یافتن پست: #ختم

WeT
WeT
آسمون اردبیل ،،،

آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس

آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس

محمّد
محمّد
یک شبی درخواب خوش هم جاده بارؤیا شدم
مثل صیدی پای دربند دل شیدا شدم

صبح روشن را به شام زلف یلدا باختم
مثل مجنون مست مست ازبادۀ لیلا شدم

دل گرفت ازمن زمام اختیارم را به کف
غافل ازدلواپسیها غافل ازفردا شدم

زد به قلبم آتشی را شعلۀ جانسوزعشق
سوختم تا درشرارعاشقی ،امحا شدم

ذرّه هایم را نسیمی برد تا اعماق دشت
تا که چون شبنم نگین گونۀ صحرا شدم

شد گلستان منزل حال خرابم ازوفا
چند روزی باده نوش ازساغرمینا شدم

ناگهان توفان شد و جام از بلا لبریزشد
درهراس ازغرش این رعد برق آسا شدم

شهد گلهای شکفته سهم توفان بودو ،من
باهزاران آرزو بی بهره ازرؤیا شدم
----------
علی اصغرشکفته
ازکتاب آهنگ عشق

خانوم میم
خانوم میم
امروز با همون دختره دعوا گرفتم
البته دعوای من در حد واقعا آدم پررویی هستی خداحافظه
😂😂😂😂😂
ولی خب دیگه رابطم باهاش تمام شد🚶🚶

سالومه
سالومه
سلام
ببخشید من از کلیکی ها هستم
اونجا رمز م فراموش کردم کسی هست اینجا راهنمایی کنه
الان سرچ کردم اینجا رو پیدا کردم

جانم❤
جانم❤
...

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
عاغا چرا همتون تو چالش نظربازی نوشین تپل و خپلم :گگگ شیطونه میگه عسکه قبله آیهانمو بزارم تو پروفمااا :ییی میدونین از همتون بدم میاد یا بگم :ایش

خانوم میم
خانوم میم
🌱⁦❤️⁩
بیگ محمد: هیچ وقت عاشق بوده ای ستار؟
ستار: عاشق زیاد دیده ام.
بیگ محمد: راه و طریقش چه جور است عشق؟
ستار: من که نرفته ام برادر!
بیگ محمد: آنها که رفته اند چه؟ آنها چه می گویند؟
ستار: آنها که تا به آخر رفته اند، برنگشته اند تا چیزی بگویند.


محمود دولت آبادی

رها
رها
مي گن اسبت رفيق روز جنگه//
مو مي گويم از او بهتر تفنگه//


سوار بي تفنگ قدرت نداره//
سوار وقتی تفنگ داره سواره//


تفنگ دسته نقره م رو فروختم//
براي وی قباي ترمه دوختم//


فرستادم برايش پس فرستاد//
تفنگ دسته نقره م داد و بيداد//



چقد غم داره این شعر... تفنگ دسته نقره م داد و بیداد.... 💔

هادی
هادی
آقای مهندس صابر راستی کردار خالق یه سری از فونت های آزاد (رایگان و قابل دسترسی عمومی) ازجمله فونت وزیر که الآن روی ساینا از اون استفاده میکنیم متاسفانه فوت شدن
اگر براتون مقدور بود ممنون میشم فاتحه ای برای ایشون ختم کنید.
با تشکر


یاس
یاس
باتشکر از دعا کنندگان برگه پیدا شد :دی
فایل نه :گگگ

طبق قولم
اکی بای
شما رو به هادی می سپارم :رفتن

یاس
یاس
وقتی سه روز مثل ادم غدا نخوردی
۳ میرسی خونه نونوایی بسته س
خوابت میبره پا میشی شب
بکینگ پودر خمیر مایه هم نداری

با سرکه و جوش شیرین میشه نان پخت {-130-}

خانوم اِچ
خانوم اِچ
میدونستید تخت جمشید رو اتیش نزدن ؟

یاس
یاس
پتو شستم تو لگن
نمی دونم چی توش بود یا تو لگن بود
یا تو هوا بود
انگشتم برید
حالا خونی هم‌نیومدا
ولی فورا عفونی شد -هادی-
یه چیزی انگار با تیغ ببره
حالا اومدم اموکسی سلین ریختم روش کمی ورم دردش بره :گگگ
من النطافت الی القتل
زمستون پتو شستنت چی بود :رفتن

WeT
WeT
آزمون امروز که گوشی ممنوع بودُ و با کلی پیشکسوت داشتیم آزمون میدادیم 😒😕
فقط اون قسمتش که همه اساتید مهندسی به سوالات اعتراض داشتنو هعی قر میزدن 😒😒
پاره شده بودم از خنده وختی بهشون میگفتم من خوب نوشتم 😀😀😀😀

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو