یافتن پست: #عشق

سید
سید
چقدر بی‌روح شده این فضای مجازی!

گویی رنگ و بویی از احساسات واقعی در آن گم شده است. هر روز ما در میان تصاویر و کلمات بی‌جان غرق می‌شویم و یادمان می‌رود که واقعیات زندگی به جنبه‌های انسانی و عاطفی نیاز دارند. زندگی باید در این بستر تکرار شود، نه اینکه تنها به یک دنیای سرد و بی‌عاطفه تقلیل یابد. اگر کمی زمان بگذاریم و به عمق احساسات و ارتباطات انسانی بپردازیم، شاید بتوانیم این فضا را دوباره زنده کنیم.

WeT
WeT
پسر بودنم سخته‌ها بابا یعنی چی برو ببین صدای چی بود، خب منم ترسیدم عین تو 🛌

Hana
Hana
اینکه بعد سحر بیدار بمونی کاراتو کنی یا به خواب شیرین برگردی از اون دوراهی های سخته !
حتی برای منی که خواب شیرین هم ندارم اونقدر ...

رها
رها
خب دیگه شبتون بخیر :خمیازه

♡fatima♡
♡fatima♡
می‌دانم اگر
قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم،
دنیا تمام تلاشش را می‌کند تا
مرا در شرایط او قرار دهد تا
به من ثابت کند
در تاریکی، همه ی ما شبیه یکدیگریم ...

Hony
Hony
خدا می‌داند چند نفر از ما فقدان هیجان زندگی‌مان را با صدای بلند کدامین موزیک‌ها سرپوش گذاشتیم و فقدان عشق را در کدامین شعرهای عاشقانه برای خودمان جبران کردیم و هر مسیر رنج‌آوری را رفتیم و هرکار کردیم تا به خودمان ثابت کنیم که زندگی هنوز هم ارزش زیستن دارد...

تنها در سکوت...
تنها در سکوت...
بر ما رقم خطاپرستی همه هست
بدنامی و عشق و شور و مستی همه هست

ای دوست چو از میانه مقصود تویی
جای گله نیست چون تو هستی همه هست

مولانا

سید
سید
تنكشف أسرار القلب في صمت الليل الثقيل

در ماتم عشق. در سایه‌های بی‌صدا، غم‌ها با هر نفس نفشسته‌اند و غربت، ایستاده بر دل شیشه‌ای من، تنها یادگار محبت‌های گمشده است. در روشنایی ماه، رازهای دل در سکوت سنگین شب فاش می‌شوند و هر ستاره، گواهی است بر سوگواری‌ام. عشق، همچون بادی سرد، ریشه‌های وجودم را برکند و اکنون، تنها حسی از نبودن تو در این تن بی‌جان باقی مانده است. نگاهی کن و بشناس این دل تنگ را که در پی رد پای تو هنوز گام برمی‌دارد.



سید
سید
دع نظراتك تكسر هذا الصمت الثقيل

. در این تن، هر درد و غمی پنهان است، گویی عشق، روحش را یافته و در تاریکی‌ها به خواب رفته است. بگذار نگاهت، این سکوت سنگین را بشکافد و به عمق اندوه‌ها نفوذ کند. عشق، نغمه‌ای است که در سینه خاموشی می‌زند و تن عریان من، داستانی است ناگفته از شوق و اندوه، از امید و ناامیدی. بی‌توجهی تو، چنان وزنه‌ای بر دوش دل من سنگینی می‌کند که گاهی از نفس می‌افتد. بگذار نگاهی بنگری، شاید دوباره زندگی در این وجود بی‌جان دمید.

سید
سید
في صمتٍ عميق وثقيل، أبحث عن الحب.

نگاه کن. همچون گلی خشکیده در دشت بی‌باران، بایستی تنهایی‌ام را حس کنی. سرنوشت نامرئی‌ام در این ویرانی، گواهی است بر آتش شوقی که هرگز خاموش نمی‌شود. در سکوتی عمیق و سنگین، عشق را می‌جویم؛ همچنان که سایه‌ها به دنبال نور می‌گردند. آیا آن چشمان عاشقانه را خواهی دید که در پس این تن عریان، دل سپردند، و امیدی بار دیگر در دل پرپر شده، جوانه بزند؟

سید
سید
حزني كالمطر الذي لا ينتهي يتساقط على أرض عطشى.

؛ در زایل‌ترین لحظات ماتم عشق. یار، خالی از حال و هوای وجود تو، این کائنات را بی‌روح کرده است. مانند گلی پژمرده در میانه‌ی دشت، زخم‌های قلبم را نشان می‌دهد، آن زمانی که تو در کنارم بودی و اکنون تنها یاد توست که در دل این سایه می‌نشیند. بی‌تردید، غم من همچون بارانی بی‌پایان بر سر خاکی تشنه می‌ريزد؛ در این انزوای عاشقانه، تنها نگاهی به من بس است تا درک کنی چگونه عشق می‌تواند در عین زیبایی، این‌چنین عمیقاً دردناک باشد.

سید
سید
أنا، مجرد شبح من نفسي. بدونك.

ببین ، هم‌چون سایه‌ای غم‌انگیز در ماتم عشق. در این سکوت رنگ باخته، روح من به امید یک نگاه دوباره زنده است، گویی عشق تنها درون من زنده است و من، تنها شبحی از خودم. بی‌تو، هر لحظه‌ام تاریک‌تر از پیش می‌شود و دل‌تنگی‌ام به یاد تو، همچون نغمه‌ای جاودان در گوشم طنین‌انداز است.

هادی
هادی
تو هم از روی من رد شو ولی این سایه سنگینه
که عشقت سیله سیلم که جلو پاشو نمیبینه
عقوبت داره له کردن ولی تو ساده رد میشی
خبر داری زمین گرده لگد کردی لگد میشی
چه خیری دیده از ابرا درخت ریشه داری که
پی خورشید تو شهری که روزاش سرد و تاریکه
ورق های منو از من یکی دزدیده تو بازی
یه دل تو دست تو مونده که اونم داری میبازی
دعای قلب مجروحم اگه پشت سرم باشه
یه کاری میکنم عشقت قمار آخرم باشه
تو ثابت کردی که بختم هنوزم رنگ چشماته
تحمل کن کمی شاید از اون بالاترم باشه
مسیر مستقیم دره هم داره نمیبینی
ببین بارون سنگم داره میباره نمیبینی
ته این راهو میبینم مثل یه کولی داغون
یه چشمم اشکه اون چشمم یه آلاخون و والاخون

هادی
هادی
خدایا!
چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی!
هیهات که من نفهمیدم ...




سمانه.
سمانه.
💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
می خواست تا چشم و چراغ دین، شما باشی
بعد از علی میراث دار مصطفی باشی
مثل نسیمی مهربان و مثل باران، سبز
آمیزه ای از رحمت و جود و سخا باشی
ميلاد کريم اهل بيت(ع) مبارک.
💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖


صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

نوع پست
تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو