...
زهرم مده به دست رقیبان تندخوی
از دست خود بده که ز جلاب خوشترست
سعدی
...
ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر
راست بر عارض گلبوی عرق کرده ی یار
سعدی
...
سلسلهی موی دوست حلقه دام بلاست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
سعدی
...
سرورانت مگر از سرو روانت زادند
که در آفاق بلندند و به نام ای شیراز
قرن ها می رود و ذکر جمیل سعدی
همچنان مانده در افواه انام ای شیراز
شهریار
...
ساقی بده آن کوزه یاقوت روان را
یاقوت چه ارزد بده آن قوت روان را
اول پدر پیر خورد رطل دمادم
تا مدعیان هیچ نگویند جوان را
سعدی
...
ساقی بده آن کوزه یاقوت روان را
یاقوت چه ارزد بده آن قوت روان را
اول پدر پیر خورد رطل دمادم
تا مدعیان هیچ نگویند جوان را
سعدی