یافتن پست: #عشق

مهاجر
مهاجر

به جرئت میتونم بگم یکی از بی نظیر کتابایی هستش که چند وقتیه درحال خوندشم که البته به اواخرش رسیدم
کتاب رمان تاریخی شب های بغداد
یکی از حاکمان فارس برای پاچه خواری نزد هارون الرشید به زور دختری از نسل سردار ایرانی به نام سعیده رو به اسم کنیز هدیه میکنه به حرمسرای خلیفه؛خلیفه بشدت به اون تعصب و عشق داشت واونو کنیز خودش و محرم خودش میدونست جوری که بقیه همسران خلیفه حسادت میکنند و فردی بنام عباس بن جاحظ عاشق این سعیده میشه و یه عشق دو طرفه شکل میگیره بعد زمانی که اینا کنار هم بودن خلیفه سر میرسه میبینه
و ادامه ی ماجرا
در این کتاب به هوش و فراست و شجاعت زنان و دختران ایرانی در دربار خلیفه و قدرت ونفوذ خاندان برمکیان پی خواهید برد
من که واقعا لذت بردم از خوندنش
نویسندگی عالی
داستان عالی
متن عالی

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
پَرده بَردار ای حَیاتِ جان و جان اَفزایِ من
غَم گُسار و هم نشین و مونِسِ شب هایِ من

ای شنیده وَقت و بی وَقت از وجودم ناله ها
ای فَکَنده آتشی در جُملۀ اَجزایِ من






❤️❤️

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
.


هیچ‌گاه عشق را با چیز دیگری عوضی نگیر،
اگر عشق واقعی باشد!
وقتی می‌گویم عشق واقعی، می‌دانی منظورم چیست؟

منظورم این است که:
در حضورِ آن شخص ناگهان احساس کنی خوشحالی،
صرفاً از بودن با هم احساس نئشگی کنی؛
فقط همان حضورش چیزی را در ژرفای دلت اقناع می‌کند؛
چیزی در قلبت به نغمه درمی‌آید و تو به هارمونی درمی‌آیی.
صرفاً خودِ حضور او کمک می‌کند تا شما با هم باشید و آنگاه تو فردیت،
تمرکز و استواری بیشتری پیدا می‌کنی؛
پس این است.





♡✓
♡✓
من درباره‌ى تو به آن‌ها نگفتم
اما تو را ديده‌اند كه در چشمانم زندگی میکنی.
من درباره‌ى تو به آن‌ها نگفتم،
اما تو را در كلمات نوشته شده‌ام ديده‌اند.
عطر عشق، نمى‌تواند پنهان بماند.



فیروزه
فیروزه
همه را مدیون توام... زمانی که تو را ملاقات کردم ویران شده بودم... تو مرا ساختی، دستم را گرفتی و بلند کردی.
من هم تو را مثل یک تکه نان بوسیدم، روی پیشانی ام گذاشتم و عزیز و مقدس دانستمت...
و عشق پدیدار شد، عشق...

فیروزه
فیروزه
عباس معروفی خیلی قشنگ عشق رو توصیف میکنه، اونجا که میگه:
به همین سادگی آدم اسیر می شود
و هیچ کاری هم نمی شود کرد.
نباید هرگز به زنان و مردان عاشق خندید،
همین جوری دو نگاه در هم گره میخورد
و آدم دیگر نمی تواند
در بدن خودش زندگی کند،
میخواهد پر بکشد...

رها
رها





جاری ای که‌برای آدم گل بیاره :عاشق 🫀

Aseman
Aseman
ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست
آن بانگ بلند صبحگاهی
وین زمزمه شبانه از توست
من انده خویش را ندانم
این گریه بی بهانه از توست
ای آتش جان پاکبازان
در خرمن من زبانه از توست
افسون شده تو را زبان نیست
ور هست همه فسانه از توست
کشتی مرا چه بیم دریا؟
طوفان ز تو و کرانه از توست
گر باده دهی و گرنه ، غم نیست
مست از تو ، شرابخانه از توست
می را چه اثر به پیش چشمت؟
کاین مستی شادمانه از توست
پیش تو چه توسنی کند عقل؟
رام است که تازیانه از توست
من می‌گذرم خموش و گمنام
آوازه جاودانه از توست
چون سایه مرا ز خاک برگیر
کاینجا سر و آستانه از توست
Seni seviyorum, eşsiz aşkım Seni sonsuza kadar kalbimle gözlerimle ruhumla seviyorum❤️❤️❤️

♡✓
♡✓
سلام به همه
روز بخیر...


g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i

سفر کردم که از عشقت جدا شم
دلم میخواست دیگه عاشق نباشم
ولی عشقت تو قلبم مونده ای وای
دل دیوونمو سوزونده ای وای
آقا دیووونه بازی جدید فقط صرفا جهت خنده.خخخخ
با صدای خودم .خخخخ

...
...
راه گریزی نبود!
عشق مانند یک گیاه
در من ریشه دواند...
خیلی زود از دست‌هایم بالا رفت
و مانند پیچکی سبز
بر شانه‌هایم پیچید،
و حالا مثل درختی تنومند
از سرم بیرون زده است...
حتی اگر از تو چیزی نگویم
پرنده‌ها مرا می‌شناسند
هر روز می‌آیند، بر شاخه‌هایم می‌نشینند
و آواز می‌خوانند...

راه گریزی نیست!
عشق مُهری‌ست بر پیشانی آدم‌ها
عشق پیدا‌ترین اتفاق دنیاست
که اگر درباره‌اش هم نگویی
از چشم‌هایت، از لب‌هایت
از قلبت، از انگشت‌هایت
و از ذره ذره‌ی وجودت بیرون میزند...

donya
donya 👩‍👧‍👦
فردا میرم علوسی:رقص:خوشحال:شاد:دنس

ماریا
ماریا
در کشور عمان زنی دو قلو باردار بود یک دختر و یک پسر ،پزشکان به او گفته بودند که پسر یه مشکل داخلی داره به والدین دو قلو ها گفته بودند که احتمال مرگ نوزاد پسر وجود دارد چه قبل از تولد و چه بعد از آن …درد زایمان به درازا کشید و پزشکان چاره ای نداشتند جز عمل سزارین هنگامی که شکم مادر را باز کردند پزشکان علت تاخیر زایمان دوقلوها را به چشم دیدند،آنها با صحنه ای محیر روبرو شدند تصویری که همه را مات و مبهوت ساخت !همه دیدند که نوزاد خواهر دست برادر بیمار خود را محکم گرفته تا او را ترک نکند!عشق خواهر به برادر در شکم مادر ,خواهری که در شکم مادر خود دست برادر خود را گرفت تا سقط نکند,عکس جالب از دو جنین خواهر برادر در شکم مادر,واقعی
هر دوی آنها در سلامتی کامل هستند پزشک معالج میگوید: اگر خواهر دست برادر خود را رها میکرد چه بسا خروج زودتر از موعد به مرگ نوزاد منجر می شد...
اسرار اذل را نه تو دانی و نه من.
هست در پس پرده گفت گوی منو تو .
خداوند آفريدگار هستی پشت وپناهتان.

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i


از غزل خوانی چشمان پر از ناز تو آه
من فدای رخ زیبای تو ای حضرت ماه

دلبر ماهرخِ فتنه گرِ شهر آشوب
یک جماعت شده با طرز نگاهت گمراه

جنگ نرم،اسلحه ی مخفی چشمان تو نیست؟
صاحب آلت قتاله ی چشمان سیاه

ای زلیخای زمان،حضرت زیبای جهان
یوسفت خسته شده در کف تنهاییِ چاه

همه گفتیم که بر دلبری ات آمنّا
تو ولی زمزمه ی زیر لبت لا اکراه

جان من بر کف و عشقم همه اش تقدیمت
نور چشمم!تو ببین و تو بگو و تو بخواه

کار من نیست تحمل، که تو چون معجزه ای
به خداوند، به نقاش ظریف تو پناه
اینم وویس اول صبحی برای شما

استامینوفن ۳۲۵
استامینوفن ۳۲۵
مدّعی خواست که از بیخ کَنَد ریشه ی ما
غافل از آن که خدا هست در اندیشه ی ما
{-11-}

صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو