یافتن پست: #فریاد

Saye
Saye
ما هیچوقت بلد نبودیم دلبر باشیم..
بلد نبودیم به موقع ناز کنیم..
بلد نبودیم دوست داشتنمونو قایم کنیم و فریاد نزنیم..
بلد نبودیم وقتی عاشقیم، کم باشیم تا تشنه مون بشین..
بلد نبودیم وقتی بغلمون کردین، از ذوق جیغ نکشیم و وانمود کنیم حسی نداریم..
بلد نبودیم پیاماتونو دیر جواب بدیم،
بلد نبودیم وقتی زنگ میزنید روی گوشی شیرجه نزنیم.. کلاس بذاریم و در جوابِ "میخوام ببینمت" گفتنتون، بگیم: ببخشید وقت ندارم!
اینجوری شد که ما شدیم زاپاس..
زاپاسِ وقتایی که نازِ بقیه رو کشیدین و خسته شدین..
زاپاسِ وقتایی که بهتون خیانت شد و یه آغوشِ بی منت و دمِ دستی خواستین برای فراموشی..
زاپاسِ وقتایی که آدمِ اصلیتون قهر بود و تنها شدین..
زاپاسِ شبای بیخوابیتون که هیچکس جوابتونو نداد و ما از ذوق با چشمای خوابالو انقدر تایپ کردیم که گوشی به دست، خوابمون برد..
همیشه با خودتون گفتید: "خب این که همیشه هست، هرچقدرم اذیتش کنیم بازم هست.. بازم دوستم داره"..
ما دوستتون داشتیم فقط بلد نبودیم "بازیگر" باشیم، نمیخوایمم که بازیگر باشیم..
اما
درسته که آدمِ اصلیِ زندگیتون نبودیم،
ولی
"آدم" که بودیم..
"دل" که داشتیم..!

حضرت@دوست
حضرت@دوست


وقتی از چشم من افتادی دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلم بستم شکست

ناگهان- ...! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست

در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی “من عاشقت هستم” شکست

بعد ِ تو ای.... ! آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست

وقتی از چشم من افتادی نمیدانی چه شد
پیش رویم آنچه را یک عمر نشکستم شکست …


خانوم اِچ
خانوم اِچ
✨خدایا آنگونه زنده‌ام بدار
🌸که نشکند دلی از زنده ‌بودنم
🕊و آنگونه بمیرانم
🌸که کسی به وجد نیاید از نبودنم...

🌸خداوندا...
🕊تو را ستایش می‌کنم
🌸زیرا وقتی در تنگنا بودم
🕊 و تو را طلبیدم فریاد برآوردم
🌸و از تو کمک خواستم تو به دادم رسیدی

✨خدایا...
🌸رحمت و محبت تو دائمی است
🕊آنانی که به تو امیدوارند
🌸هرگز سرافکنده نخواهند شد

✨خداوندا...
🌸راه خود را به من نشان بده ،
🕊را ستی خود را به من تعلیم بده
🌸و مرا هدایت فرما ،
🕊زیرا تو تنها مدد کننده من هستی
🌸و من همیشه به تو امیدوارم.

آمیـن🙏

بهنام
بهنام
👌👌‌ ‌
هر دختری نمیتواند دلبری کند
دل بردن از پسرها جنگی است که در آن سلاح ها از بمب های شیمیایی تاثیر گذارترند
یک مرد را عمیقاً وابسته میکنند
ازچال های گونه گرفته تا موهای بلند مشکی
تا خنده های شیطانی
از (جانه دلم)ها تا (خفه شو،بیشعور)
تا بوسه زدن ابروها به هم وقتی از دیدنت ذوق میکنند
بفهم
دخترها هیچ وقت فریاد نمیکشند دوستت دارم
آن ها یکبار آن هم زیر گوشت میگویند دوستت دارم
و بعد فقط باچشم هایشان آشوب میکنند ...

حضرت@دوست
حضرت@دوست
از یاد رفته .....

گاهی باید دوست داشتن را با نوشتن
فریاد زد
شب خوش

Bahar
Bahar
دردی که انسان را به سکوت وامی دارد،

بسیار سنگین تر از دردی است

که انسان را به فرياد وامی دارد…

و انسان ها فقط ب فریاد هم می رسند…

نه به سکوت هم…!

حضرت@دوست
حضرت@دوست
نجوا ی@رفتن

با خداحافظی ات‌ قلب مرا آزاد کن
بشکن طلسم بغض ها،فارغ از غمباد کن

آنقدْر که دادِ فاصله دربیاید دور شو
خاطراتم را بسوزان یا رها در باد کن

سنگینیِ عشقت بر دوش پیداست ببین
یک نظر بر شانه های خستهٔ فرهاد کن

لایق ولخرجیِ احساس هرگز نیستی
روح خود را بردهٔ آن شاخ ناشمشاد کن

با خداحافظی ات‌ تک تک غمهایم را
مهمان سور و سا‌ت سوم مرداد کن

حلقهٔ حوصله تنگ است بر گردن دل
نجوای رفتن را در گوش خود فریاد کن


صفحات: 15 16 17 18 19

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو