُ عَهْدی حَتّی بَقیتُ وَحْدی
رُدّوا عَلَیَّ وُدّی بِاللهِ یا رِفاقی

در سرو و مه چه گویی ای مجمع نکویی
تو ماه مشکبویی تو سرو سیم ساقی

اِن مُتُّ فی هَواها دَعْنی اَمُتْ فِداها
یا عاذِلی نَباها ذَرْنی وَ ما اُلاقی

چند از حدیث آنان خیزید ای جوانان
تا در هوای جانان بازیم عمر باقی

قامَ الغیاثُ لَمّا زُمَّ الجِمالُ زَمّاً
و اللَّیلُ مُدْلَهِمٌّ وَ الدَّمْعُ فِی المَآقی

تا در میان نیاری بیگانه‌ای نه یاری
درباز هر چه داری گر مرد اتفاقی
شعر مورد علاقه من
سعدی❤️

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
دلیل حمله دیرموقع اسراییل اعلام شد

🔺احتمالا از سر شب پهپادها داشتن توی اصفهان آدرس می‌پرسیدند و اصفهانیا بهشون میگفتن:
دادا باید مستقیم بری:خخخ

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو