یافتن پست: #سربازی

حلما
حلما
احساس بیهودگی میکردم
و اگر بخواهم رُک حرف بزنم حالم از همه چیز به‌هم میخورد ، نه من قرار بود به جایی برسم نه کل دنیا ، همه ‌مان فقط ول میگشتیم و منتظر مرگ بودیم.

- چارلز بوکفسکی

EDRIS
EDRIS
تنها چیزی که در زندگی به آن نیاز دارم این است که یک نفر مرا درک کند

هادی
هادی

من سرم را شیره میمالم که یادت نیستم ...
پشت حجمی بی‌خیالی...
دوستت دارم هنوز...

هادی
هادی
سلام
بابت این چند روز بسته بودن ساینا بنده خیلی معذرت میخوام و شرمندتونم
دلیل بسته بودن ساینا به خاطر این بود که زمان پرداخت اجاره خونش مونده بود و صاب خونه درو برامون بسته بود و من چون سربازی بودم دسترسی به نت نداشتم که کاری بکنم امروز مرخصی ساعتی اومدم برای حل کردن این مشکل از @Sahra ممنونم که این مشکل رو بهم گزارش کرد. از شرکت طوبی وب هم خیلی مچکرم که به خاطر اینکه من پولی نداشتم که ساینارو تمدید کنم بهمون مهلت یکماهه دادن تا پولش رو جور کنیم :)

محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
@ELI
شبکه اجتماعی ساینا
ذکر روز دوشنبه 100 بار : يا قاضي الحاجات

مشخصاتویرایش
محمدحسن اسايش-1331
moh3131.tebyan.net
16 پست
دنبال‌کنندگان(19 کاربر)

برچسب ‌های شخصیویرایش
Moh3131-mha331-
بازدیدکننده(4464 کاربر)

IMG_20180412_232409___.jpgعاشورا.jpgas-51.jpgas-59.jpg
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
سلام نواهای زیر که توسط زنان روستای کوچ در مجالس عزا ی زنانه خوانده می شود و تعدادی از این نواها گاهی در پشت کار قالیبافی ویا در هنگام دروی گندم ویا در شبهای زمستان در مراسم آتشانی به عنوان فراقی در دوری از مسافر به غربت رفته ویا سربازی که درشهری دور سربازاست ئغریب است و یا در دوری از یار ئدوست وخواهر وبرادر و-که از هم جدا شده اند- به عنوان فراق خوانده می شود وبیانگر درد وفراق وجدایی است واما برگردیم به مجلس نواخوانی زنانه :

بصد خواری بزرگ کردم درختی که درسایه ش نشینم گاه ووقتی سمال آمد درخت ازریشه برکند بسوزد این چنین طالع و بدختی.

2-ای چرخ فلک چرا چنینم کردی ؟ برسنگ زدی ونگین نگینم کردی

دراول عمر خود ندیدم خوبی در آخر عمر گوشه نشینم کردی.

3-غربت خراب ومو خراب غربت مو(من) گوشه

محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
شبکه اجتماعی ساینا
ذکر روز دوشنبه 100 بار : يا قاضي الحاجات

مشخصاتویرایش
محمدحسن اسايش-1331
moh3131.tebyan.net
16 پست
دنبال‌کنندگان(19 کاربر)

برچسب ‌های شخصیویرایش
Moh3131-mha331-
بازدیدکننده(4464 کاربر)

IMG_20180412_232409___.jpgعاشورا.jpgas-51.jpgas-59.jpg
محمدحسن اسايش-1331
محمدحسن اسايش-1331
سلام نواهای زیر که توسط زنان روستای کوچ در مجالس عزا ی زنانه خوانده می شود و تعدادی از این نواها گاهی در پشت کار قالیبافی ویا در هنگام دروی گندم ویا در شبهای زمستان در مراسم آتشانی به عنوان فراقی در دوری از مسافر به غربت رفته ویا سربازی که درشهری دور سربازاست ئغریب است و یا در دوری از یار ئدوست وخواهر وبرادر و-که از هم جدا شده اند- به عنوان فراق خوانده می شود وبیانگر درد وفراق وجدایی است واما برگردیم به مجلس نواخوانی زنانه :

بصد خواری بزرگ کردم درختی که درسایه ش نشینم گاه ووقتی سمال آمد درخت ازریشه برکند بسوزد این چنین طالع و بدختی.

2-ای چرخ فلک چرا چنینم کردی ؟ برسنگ زدی ونگین نگینم کردی

دراول عمر خود ندیدم خوبی در آخر عمر گوشه نشینم کردی.

3-غربت خراب ومو خراب غربت مو(من) گوشه نشین

حضرت@دوست
حضرت@دوست
عسل بانوی شیرازی


عسل بانوی شیرازی چه خوب و ناز میخندی
صدایت میکنم بانو! به این الفاظ میخندی

نگفتم کم لبانت را بخور چون قند میگیری؟
سماجت کردی و حالا به این امراض میخندی!

_بیا اینجا،
_نمی آیم!

_ببین من را،
_نمی بینم!
به تو گفتم که نارنجم نشو لجباز، میخندی!

فدای خال هندویت که شاعر کرد حافظ را
من اینجا اشک میریزم تو درشیراز میخندی

شبیه مار می بافد برایت مادرت مویت
به اینکه من به ناچاری شدم مُرتاض میخندی

"مشیرالدوله" حاکم شد مرا بردند سربازی
کچل کردند موهایم، به این سر/باز میخندی

گرفته ای تو جانم را دوباره زنده گردانم
اگر چه خوب میدانم به این اعجاز میخندی

Sare
Sare
@hadiسربازی مشغول خدمت بود . . .

هر کاغذی را که میدید برمیداشت و میخواند و میگفت: این نیست!

سرانجام مسؤلان نظامی او را به تیمارستان بردند و یک تیم پزشکی تشخیص داد باید معاف شود.

سرباز وقتی کاغذ معافیت را دید، خندید و گفت:
همین بود{-34-}{-18-}

Sare
Sare
حیف نون میره سربازی تو صف بوده
سروان میگه: به چپ چپ به راست راست
سروانه می بینه حیف نون همینجوری وایستاده و هیچ کاری نمیکنه






میگه تو چرا به فرمانم عمل نمی کنی؟
حیف نون میگه:
جناب سروان شما اول تصمیم قطعی رو بگیر بعدش چشم من انجام میدم {-15-}{-18-}

LOEY♡
LOEY♡
بچه که بودم
"پاییز"
با روپوش سرمه‌ای از راه می‌رسید.
بزرگ‌تر که شدم،
پسر همسایه بود...
سربازی که اسمم را
توی کلاهش نوشته بود
مادرش می‌گفت:
گروه‌بان جریمه‌اش کرده که هفت شب کشیک بدهد.

آن وقت‌ها دوستت دارم را نمی‌گفتند،
کشیک می‌دادند!



wolf
wolf
چیشدع نصفع شبی دولخ بع پا کردین...؟:خمیازه:خسته

wolf
wolf
@hadi سلام ...مودیرع جان چطورع ...؟

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو