یافتن پست: #قشنگ

رها
رها


جلوه ای از محبت خداوند در وجود فندقم:اکلیلی
-حیاط رو شستم برداشته‌ این آبنباتا رو گذاشت تو مسیر مورچه ها که گشنه نمونن:اکلیلی

بهار نارنج
بهار نارنج
پاشییییید نمازه عیدههههههههه
:شاد

حضرت@دوست
حضرت@دوست

شاطئ البحر.أول الشهر
ليلة مقمرة
وليلة صاخبة
الليلة التي تقابلنا
ووعد الندى بلمحة زهرة
هي زهرة، مستيقظة، معطرة بالحنان
وفي عينيه كان متلهفا للقاء
نأمل أن نلتقي مرتين. يوم العيد على شاطئ رؤيا الرملي
أمواج البحر وأغاني وأشعار
والليل يصف كل هذا الشغف بأنه ميثاق حب



یاس
یاس
رفتم گوشت از یخچال در بیارم برا فردا
دوتا بستنی و یه نون سنگک هم پیدا شد
علی برکت الله <img src=ی" title=":شادی" />

مهاجر
مهاجر
🌙
عیدِ فطر است، بگو فطریه‌مان گردن کیست؟
هردو عمریست که مهمانِ دلِ هم شده ایم

خانوم میم
خانوم میم
خوب استفاده نکردم از این ماه
واقعا حیف

رها
رها
اگه یه روزی دیگه فضای مجازی نیام و هیچ راه ارتباطی ای نباشه بخاین یادی ازم بکنید با چه جمله ای ازم یاد میکنید ؟:دی

Aseman
Aseman

🖤🖤🖤

Aseman
Aseman

🖤🖤🖤

Tasnim
Tasnim
امام رضا خیلی دوست دارم
نباشی من که بیچاااارم
(شعری که توو چایخونه حرم زیاد میخونن)


یکی از بهترین سفرهای عمرم بود. همونجور که از امام رضا دو سال پیش خواسته بودم. خیلی بهتر از اون چیزی که خواسته بودم.
دوست ندارم از سرماخوردگی شدیدم بگم، که قطعا اونم حکمتی داشته

aliaga
aliaga
...
بَرای کَفشی که هَمیشه پایَت را میزَنَد فرقی نمی کنه تو راهِت رو دُرست رَفته باشی یا اِشتباه...!
هَر مَسیری را با او هَمقَدَم شَوی باز هَم دست آخر به تاوَل های پایَت می رسی!
آدَم ها هَم به کَفش ها بی شباهَت نیستَند...
کَفشی که هَمیشه پایَت را میزَنَد
آدمی که همیشه آزارَت می دَهد!
هیچ وَقت نَخواهَد فَهمید
تو چه دَردی را تَحَمل کَردی تا با او هَمقدم باشی..🍃🌼

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
سلام خدمت همه کاربران سایت ساینا آقا ی نظر گیری راجب اینکه ما خصوصی رو پولی کنیم و هر کسی هم بخواد کاربر رسمی سایت بشه ماهانه ی پولی پرداخت کنه نظرتون رو کامنت کنید لطفا؟

شامی
شامی
تنم درد تنت را دارد ،نه میل تنت را
کاش بدانی تمام جانم درد میکند از ندیدنت (:


Tasnim
Tasnim
سری قبل که اومدیم مشهد خیلی از رفتار خادمها خوشم اومد که توو جیبهاشون پر از شکلات بود و میدادن به بچه های زائر
این دفعه دیدم بچه های ما ناخوداگاه نسبت به خادمها طوری بودن که انتظار محبت و شکلات داشتن
از سری قبل دوس داشتم منم توو این قضیه شریک باشم
امشب رفتم شکلات خریدم و آوردم دم گیت که رد کنم...
نذاشتن
گفتن داخل نمیتونید ببرید
رفتم به انتظامات و خادمهای بیرون دادم اونها هم قبول کردن
جالب بود که انتظامات، یه کلاس فشرده چند دقیقه ای گذاشت برای خادم های بیرونی که حواستون باشه فقط به بچه ها شکلات بدید و ...
چیز دیگه ای که خریدم دوتا حباب ساز برای دخترا بود
خلاصه اینکه الان وسط صحن نشستیم و فاطمه زهرا خانوم با حباب سازش معرکه گرفته برای بچه های دیگه
ولی داره بهشون خوش میگذره

خانوم اِچ
خانوم اِچ
تو گوگل بنویسید شهاب سنگ
سرچ کنید
یکم صبر کنید یه شهاب سنگ از وسط صفحه رد میشه

تو گوگل بنویسید خورشیدگرفتگی
سرچ کنید
نمیخواد صبر کنید درجا یه خورشیدگرفتگی میاد وسط صفحه

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو