یافتن پست: #سعدی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
بنال سعدی اگر چاره وصالت نیست

که نیست چاره بیچارگان به جز زاری

...
...
زهرم مده به دست رقیبان تندخوی
از دست خود بده که ز جلاب خوشترست

سعدی

...
...
ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر
راست بر عارض گلبوی عرق کرده ی یار

سعدی

...
...
سلسله‌ی موی دوست حلقه دام بلاست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست

سعدی

...
...
سرورانت مگر از سرو روانت زادند
که در آفاق بلندند و به نام ای شیراز

قرن ها می رود و ذکر جمیل سعدی
همچنان مانده در افواه انام ای شیراز

شهریار

...
...
ساقی بده آن کوزه یاقوت روان را
یاقوت چه ارزد بده آن قوت روان را

اول پدر پیر خورد رطل دمادم
تا مدعیان هیچ نگویند جوان را

سعدی

...
...
ساقی بده آن کوزه یاقوت روان را
یاقوت چه ارزد بده آن قوت روان را

اول پدر پیر خورد رطل دمادم
تا مدعیان هیچ نگویند جوان را

سعدی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
لاف مزن سعدیا شعر تو خود سحر گیر

سحر نخواهد خرید غمزه جادوی دوست

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ملک دنیا همه با همت سعدی هیچست
پادشاهیش همین بس که گدای تو بود


حضرت@دوست
حضرت@دوست

سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست
گو همه دشنام گو کز لب شیرین دعاست

حضرت@دوست
حضرت@دوست
رضا به حکم قضا اختیار کن سعدی
که شرط نیست که با زورمند بستیزند


حضرت@دوست
حضرت@دوست
سعدی مبر اندیشه که در کام نهنگان
چون در نظر دوست نشینی همه کام است


حضرت@دوست
حضرت@دوست
سعدی چه کنی شکایت از دوست
چون شادی و غم نه برقرار است


حضرت@دوست
حضرت@دوست
دست سعدی به جفا نگسلد از دامن دوست
ترک لؤلؤ نتوان گفت که دریا خطر است


حضرت@دوست
حضرت@دوست
سعدی چه کنی شکایت از دوست
چون شادی و غم نه برقرار است


صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو