امروز خیلی شدید حالم بد بود
فکر کردم به خاطر حجم کار و افت فشار بوده
الان یادم افتاد
یه شماره ناشناس کد ۹۱۸ چند بار زنگزد
منم کلا فوبیا شماره ناشناس دارم
استرس گرقتم اخه همچین پیش شماره ای فقط از سمت دانشگاه و با توجه به عوصی بازی های مسولین خوابگاه بد ترسیدم
دوبار زنگ زد ول نمی کرد
اخرش یه کشاورز بود
دستور فرمودن این کد ملی ها رو برامون کود بزن مهندس :/
مهندس درد
مهندس کوفت
من هنوز حالم خوب نشده
عوضی نباس با پیام خودت معرفی کنی ؟
نمیشد اول پیام بدی ؟
اصلا فکر نکردی من سرکار چطور جواب بدم و کد ملی هات بنویسم ؟
ایشون رو استثنا بگیرید
یکیشون سوپر مارکت داشت و الآن معلم هست تو دهمون
یکیشون هم که همراه با پدر بزرگم سر زمین میرفت خب به صورت فصلی لازم بود سر زمین بره برای کمک به کشاورزی مثل برداشت نخود و... (فکر میکنم شمال هم اینجوریه برای برداشت یا کاشت برنج خانم ها هم میرن) ولی اینکه سوار موتور بشه پیشنهاد پدر بزرگم بود چون خانواده هایی که پسر داشتن با موتور تن تن پسراشون میرفتن از ده وسیله میاوردن سر زمین چون زمین های کشاورزی ما با ده فاصله دارن شمال فکر میکنم اینجوریه که زمین کشاورزی همون نزدیک خونه هست ولی مال ما اینجوری نیست ما باید با خودمون کلی وسیله میبردیم مثل آب و غذا و اینا ولی کسایی که موتور داشتن سریع میرفتن موقعی که لازم بود وسیله هارو میاوردن برای همین پدر بزرگم اینطور میگفتن
مقاومت چرا می کنید اخه
زندگی اکثر افراد روستایی همین شکلیه
اونا اکثرا پا به پای مردا کار می کنن واسه همین می گیم اونا یه پا مردن