fatme
از دوازده ساعت امروز 9 ساعتش wc بودم
▪️
همیشه بر این عقیده استوار بودم که کنترل ذهن یک کسی که از روانشناسی چیزی میدونه برای دیگران خیلی سخته مخصوصا اگر خودش روانشناس باشه...
برای همین هم وقتی ذهنم رو آزاد میکنم و به پرواز در میاد در اکثر مواقع به دردسر های بزرگی میوفتم...
چون گاه گاهی انسانی فضول میاد و متوجه نوشته های یک روانشناس روانی میشه و این موضوع باعث میشه توی دردسر بیوفتم...
اما توصیه میکنم بهتون همیشه ذهنتون رو آزادانه به پرواز در بیارید روی کاغذ
گاه به وسیله نوشتن ، گاه به وسیله نقاشی و ...
اون موقس که آرامش عجیبی تمام وجودتون رو در بر میگیره...
«یکی از همین دست نوشته ها رو توی کامنت قرار میدم»
fatme
یه کلبه چوبی تو جنگل با یه اسب بم بدین
تکنولوژی رو ازم بگیرین
من زندگیمو به خوبی ادامه میدم و حالم خوبه
▪️
پارت سوم (قسمت اول)
🪵جنگل: کسایی که دور زدن به سمت محل فرار گوزن ها رفتن ، میرسن به یک درخت بزرگ و میبینن یک راکون داره از توی سوراخ میاد بیرون و نصف صورتش توسط یک موجود از قبل خورده شده ، یک چیز براق توی اون سوراخه و شما...
1- دست میکنید توی سوراخ و اون چیز براق رو بر میدارید
2-ترجیح میدید به راهتون ادامه بدید و هرچه سریعتر اون مکان رو رها کنید.
---
کسایی که پیاده شدن و به راهشون ادامه دادن...
وسایلتو برمیداری و از شانس خوبت یه چراغ قوه تو داشبورده.
مسیر جاده رو مستقیم میری و یه ساعت بعد میرسی به جاده ی اصلی و منتظر میمونی یه ماشین سوارت کنه کدوم ماشینو سوار میشی؟
ماشین اول: یه مرد مسن با سگش
ماشین دوم: یه زنو شوهر
ماشین سوم: چندتا پسر جوون
چهارمی: یه موتوری
(به دلیل زیاد بودن متن پارت سوم رو توی دوتا پست میگم)
fatme
روانشناسا میگن:
اگه فردی زیاد میخنده از درون تنهاست
اگه زیاد میخوابه ،ناراحته
اگه کم و سریع حرف میزنه،داره
یه چیزیو مخفی میکنه
اگه بلند حرف میزنه ، میخاد شنیده شه
اگه زیاد غذا میخوره ، استرس داره
اگه چیزا ساده عصبانیش میکنه، نیاز به محبت داره
?khoob ridi
بی ادبات😐
خو بنده خدا کمی بادام مغز میکردی بعد با همان پست قهوهای ااردش میکردید بعد یه قاشق غذا خوری میل میکردی.سریع بند می امد