یافتن پست: #خاطرات
یاس
میگن وقتی میری بی خبر نباشه نکنه سوتفاهمی پیش بیاد یا کسی منتظر باشه ، من برا گزینه اولش یعنی سوتفاهم نشدن ختم این این بودن اعلام می کنم
دخترامم دادم به ممد وت دیگه خیالم تخت الی مراقب شعرام باش
دور بر خونواده مجازی من نچرخه دخترام شوهر دادم دیگه دور همیتون خوش
من بعد نیستم چون قرار نیست دیگه باشم دلیلی هم نداره
دخترامم دادم به ممد وت دیگه خیالم تخت الی مراقب شعرام باش
دور بر خونواده مجازی من نچرخه دخترام شوهر دادم دیگه دور همیتون خوش
من بعد نیستم چون قرار نیست دیگه باشم دلیلی هم نداره
·
حضرت@دوست
تو کیستی؟
که با حضورت همه افکارم را به یک بارهدر هم میپیچید.......
تو کیستی؟
که با حضورت.تمام خاطرات فراموش شده را به یک باره نمایان میکنید ......
تو کیستی؟
که با حضورت همه افکارم را به یک بارهدر هم میپیچید.......
تو کیستی؟
که با حضورت.تمام خاطرات فراموش شده را به یک باره نمایان میکنید ......
تو کیستی؟
¶شبنم¶
این روز ها هم میگذرد ،درواقع همه چی گذراست اما انچه که میماند خاطرات خوب و بد ما از هم دیگره.!
یادمون باشه که قدر ارزشمند ترین دارایی مون رو بدونیم قلب تو بزرگترین و ارزشمند ترین داریی توست.
یادمون باشه که قدر ارزشمند ترین دارایی مون رو بدونیم قلب تو بزرگترین و ارزشمند ترین داریی توست.
ترنم بانو♥️
سقف ترک خورده ی خاطرات
وعمری که
از آن
چکه می کند
دلسوزی ذغال های اجاق کنار اتاق
برای
چشمانم
اعتراض جرقه های آتش
بر
شوری بارانی
که از
ناودان جاریست
رشته های کلافه شده ی خیال
از
کلاف های رنگی سر در گم
و
شالی
که
بافته شده
بر
گردن نگاهی سرد
حرفهایم
را
گم کرده ام
شاید
در میان
بقچه ی گلدار مادر بزرگ
قاب عکس زخمی قدیمی
بر
دیوار اتاق
ومن خیره
به
طراوت آبی رنگ روسری اش
و
فواره ی سرنوشت روی پیشانی اش
که
ماهیان تجربه
در
چشمانش
را
سیراب می کند
ترک های رنج
بر
بیابان دستانش
و
انگشتانی
که
به
انگشتم می آید....
وعمری که
از آن
چکه می کند
دلسوزی ذغال های اجاق کنار اتاق
برای
چشمانم
اعتراض جرقه های آتش
بر
شوری بارانی
که از
ناودان جاریست
رشته های کلافه شده ی خیال
از
کلاف های رنگی سر در گم
و
شالی
که
بافته شده
بر
گردن نگاهی سرد
حرفهایم
را
گم کرده ام
شاید
در میان
بقچه ی گلدار مادر بزرگ
قاب عکس زخمی قدیمی
بر
دیوار اتاق
ومن خیره
به
طراوت آبی رنگ روسری اش
و
فواره ی سرنوشت روی پیشانی اش
که
ماهیان تجربه
در
چشمانش
را
سیراب می کند
ترک های رنج
بر
بیابان دستانش
و
انگشتانی
که
به
انگشتم می آید....
یاس
پارسال این موقع اتفاق خوبی افتاد
پرونده حقوقی که سالها پیگیرش بودم و رای به نفع من شد اما
طرف زیر بار نمیرفت تا برگشت بخوره و فرصت دفاع
یهو روز قبل عید زنگ زد گفت یادم اومده فردا تولد پیامبر و امام جعفر صادق
به خاطر اونا قبول کردم
درحالی که چند دقیقه قبلش گفته بود من زیر بار نمبرم برو هر غلطی دلته بکن
خدایا بابت پیامبرت و فرزندانت شکر
ما نمک خورده این خاندانیم روزی ما از سفره اهلبیت کم نکن
پرونده حقوقی که سالها پیگیرش بودم و رای به نفع من شد اما
طرف زیر بار نمیرفت تا برگشت بخوره و فرصت دفاع
یهو روز قبل عید زنگ زد گفت یادم اومده فردا تولد پیامبر و امام جعفر صادق
به خاطر اونا قبول کردم
درحالی که چند دقیقه قبلش گفته بود من زیر بار نمبرم برو هر غلطی دلته بکن
خدایا بابت پیامبرت و فرزندانت شکر
ما نمک خورده این خاندانیم روزی ما از سفره اهلبیت کم نکن
خدا راه هیشکیو به دادگاه باز نکنه شما وکیلا آدمو پوست میکنید
حضرت@دوست
عشق به معنی
عاشق به تفسیر
روایت دل....
وسکوت بی نهایت.......
حک شدن خاطرات در تنها دفتر شعرم----
و شرح حال ناگفته تمام......
عاشق به تفسیر
روایت دل....
وسکوت بی نهایت.......
حک شدن خاطرات در تنها دفتر شعرم----
و شرح حال ناگفته تمام......
خانوم اِچ
در باغ دلم یک گل شاداب ندارم
از لذت دیدار شما خواب ندارم
۱۰۰دفتر ۱۰۰برگ سفید است
در شان شما یک غزل ناب ندارم🤤❤️
#دفترچه_خاطرات
از لذت دیدار شما خواب ندارم
۱۰۰دفتر ۱۰۰برگ سفید است
در شان شما یک غزل ناب ندارم🤤❤️
#دفترچه_خاطرات
پیوندتان موبارک
خخخخخخ زنده باشید
خخخخخخ کچل دورا دور مراقب بودم کلی دختر تور کرده ناصر تونناصرمون خیلی تور میندازه ولی همیشه دس خالیه
: خخخ