یافتن پست: #عاشقان

خانوم اِچ
خانوم اِچ
یکی تو ناشناس من نوشته بیکار و علافم:خسته
حقیقتا هیشکی مث ایشون منو نشناخته🥲

هژیر
هژیر
‏کنار گذشته شدن جز تلخ‌ترین تجربه‌های بشریه. فرقی هم نمیکنه از کار کنار گذاشته شی، از دوستی یا حتی یک رابطه عاشقانه. در هر حالت، اول همه وجودت خشم میشه و بعد حسرت. اون آخر سر هم یه غمِ سمجی تو دلت میمونه که تا ابد تنهات نمیذاره.

مُهاجِر
مُهاجِر
پروفایل قبلیم انگار سوسولی بود اون ابهت و جدیت منو داشت خراب میکرد فکر کنم این عکسه بتونه لرزه به اندام بینندگان بیاندازه

مُهاجِر
مُهاجِر
اگرچه عاشقان در عشق از من ایده می گیرند
‏ولی چشمان تو راحت مرا نادیده می گیرند...

♡✓
♡✓
او نگفت دوستت دارم؛
اما نامه‌اش را اینگونه تمام کرد:
«بال تو را می‌بوسم پرنده قلبم.»





√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
تو بارانی و من
در انتظار بارش عاشقانه‌ات
بر کرانه‌ی ابرها نشسته‌ام !

تراژدیِ غم
لمس تن نمناک توست
از پس شیشه‌ها
و حس خشکی لب‌هایم....

روزی اگر بباری
پنجره سبز می‌شود
و من فنجانی فال زندگی
با طعم بهار خواهم نوشید ...



aliaga
aliaga
۱۱:۱۱ :فکر

مُهاجِر
مُهاجِر

فرشتگان و خدا محو چشم رنگینت
مدام ، اهل نظر می کنند تحسینت

خدا سوار ِ پرِ جبرئیل کردَت و بعد
رساند از دلِ هفت آسمان به پایینت

تو قبلِ قصه‌ی خلقت درون من بودی
منم نواده‌ای از عاشقان دیرینت

ببخش، رشته‌ی تسبیح اگر گسست از هم
نشسته‌ام به تماشای ساق سیمینت

*غزل سَنیلهَ مَنهَ معنی تاپْدی گوءز بَبَییم
فدای قند لبان و زبان شیرینت

به چشمهای تَرَت خیره می‌شوم ای ماه
شراب می‌چکد از خوشه‌های پروینت

اگرچه حاصلمان ما نشد ملالی نیست
من  و تو یک‌ نفریم ، از نگاه ِ آیینه‌ت

به پای عشق تو بی‌شک شهید خواهم شد
همان شبی که بخوانی مرا به بالینت

*غزل با تو برایم معنا پیدا کرد نور چشمانم !

پریا
پریا
یه عزیزی میگفت:
" زندگی خودش انقدر سخت هست که رابطه عاشقانه یا دوستانه،
نباید سخت ترش کنه..
اونا باید باشن تا از زندگیت لذت ببری و شاید کمی آروم شی! "
همینقدر درست و قشنگ...

♡✓
♡✓
هر گاه ابری و ستاره‌ای دیدم
و هرگاه شعری شنیدم
و عاشقانه به دنیا اندیشیدم
آرزو کردم که با من باشی.



√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
شاید این بغض آخرم باشد
آخرین غمم باشد
عاشقانه ای آرام
بین درد و غم باشد
هر آشنایی غریبه است
هر نگاهی فریب است

هادی
هادی
بخواب روی دست من
جهان لاغرِ منو
کمی نگاه کن نرو

بخند و روزگارمو
دوباره مثل چشم‌هات
شبِ سیاه کن نرو

به هر مسافری که جز
من از لب تو سهم داشت
بگو جهان جدید نیست

بگو فقط گناه داشت
اگر به من نمی‌رسید
و این زمان مدید نیست

بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت

مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت

و شکر ای هوایِ بس
و شکر ای تن شریف
در این زمانه‌ی عجیب

که هر چه عشق بی‌ثمر
و عاشقان مثل من
غریب پشت هم غریب

من آب از سرم گذشت
غریق را نظاره کن
بیا کمی گناه کن

بیا ببر سر مرا
و حالِ این شکسته را
دوباره رو به راه کن

بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت

مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت



g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i


سنصلی فی القدس انشالله
سنصلی فی القدس انشالله
ما آیه والتین والزیتونیم یا حیدر
ما عاشقان جنگ با صهیونیم یا حیدر
ما در دوعالم با حسین معروفیم یا حیدر
ما بچه های فکه و مجنونیم یا حیدر
یا حیدر یا حیدر

مآه
مآه
چشمانت آخرین چیزی است
که از میراث عشق به جا مانده ‌است!
آخرین چیزی است که از نامه‌های عاشقانه باقی است
و دستانت . .
آخرین ِ دفتر‌های حریری است
بر روی‌شان ...

حضرت@دوست
حضرت@دوست
احساسات پاک عاشقانه را در بازار - شوالیه بودن اشتباهی خرج کسی نکن

ولاتحاول ابداً أن تصفي حسابات أو تثأر من إنسان اعطيته قلبك لأن تصفية الحسابات عملة رخيصة في سوق المعاملات العاطفية، والثأر ليس من اخلاق العشاق ومن الخطا أن تعرض مشاعرك في الاسواق وأن تكون فارساً بلا اخلاق وإذا كان ولا بد من الفراق فلا تترك للصلح باباً إلا مضيت فيه.


صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو