یافتن پست: #فروغ_فرخزاد

LOEY♡
LOEY♡
زندگی‌ گر هزار باره بٌوَد ،
بارِ دیگر تو ...
بارِ دیگر تو ...

فروغ_فرخزاد

LOEY♡
LOEY♡
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست



ali
ali
‌✒️

اگر به خانه من آمدی براي من

اي مهربان " چراغ بياور

و يك دريچه ڪه از آن

به ازدحام ِ ڪوچه ی ِ

خوشبخت بنگرم  ....





ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
دردی که انسان را به سکوت وامی دارد،
بسیار سنگین تر از دردی است
که انسان را به فرياد وامی دارد...
و انسان ها فقط ب فریاد هم می رسند...
نه به سکوت هم...!:)



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
آدم‌ها به کفش‌ها بی‌شباهت نیستند!

کفشی که همیشه پایت را می زند
آدمی که همیشه آزارت می دهد
هیچ وقت نخواهد فهمید تو چه دردی را،
تحمل کردی تا با او هم‌قدم باشی...



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
آدم‌ها به کفش‌ها بی‌شباهت نیستند!

کفشی که همیشه پایت را می زند
آدمی که همیشه آزارت می دهد
هیچ وقت نخواهد فهمید تو چه دردی را،
تحمل کردی تا با او هم‌قدم باشی.:)



wolf
wolf
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...
تحمل زندگی فامیلی را ندارم...
من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..
تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
دلم گرفته است..
دلم گرفته است..
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند

کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانیِ گنجشک ها
نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست........




ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
وقتی دنیا به فکرتسخیرفضابود
مابه این میاندیشیدیم
انگشترعقیق درکدام انگشت
ثواب بیشتری دارد
این جغرافیانیست که
جهان سومی بودن راتعیین میکند
آدمها هستند که آن رامیسازند



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگ‌های آرزوهایم یکایک زرد می‌شد
آفتاب دیدگانم سرد می‌شد
آسمان سینه‌ام پر درد می‌شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می‌زد
اشک‌هایم همچو باران
دامنم را رنگ می‌زد.

وه ... چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
نغمهٔ من ...
همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می‌ریخت بر دل‌های خسته
پیش رویم :
چهرهٔ تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه‌ام :
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز بودم..‌.



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
پدرم میگفت: زن باید گیسوانش بلند و چشمانش سیاه باشد!
مادرم، هرگز موى بلند نداشت...
و چشمانش رنگ دلخواه پدرم نبود..!
مادرم میگفت: زیبایى براى مرد نیست..!!
مرد باید، دستهایش زمخت...
و گونه هایش آفتاب سوخته باشد..!
پدرم، زیبا و جذاب بود....
نه دستان زمختى داشت و نه گونه هاى آفتاب خورده..!
ولى هرگز نگفتند....
كه زن باید عاشق باشد...
و مرد لایق..!
عشق را سانسور كردند..!
من سالها جنگیدم...
تا فهمیدم كه بى عشق...
نه گیسوان بلندم زیباست...
و نه چشمان سیاهم..!
و نه مردى با دستان زخمت و گونه هاى آفتاب سوخته...
خوشبختیم را تضمین میكند..!



wolf
wolf
از دردهای کوچک است که ؛

آدم ها می نالند
ضربه اگر سهمگین باشد
درد اگر بزرگ باشد
آدم خودش لال می شود...!



{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}

سکوت شب
سکوت شب
دردے که انسان را به سکوت وا میدارد بسیار سنگین تر از دردیست که انسان را به فریاد وا میدارد...! و انسانها فقط به فریاد هم میرسند،نه به سکوت هم!

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
آسانتـر
نگاهم کن

من تـا عشـق
بیشتـر نخـوانـدم...♥



wolf
wolf
دانی از زندگی چه می خواهم؟
من ، تو باشم
تو
پای تا سر تو !

زندگی گر هزار باره بُوَد
بار دیگر تو
بار دیگر تو..!



صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو