g.h.o.l.a.m.a.l.i
تقریبا 90 در صد اینجا ترک هستن
aliaga
غیبت شامی خانم و خانم مشاور داره زیاد میشه هااااا
کی شمارشونو داره؟؟؟
ی تماس بگیرید احوالاتشونو بپرسید..
m
نوشته گول هیچ مردی رو نخور
همشون عین همن.
ای بابا دیگه گولم نمی تونم بخورم
(◍•ᴗ•◍)
خیلی مهم است زندگیات را با افرادی بگذرانی که نه تنها خوبیِ تو را میبینند بلکه تو را به آدمِ بهتری تبدیل میکنند.
هژیر
خیلی سال پیش از یکی پرسیدم بزرگ ترین اشتباهی که تو زندگی انجام دادی چیه؟ فکر کرد. خیلی فکر کرد و گفت مفت از دست دادم. گفتم چی رو از دست دادی؟ گفت چیزی که فکر می کردم همیشه دارم. می دونی آدم وقتی چیزی رو داره حواسش پرت نداشته هاش میشه. میگه اینکه هست. بذار برم سراغ باقی چیزا ... حواسش نیست چیزی که داره شاید با ارزش تر از تمام چیزایی باشه که دنبالشونه.
یه نگاه بهش کردم و گفتم نمی شد دوباره به دستش آورد؟ یه لبخند تلخ زد و گفت نه ... برای من نمی شد. شاید خیلی چیزا رو بشه بعد از دست دادن دوباره داشت ولی دل آدمیزاد رو نمیشه. اینکه خیلی ساده دل کسی رو به دست آوردیم دلیل بر بی ارزش بودنش نیست. بعضی چیزا رو وقتی نداشته باشی تازه ارزش شون مشخص میشه!
پس بذار خیلی راحت بهت بگم... بعضی وقتا همین که چیزی رو از دست ندی کافیه.
خان دایی مُهاجِر
کتاب آدمخواران رو داشتم میخوندم اشک تو چشمام جمع شد بعد اومدم برا مامانمم تعریف کردم مامانم هم اشک تو چشاش جمع شد
داستان براساس واقعیته تویکی از روستاهای فرانسه تو ۱۵۰ سال قبل که مردم یک روستا یک پسرجوان رو به اتهام جاسوسی برای دشمن میگیرن تنها گیرش میارن ۶۰۰ نفری میریزن سرش انواع اقسام شکنجه های بیرحمانه رو سرش میارن از کودکان شش هفت ساله گرفته تا زن و مرد و پیرزن پیر مرد همه هرکی هرچی میتونست بهش ضربه میزد انگشتای پاهاشو با انبر قطع کردن به پاهاش نعل اسب زدن چشمشو در آوردن و بعد کلی شکنجه آخر سر سوزوندنش و گوشتشو خوردن
خیلی دردناک بود خیلی خیلی
به مامانم گفتم اینجوری تنها گیرش آوردن هرکی هرطور میتونست میزدش میگفت منو یاد شهید عجمیان میندازه که تنها بین وحوش انسان نما افتاده بود و هرکی یه ضربه ای بهش میزد ..
البته تو همون پرونده تو کتاب آدمخواران نوشته که دادگاه فرانسه اونارو مجرم محسوب میکنه و اکثرشون اعدام میشن و بقیه هم به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم میشن
ولی الانم همون روستا توفرانسه هستش که از نسل همون آدما هستن حتی نویسنده میگه من برای تحقیقات رفتم اون روستا منو تهدید کردن...
حالا نمی خواد عصبی بشی خو راحت باش بابا فکر کن داری تو چمن فوتبال بازی می کنی اصلا فکر نکن تو خونه هستی تف کن