یافتن پست: #صبوری

حضرت@دوست
حضرت@دوست
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم..هر روز عشق بیشترو صبر کمتراست


LOEY♡
LOEY♡
یادگرفتم ولی نمیتونم:/

wolf
wolf
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن ... بی نهایت لبخند می زنن ...
این لبخند شاید تو نگاه اول حس گذشت بده ... اینکه «هر زخمی زدی ، هر‌ چیزی که گفتی فدای سرت ... من فراموش می کنم »...
ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی کنن ... زخمارو می شمارن ... حرفارو مرور می کنن و همچنان لبخند می زنن ‌...
یه روز که صبوری دیگه جواب نداد ، با همون لبخند تو یه چشم بهم زدن برای همیشه فراموشت می کنن ... انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی ...
آدم های صبور تا یه جایی میگن فدای سرت...

محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
سلام نواهای زیر که توسط زنان روستای کوچ در مجالس عزا ی زنانه خوانده می شود و تعدادی از این نواها گاهی در پشت کار قالیبافی ویا در هنگام دروی گندم ویا در شبهای زمستان در مراسم آتشانی به عنوان فراقی در دوری از مسافر به غربت رفته ویا سربازی که درشهری دور سربازاست ئغریب است و یا در دوری از یار ئدوست وخواهر وبرادر و-که از هم جدا شده اند- به عنوان فراق خوانده می شود وبیانگر درد وفراق وجدایی است واما برگردیم به مجلس نواخوانی زنانه :

بصد خواری بزرگ کردم درختی که درسایه ش نشینم گاه ووقتی سمال آمد درخت ازریشه برکند بسوزد این چنین طالع و بدختی.

2-ای چرخ فلک چرا چنینم کردی ؟ برسنگ زدی ونگین نگینم کردی

دراول عمر خود ندیدم خوبی در آخر عمر گوشه نشینم کردی.

3-غربت خراب ومو خراب غربت مو(من) گوشه نشین آفتاب غربت

شاالله که نیایه آب از غربت تا مو نکشم جور وجفا ازغربت .

4- در غریبی ناله کردم ، هیچ کس یادم نکرد در قفس جان دادم وصیاد ، آزادم نکرد

همتی می خواستم ازگردش چرخ فلک چرخ بی همت خرابم کرد وآزادم نکرد.

5-آنجا که غریب ناله ی زار کند

ali
ali
از شهيدبابايى پرسيدند: عباس جـان چه خبر؟ چه كار ميکنى؟ گفت: به نگهبانى دل مشغوليم که غيرازخدا كسی وارد نشود. نگهبان دلت باش

فقط خدا
فقط خدا
صبوری با
خانواده عشق است،
صبوری با
دیگران احترام است،
صبوری با
خود اعتماد به نفس است،
صبوری در راه خدا، ایمان است.

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
بذار برای یکبار هم که شده مثبت فکر کنیم :
تنهایی ، تنها کسیه که باهات به دنیا میاد
پا به پات قد میکشه
و باهات پیر میشه
تویِ بدترين روزا و شبا كنارته
و هيچوقت به رفاقتت خيانت نمیكنه ...
الهی قربونش برم
با اينكه تویِ اين سالها ، اينهمه سرش غُر زدم ، اينهمه بهش بد و بی راه گفتم ، اينهمه واسه بودنش تحقير كردمش ..!
اما هيچوقتِ هيچوقت خودش رو لوس نكرد
هيچوقت دلخور نشد
موند و برام صبوری كرد ...: )



حلما
حلما
تـــو
و فانوس و غروب و
من و دلتنگی و دوری
نه تورا نیتِ وصل و
نه مرا تاب صبوری...

سکوت شب
سکوت شب
می دانی..؟

آدم های ِ ساده

ساده هم عاشق می شوند

ساده صبوری می کنند

ساده عشق می وَرزَند

ساده می مانند

اما سَخت دِل می کنند

آن وقت که دل ِ می کنند

جان می دَهند

سخت میشکنند

سخت فراموش میکنند

سکوت شب
سکوت شب
خسته م...
از صبوری خسته م...
از فریادهایی که در گلویم خفه ماند...
از اشک هایی که قاه قاه خنده شد...
و از حرف هایی که زنده به گور گشت در گورستان دلم
آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را،
در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی...
این روزها معنی را از زندگی حذف کرده ام...
برایم فرق نمی کند روزهایم را چگونه قربانی کنم...!

این روزها دلم اصرار دارد
فریاد بزند
اما

من جلوی دهانش را میگیرم!!!
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!
این روزها من...
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا
خط خطی نشود...

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
بی تو می رفتم، می رفتم، تنها، تنها
و صبوریِ مرا کوه، تحسین می‌کرد.):



ali
ali
‏‏*منم و تلخیِ دلدار، ولی میخندم*
منم و سینه ی بیمار، ولی میخندم
منم و حسر تِ یلدا و غزلخوانیِ عشق
شعرِ من وردِ لبِ یار…ولی میخندم
منم و حسرتِ سرخیِ انارِ لبِ او
حسرتِ بوسه و دیدار، ولی میخندم
نفسم بندِ نفسهای کسی هست که نیست
همه دنیا شده دیوار، ولی میخندم…
هر چه فریاد زدم از غم و تنهایی و درد
گوشِ تو نیست بدهکار ، ولی میخندم
کَسِ من روی تو و کارِ من آغوشِ تو بود
شده ام بی کس و بی کار، ولی میخندم*
شدم از عشقِ تو دیوانه و رسوای زمان
آه! ، انگار نه انگار… ولی میخندمء



wolf
wolf
عشق گاهی از
درد دوری بهتراست
عاشقم کردوبگفت
صبوری
بهتر است

wolf
wolf
دل نهادم به صبوری
که جز این چاره ندانم...



سید ایلیا
سید ایلیا
عواقب ناشکری در برابر بلاهای کوچک.... برو دیدگاه

صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو