دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی صفحه 364
« راه شیطان »
تاريكتر از تاريك ، راه بدِ شيطان شد
پهناي دوصد مترش ، باريك چو قيطان شد
شيطان چه رهي دارد ،کج راهی و گمراهي
شيطان كه خودش گم شد،كي رهبر انسان شد
اين سلسله ي آدم ، گمراه زِ شيطانند
در سلسله ي آدم ، او سلسله جنبان شد
فرياد از آدمهـا ، رفتنـد به همراهـش
از سلسله آدمها ، شيطان چه فراوان شد
بـر آدم اول بود ، شيطان چه خطر آورد
از روز ازل شيطان ، غارتگر ايمـان شد
در باغ جنان آدم ، تا خورد فریب از او
از باغ بـرون آمد ، آواره ی دوران شد
در باغ جهان هـر جا ، شیطان قدمـی بنهاد
آن باغ جهنم شد ، کی باغ گلستان شد
در خانه و منزلهـا ، هـر جا كه بـشد رفتن
در خانه اگر نـا شد ، بـر سوي بيابان شد
اي واي خداوندا ، ما چاره نـمي داريم
چاره گري دنیا ، از آدم شي
کتاب خداوند الموت اثر پل آمیر :
قسمتی از متن کتاب
حسن صباح رهبر فرقهی «باطنی» بود؛ فرقهای از مذهب اسماعیلیه که همانند همه شیعیان، امام علی (ع) را امام اول و فرزندان او را تا امام جعفر صادق پیشوا و ولی امر مسلمین میدانست. اما از امام پنجم به بعد، پسرش موسی کاظم را امام نمیدانست و معتقد بود پسر دیگرش اسماعیل، امام است
دانلود کتاب [لینک]
جوری سفرای سوید از ترس ر...و دارن فرار می کنن
کی باور کنه دولتشون اعلان جنگ علیه خدا کرده بود
بابا یه تطاهرات ساده مردم فقیر و دو سه عدد فقیر و جنگ زده عراق
و رهبر تروریست خاورمیانه سید حسن نصرالله یه اشاره کوچولو بود
چیشد قدرت نمایتون
مشکل سوئدی ها نیس ترفند صهیونیسته میخواد جنگ های صلیبی دوم راه بندازه کلیپ یه نفر هم پخش شده که با عکس حضرت آقا انجیل آتیش میزنه چیزی که از یه مسلمون کاملا بعیده
اره واقعا
وقتی هنوز داعش اولاش بود و دور تا دور عراق حضور داشتن و شهید سلیمانی اوایل کار نبرد با داعش بود
قسمت شد بریم کربلا
همه خیابونا عکس رهبر بودد
حکومت نظامی خاصی خصوصا در شهرهای مقدس حاکم بود و با حساسیت تمام می گشتن
ولی جلو ما ایرانیا فقط لبخند و تعطیم بود و باسلام علیک یا علی بن موسی الرضا بدرقه میشدیم
کسی باور نمی کرد روزی از همین ارتش عراق با ما جنگیده باشه
اونجا هیبت و عظمت خون شهدا و حق بودن مسیر امام با همه وجود لمس میشد
اولین بار بود اینو شنیدم جالب بود. #زبیر#فتنه_اولاد #فتنه_مال
از صحابی پیامبر و بهترین یاوران دین بود به گونه ای که پیامبر فرمود برای هر پیامبری یاری است و یار من زبیر است
۸ یا ۱۵ سالش بود که اسلام اورد
ششمین نفری که مسلمان شد
پدرش برادر زاده حضرت خدیجه (زن پیامبر عمه زبیر )
و مادرش عمه پیامبر است
در تمام جنگ ها از جمله جنگ احد که عده زیادی میدان را خالی کردن زبیر همپای امیرالمومنین از جان پیامبر دفاع کرد
در سقیفه شرکت نکرد و علیه خلافت ابوبکر تحصن کرد در حالی که داماد ابوبکر بود
در شورای ۶ نفره به امیر المومنین رای داد
در انتقال حکومت از عثمان به حصرت علی نقش اول بودد
خدمات و حب او به اهل بیت به گونه ای بود که امیرالمومنین میفرماید ((زبیر از ما اهل بیت است )) #دیدگاه
و در روایتی از امیرالمومنین نقل شده فرمود زبیر خوب بود تا فرزند ناپاکش عبدالله بزرگ شد
همین زبیر که فرزند شهید است از مسلمانان نخستین است
وقتی می بیند امیر المومنین چراغ بیت المال رو خاموش می کنه تا در جلسه خصوصی استفاده نشه
می فهمد که از این خلافت چیزی به انها نمی ماسه
و وقتی بیت المال تقسیم شد دیدن با همه خدمات که به اسلام و علی کرده است سهمش مثل همگان است
حب مال بغض علی را به همراه داشت
تا انجا که جنگ جمل را رهبری کرد
در حالی که بارها پیامبر به او تدکر داده بود که ای زبیر روزی این اتفاق می افتد مبادا تو هم باشی (نقل به مضمون)
اوایل نبرد امیر المومنین خدمات زبیر جایگاهش و خطر مخالفت را گوشزد می کند
زبیر قصد برگشتن و ترک جنگ داره
که عبدالله پسرش جلوش می گیره : که پدر بز دل شدی در جا زدی ؟
و اینگونه حب مال او را به میدان نبرد با اهل بیت کشاند و فرزند ناپاکش باعث هلاکت او در جنگ جمل شد
================================≈
خدایا در فتنه های اخر زمان ما رو به اهل بیت علیهما السلام ببخش و به امتحان سخت مبتلا نکن
و مثل زبیر به هلاکت نرسیم .
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود:
اِدْفَعُوا اَلْبَلاَءَ بِالدُّعَاءِ
بلا را با دعا برطرف كنيد.
منبع: کتاب من لا يحضره الفقيه / جلد 4 / بَابُ النَّوَادِرِ وَ هُوَ آخِرُ أَبْوَابِ الْكِتَاب-وَ مِنْ أَلْفَاظِ رَسُولِ اللَّهِ ص الْمُوجَزَةِ الَّتِي لَمْ يُسْبَقْ إِلَيْهَا
نکته: این مجموعه شامل قطعات کوتاهی از شرح احادیث اخلاقی است که حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای درس خارج فقه خود بیان میکنند.
احادیث گنجانده شده در این مجموعه با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است و شرح حضرت آیتالله خامنهای بر احادیث نیز حاوی نکات نو و کاربردی در سبک زندگی اسلامی است. [لینک]
این کیه این بای بسم الله الرحمن الرحیمه
این کیه معنی یا و سین و اصل و حا و میمه
این کیه نامش به جای نام سبحان العظیمه
این کیه در خلوت و جلوت محمد را امینه
این کیه راهش به راه حق صراط المستقیمه
این کیه مسند نشین همواره در عرش برینه
این علی عالی اعلی؛امیرالمومنینه
این کیه مرشد به میکاییل و جبرییل امینه
این کیه رهبر به عزراییل و اسرافیل و ویله
این کیه این کیه او مستعان و آدم او را مستعینه
این کیه هم شیث و هم ایوب و ادریس کبیره
این کیه بر یوسف و بر هود و بر یونس معینه
این کیه موسی و عیسی خضر و الیاس آفرینه
این علی عالی اعلی امیرالمومنینه...
خود شناسی پایه اصلی جهان شناسی است و شناخت واقعی انسان وقتی حاصل می شود که آدمی در جاده خودشناسی گام بگذارد و در راه پر فراز و نشیب آن پیش برود.
اما خود شناسی به چه مفهومی است؟ آیا به مفهوم شناخت جسمانی خویش است؟ یا به مفهوم شناخت روان خویش است؟ آیا به مفهوم شناخت شخصیت خویش است؟ یا به مفهوم شناخت منش خویش است؟
خودشناسی در اصل شناختی مقدم تر بر همه این شناخت هاست که البته پس از همه این شناخت ها و در اثر نگاه فیلسوفانه - عارفانه - ح کیمانه به خویش پدید می آید، آن گاه که انسان خویش را در آینه خویش می بیند و این نا شناخته سخت بیگانه را باز می شناسد.
در دوران ما، یعنی سده حکومت فلسفه تحصلی اثبات گرا و نواثبات گرا و اثبات گرایی منطقی، و در عصر اعتبار تجربه های علمی، ممکن است شعار خود را بشناس را به مفهوم آن شناختی از انسان درک کنیم که به علوم طراز نوین منتهی و منجر گردد، علومی که کاربرد روش های پیشرو وموفق علوم طبیعی را در مطالعه انسان، هدف اصلی خویش قرار داده اند.
چنین گفته می شود که انسان باید خود را بشناسد تا بتواند رهبر خویش باشد و دیگران را نیز بشناسد و رهبری کند. اما آیا شعار خود شناسی به مفهوم اثر گذاری روانی است؟ یعنی آیا
خود شناسی فن دخل و تصرف در رفتارهای انسانی، به کمک شاخه ای از یکی از دانش های انسانی است؟ تامل و تفکر در پاسخ به این پرسش است که می تواند مفهوم شعار خود را بشناس را روشن کند.
خود شناسی حکمت است و حکمت ریشه درخت دانش است. دانش خود شناسی دارای نقش و ماهیتی است به کلی متفاوت با نقش و ماهیت دانش هایی که علوم انسانی نام گرفته اند و انسان را موضوع مطالعه خود قرار داده اند و به آن چون موجودی زنده و طبیعی- اجتماعی می نگرند، و با روش های علمی خاصی با آن رفتار می نمایند.
در دوران ما روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، تاریخ و سایر علوم انسانی، به مطالعه رفتارهای انسانی همت گمارده اند و می کوشند تا واکنش های افراد و گروه ها و طبقات و ملت ها را در شرایط مختلف و تحت تاثیر عوامل گوناگون به مشاهده علمی درآورند و شرایط پدید آمدن این واکنش ها را تعیین و تبیین کنند تا آن ها را پیش گویی و پیش بینی و هدایت نمایند.
آن ها از این راه به کاربرد فنی این علوم گرایش دارند و آموزش و پرورش یکی از نمونه های مهم آن است.
با شیوه هایی نظیر شیوه های آموزشی- پرورشی است که این علوم قصد سازمان دادن و هدایت بشری را دارند. این علوم و به کارگیرندگان آن ها می کوشند به نظارت بر عقاید و افکار عمومی، کنترل رفتار ها، الگو آفرینی رفتاری، مدل سازی اجتماعی، از طریق سازمان های پژوهشی- اطلاعاتی- ارتباطی - تبلیغاتی، هر گونه بی قانونی و بی نظمی را مهار و هر گونه توسل به قهر و فشار را زاید و بی مصرف سازند. هم چنین می کوشند تا این هدف را در قالب دیوانسالاری قانونی خدشه ناپذیر، به مدیریت گروهی از کارشناسان و مهندسان اجتماعی و دانشمندان علوم انسانی و برنامه ریزان زندگی فردی- اجتماعی و تراست مغزها تحقق ببخشند.
رویای جامعه مکانیزه از راه عقلایی ساختن همه شئون زندگی، که بسیاری از اندیشمندان عصر ما را به طور باطنی و قلبی فریفته و شیفته خویش ساخته است، همان رویایی است که در رمان دنیای قشنگ نو نوشته آلدوس هاکس لی به تمسخر گرفته شده است. اما این معقول سازی حکمت حقیقی و خود شناسی اصیل نیست، بلکه باید آن را به قولی حکمت تقلبی و ناسره دانست. حکمت اصیل و حقیقی همان خودشناسی است که ریشه درخت دانش است و حکیم خودشناس انسانی فرزانه است، پس شعار ساده و عمیق خود را بشناس به مفهومی دیگر یعنی این که حکیمی فرزانه باش
نه قران هم در راستای محدود کردن اعراب تعدد رو تا ۴ کم کرد
میگفت یه زن که اعراب قیام میکردن .
بعضی احکام حکومتیه بنا به اقتصای زمان صادر میشن
و با تغییر شرایط
حکم هم تغییر می کنه