زهرا
پر از اشکم , ولی میخندم . . . بـه قول فروغ کـه میگفت : شهامت میخواهد کـه سرد باشی و گرم بخندی
سیده شهید حجّاری
نامه محمد مهدوی فر به رهبری
رهبر محترم جمهوری اسلامی ایران
آیتالله سید علی خامنهای
بعد از سلام و عرض احترام
همانگونه که اطلاع دارید در سال ۱۳۵۷ ، بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند ایران، اولین سرود جمهوری اسلامی نواخته شد. ابتدای سرود اینگونه بود:
شد جمهوری اسلامی به پا
که هم دین دهد هم دنیا به ما
پس از آن در تاریخ سوم خرداد ماه سال ۱۳۷۱ با تلاش هنرمندان از سرود دیگری رونمایی شد که بعد از تأیید حضرتعالی به عنوان سرود جمهوری اسلامی ایران، جای سرود قبلی را گرفت. این سرود اینگونه آغاز میشود.
سر زد از افق مهر خاوران
فروغ دیده حق باوران
حدود ربع قرن است که این سرود به عنوان سرود جمهوری اسلامی رسمیت یافته است و بیشتر جوانان آن را در مراسمات، ضمن ادای احترام از حفظ میخوانند.
عیب مهم این سرود این است که طلیعهی آن با کلمهی "خاوران" شروع میشود و ناخودآگاه انسان را به یاد قبرستان خاوران در شرق تهران میاندازد.
گفته میشود در مرداد ماه سال ۱۳۶۷ که تعداد زیادی از زندانیان سیاسی را اعم از دختر و پسر اعدام کردهاند، آنها را در گورهای دستهجمعی در این منطقه به خاک سپردهاند.
تعداد این
گل افشان گل محمدی
بر تلألوء پر نور سیمای حضرت مهدی "سلام الله علیه" صلوات
بر چهره خورشیدی و بر نگاه آفتابی مهدی "س" صلوات
بر سینه پر درد و روی پر مهر و فروغ مهدی "س" صلوات
بر قائم آل محمد ، امام موعود، مهدی منتظران"س" صلوات
شــادی
چه زیبا گفت فروغ فرخزاد : اگر مستضعفی ديدی ، ولي از نان امروزت به او چيزی نبخشيدی ، به انسان بودنت شک کن! اگر چادر به سر داری ، ولي از زير آن چادر به يک ديوانه خنديدی به انسان بودنت شک کن! اگر قاری قرآنی ، ولي در درکِ آياتش دچارِ شک و ترديدی ، به انسان بودنت شک کن! اگر گفتی خدا ترسي ، ولي از ترس اموالت تمام شب نخوابيدي ، به انسان بودنت شک کن! اگر هر ساله در حجّي ، ولي از حال همنوعت سوالي هم نپرسيدي ، به انسان بودنت شک کن! اگر مرگِ کسی ديدي ، ولي قدرِ سَري سوزن ز جاي خود نجنبيدي ، به انسان بودنت شک کن . . l
سید ایلیا
ره و رهبر دلا محبت اوست
<سود و سرمایه عشق حضرت اوست
قرة العین عارفان که فناست
<نیستی در فروغ طلعت اوست
غیبتت از خودی و شرب مدام
<از دوام حضور ساحت اوست
دولت فقر و کنج آزادی
<بندگی گدای حضرت اوست
همگی دیده شد پی دیدار
<اندر آن مشهدی که رؤیت اوست
سر بسر گوش شو سرود نیوش
<اندر آن محضری که مدحت اوست
همه اندیشه شو فلاطون کیش
<در خم دل که جای فکرت اوست
بر در دل نشین نگهبان باش
<کین سراپرده خاص خلوت اوست
چه عجب سر به عرش سود اسرار
<بندهٔ بندگان حضرت اوست
born78
خبري خوش بدهم رؤيت او نزديک است
صبح و پايان شب غيبت او نزديک است
خبري خوش بدهم خوشتر از اين نيست دگر
که ظهور و فرج حضرت او نزديک است
خبر خوب دگر چيست مگر زين که به ما
لحظه ديدن آن نهضت او نزديک است
از خدا چيز دگر چيست که خواهي بجز اين
که ببيني به جهان دولت او نزديک است
آن زمان خوش ديدار فروغ رخ او
که رسي اي دل من خدمت او نزديک است
صبح صادق بدمد تابش نورش بيني
پرتو افشاني آن طلعت او نزديک است
مژده اي دل که دگر بر تو گشايش برسد
بهره گيري تو از نعمت او نزديک است
«اللهم عجل لولیک الفرج
گل افشان گل محمدی
گر چه، درختِ پُر، بارِ نگاهت، سر بزیر داشت
زهی دنیایِ اُبُهت بود، که در اوج، خضوع داشت
یک لحظه نبود، که گدا با پادشاهِ حُسن، برابر شد
عمری بود، که در بارانِ رحمت، حضور داشت