اقا سید علی یه چیزی میگم ببین درسته یا نه
این شخص حاضره پدرشو ،پدربزرگشو از دست بده تا مثل من مفت بره دانشگاه؟ حاضره واقعن؟ بی پدری بکشه یه طرف زندگیش بلنگه ولی مفت بره دانشگاه؟
//یه چیز من بگم. از نظر من کفش پای خانواده شهدا را از طلا هم بگیرند باز کم کردن ..چون انها با چیزی معامله کردند که حالا حالا کسی حاضر به انجام دادن ان نیست. حرف مفت زیاد زده میشه.از رو نا آگاهی. تا انسان. آتش را لمس نکند . متوجه سوزش ان نمیشه
:/نمیدونم چرا این همه کصافت کاری تو ایران میشه تهش سر مدافعان کشور خورد میشه
ولی منم واقعا میدونم ک خیلیا الکی الکی جزو جانباز و آزاده قرار گرفتن
دیدم ک میگما
الان تو محل ما بیش از بیست نفر الکی جانبازن
همینا باعث میشن ک بقیه بدنام بشن
و بعلاوه تفکر غلط و محدود یسری افراد مث همین آقا
اینا همش از بی مسئولیت اون بالایی هاست ک فرهنگ ایران خراب شده و البته خوده مردم ک از حقیقت ماجرا میگذرن و بولوف میان
🌷 امروز روز تولد شهید ابومهدی المهندس هست. ولادتت مبارک سردار دلها.
🔹او عراقی بود اما در دفاع مقدس حق و باطل را شناخت و در مقابل رژیم بعث برای ایران جنگید. در سیل خوزستان شبانه روز برای رفع مشکلات مردم تلاش کرد و تجهیزات و نفرات حشدالشعبی را در اختیار مردم ایران گذاشت. او فرقی بین ایران و عراق نمیدید و یک امت میدانست و به ایران و عراق خدمت های بزرگی کرده است. ما همه مدیون تو هستیم.
شادی ارواح طیبه شهدای اسلام
انهدام آشیانه جنگنده های آمریکایی در حمله موشکی به پایگاه بسمایه در عراق
?رسانههای عراقی اعلام کردند در حمله موشکی ظهر امروز به پایگاه بسمایه در جنوب عراق که نیروهای ائتلاف در آن مستقر هستند یک اشیانه محل استقرار جنگنده های آمریکایی منهدم شد.
?بر اساس اطلاعات منتشر شده، یک موشک نیز به ساختمان محل استقرار هنگ حفاظت از پایگاه اصابت کرده است.
?رسانههای عراقی همچنین اعلام کردند؛ دوفروند دیگر از موشکهای ۱۰۷ میلی متری پرتاب شده به سمت این پایگاه در مکان باز اصابت کرده است.
#خم-زلفش
رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است
به زیر هر خم زلفش هزار نیرنگ است
کرشمهای بکند، صدهزار دل ببرد
ازین سبب دل عشاق در جهان تنگ است
اگر برفت دل از دست، گو: برو، که مرا
بجای دل سر زلف نگار در چنگ است
از آن گهی که خراباتیی دلم بربود
مرا هوای خرابات و باده و چنگ است
بدین صفت که منم، از شراب عشق خراب
مرا چه جای کرامات و نام یا ننگ است؟
بیار ساقی، از آن می، که ساغر او را
ز عکس چهرهٔ تو هر زمان دگر رنگ است
بریز خون عراقی و آشتی وا کن
که آشتی بهمه حال بهتر از جنگ است
بازرسی اونارو که رد کردیم وارد یه جایی شدیم که دیوار کشیده بودن.اینور سربازای ایرانی واستاده بودن اونورم عراقی.چند تادر بود اونجا.بالای دیوار هم سیم خاردار بود.خلاصه رسیدیم به آخر خط ایران.اون دیوارو که رد شدیم رفتیم تو عراق
اونجا اتوبوس ها بودن که مسافرارو ببرن.
سوار یکی ازاون اتوبوسا که از قبل هماهنگ شده بود شدیم:)یدونه ام مامور برا امنیتمون داده بودن(این مامور رو برا همه کاروانا نمیدن.ولی خیلی خوبه که مامور باشه...)
مدیر کاروانمون گفت اینا فوق العاده بد رانندگی میکنن و جاده هاشونم اوضاعشون خوب نیسپس اصلا از جاتون بلند نشید و مراقب بچه هاتون باشید.
بعدشم که ساعتامونو تنظیم کردیم.ساعت 8:30صبح به وقت ایران بود که تنظیم کردیم به ساعت7 صبح به وقت عراق.
حرکت کردیم سمت نجف.
تو راه موکب هایی که تو اربعین فعالیتمیکنن رو دیدیم.ولی خالی بودن.هر موکب شماره داشت.فاصلشون از هم کم بود.
جاده های اصلی اونا تقریبا شبیه جاده های فرعی ما بود
#خاطرات_ناب_شهدا
در فاصله چند متری با عراقیا درگیر شدیم
کاظم روی تپه بود که زخمی شد.
رفتم کنارش و
دیدم #خون زیادی ازش رفته
خواستم بلندش کنم که گفت :
"برو و منو اینجا بزار "
بهش گفتم :
" تو رو می رسونم #بیمارستان "
اما کاظم گفت :
" #آقا در مقابلم نشسته .. "
آرام گفت :
" #السلام_علیک_یا_امام_زمان ' عج ' و پر کشید .. "
#شهید_کاظم_خائف
یعنی چی؟
یعنی آروم و قرار نمیگیرد
بله فقط یکیش میشه