یافتن پست: #صبور

حضرت@دوست
حضرت@دوست

بیر بیله غم یوخدی ولی بیرکس اولا سنگ صبور
اوز حالیما اوزوم یانیب یواش یواش آغلامیشام

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ای کاش کسی بود بـه غـم سنگ صبورم
تـا سفره ی دل بــاز کنـم ،کـم کنـد از غم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
زندگانی در قفس

«مدتی هست که از خود خبرم نیست رفیق»
زنــدگی جـــز قفسی در نظــرم نیست رفیق

تلخـی قصــه همینجــاست کـه بـایــد بروم
پشت در هیچــکسی منتظــرم نیست رفیق

بـر سـر ِسفـره ی شــادی همـه بــودند ولـی
وقت غـــم هیچکسی دوروبرم نیست رفیق

فرض کن قفل قفس را زد و صیاد شکست
بـه کجــا پـر بکشم ؟ بال و پرم نیست رفیق

زنـدگی چون سفری دور و دراز است دریغ
بستــه ام بـار سفــر همسفــرم نیست رفیق

بسکه بــر روی دلــم زخــم ِفراوان زده اند
خستــه ام طاقت زخــم ِدگرم نیست رفیق

چــه کنم هیچکسی نیست مرا سنگ صبور
مـرهمی بـر من و چشمـان ترم نیست رفیق

mohamad
mohamad
‏ناظم حکمت یه‌جا میگه «من، خیلی به‌ناحق، از تو دور مانده‌ام». همه‌ی غم‌و‌غصه تو همون چند کلمه‌س؛ خیلی به‌ناحق.

حضرت@دوست
حضرت@دوست
سهم من از تو

سهم من از تو فقط غصه و غم بوده و بس
یک دل ِخون شده و قامت خم بوده و بس

مِهر من بود بـه تـو بیشتر از پیش ولی
درمرامِ تو فقط ظلم و ستم بوده و بس

سنگدل سنگ ِتو را به سینه ام کم نزدم
نام تـو ذکر لبـم در همه دم بوده و بس

مثل تـو هیچـکسی بر دلِ من زخــم نزد
زخمهای تو کشنده مثلِ سم بوده و بس

گله از دستِ تو هم نیست که از اول عمر
بختِ بد ،در همه جا همقدمم بوده و بس

سهمم از زندگی و بـازی ایـن چــرخ ِ فلک
گریه بسیار بـه لب ،خنده ی کم بوده وبس

بنـویسم همه شب درد ِدل از سنگ صبور
همـدم ِ آه ِ جگـرســــوز ، قلم بوده و بس

حضرت@دوست
حضرت@دوست
وصفِ چشمانِ نجیبِ تو کند،(سنگ ِصبور )
حـرفِ دل از غـزلم خـوانـده و آگاه شدی ؟


حضرت@دوست
حضرت@دوست
من شاعر بی نام ونشان سنگ صبورم
خوش رفته نشان قلب مرا تیر نگاهت


حضرت@دوست
حضرت@دوست
شـاعـر چشم دل آرای تــو شد سنگ صبور
تـا بـه تصویـر کشد قـــامت دلجــوی تو را


حضرت@دوست
حضرت@دوست

عـاقبـت ایـن لشگــر ِغمها مــرا دق میـدهد
بس کـه غمهـا را درون سینــه میریزم عزیز

حضرت@دوست
حضرت@دوست

نکند سنگ صبوردوباره عاشق شده ای
لرزش قلب عجب شور طپیدن دارد

یاس
یاس
کلی برنامه ریختم برا تهران
یهو اغتشاش سد
اتوبوس ها هم رفتن اربعین
این هفته دیگه اکی کردم گفتم حالا ۵ روز نشد دو روز هم خوبه
هم دندونام درست می کنم
هم میرم خرید
نگو شانسم از شب قبل بلیط گرفته بود😐
همینقد که حتی یه وعده غذا گرم و به یاعت خواب درست هم نداشتم 😢

گِلآرِه
گِلآرِه
اندکی صبر روزای خوب داره میاد...

fatme
fatme
از صب تاحالا همه جارو بشور بصاب کردم
دسشویی هارو هم شستم 😐بوی گاز جرمگیر خفم کرد عوق😐

سارا
سارا
بده پیغام خود از دور ، اشارت کردنش با من
بپا کن آتش عشقت ، سیاوش بودنش با من
بزن کشتی به طوفان‌ها ، به ساحل بردنش با من
بزن بر تار و پود دل ، رقص کردنش با من

تو وا کن سفره‌ی دل را ، صبوری کردنش با من

صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو